make a clean breast of


کاملا اقرار کردن، (گناه و تقصیر و سر و غیره) آشکار کردن

جمله های نمونه

1. Julia finally made a clean breast of it and admitted that she had stolen the money.
[ترجمه زباری] جولیا بالاخره دهان به حقیقت گشود و اقرار کرد که او پول را دزدیده بود.
|
[ترجمه گوگل]جولیا بالاخره یک سینه را تمیز کرد و اعتراف کرد که پول را دزدیده است
[ترجمه ترگمان]جولیا بالاخره سینه اش را صاف کرد و اعتراف کرد که پول را دزدیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He made a clean breast of the whole secret.
[ترجمه زباری] همه اسرار دلش رو ریخت رو داریه.
|
[ترجمه گوگل]او از تمام راز یک سینه پاک ساخت
[ترجمه ترگمان]او از تمام این راز سینه خود را پاک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He made a clean breast of everything and admitted taking the money.
[ترجمه حیدری] او به همه چیز اعتراف کرد و پذیرفت که پول را برداشته
|
[ترجمه گوگل]او همه چیز را تمیز کرد و اعتراف کرد که پول را گرفته است
[ترجمه ترگمان]او یک سینه تمیز از همه چیز درست کرد و اعتراف کرد که پول را می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He made a clean breast of his crime to the police.
[ترجمه حیدری] او به جرایمش نزد پلیس اعتراف کرد
|
[ترجمه گوگل]او جنایت خود را به پلیس پاک کرد
[ترجمه ترگمان]اون یه سینه خالی از جرمش رو به پلیس نشون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He needs to go before the public and make a clean breast of it.
[ترجمه گوگل]او باید در برابر عموم حاضر شود و سینه‌اش را پاک کند
[ترجمه ترگمان]او باید قبل از عموم حرکت کند و یک سینه تمیز از آن بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then make a clean breast of it, you will feel released.
[ترجمه گوگل]سپس یک سینه تمیز از آن درست کنید، احساس رها شدن خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]سپس یک سینه تمیز از آن بسازید، احساس آزادی خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You ought to make a clean breast of the whole matter.
[ترجمه گوگل]شما باید یک سینه تمیز از کل موضوع بسازید
[ترجمه ترگمان]باید از تمام این موضوع سینه پاک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The police won't let you go unless you make a clean breast of the whole affair.
[ترجمه گوگل]پلیس شما را رها نمی کند مگر اینکه تمام ماجرا را تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]پلیس به تو اجازه نخواهد داد که بروی، مگر اینکه تو در تمام این ماجرا سینه پاکی داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The police urged the criminal to make a clean breast of everything.
[ترجمه گوگل]پلیس از جنایتکار خواست تا همه چیز را پاک کند
[ترجمه ترگمان]پلیس از مجرم خواست تا همه چیز را به یک سینه تمیز تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His guilty conscience forced him to make a clean breast of everything.
[ترجمه گوگل]عذاب وجدانش او را مجبور کرد که از همه چیز پاکیزه کند
[ترجمه ترگمان]وجدانش او را مجبور می کرد که همه چیز را زیر و رو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Did the murderer make a clean breast of his crime?
[ترجمه گوگل]آیا قاتل از جنایت خود سینه پاک ساخته است؟
[ترجمه ترگمان]آیا قاتل سینه خود را پاک کرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I might as well make a clean breast of it. I have been living as a woman since 197
[ترجمه گوگل]من هم ممکن است یک سینه تمیز از آن درست کنم من از سال 197 به عنوان یک زن زندگی می کنم
[ترجمه ترگمان] بهتره یه سینه تمیز ازش درست کنم من به عنوان یه زن از پرواز ۱۹۷ زندگی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Make a clean breast of what you have done.
[ترجمه حیدری] بهر کاری که کردی اعتراف کن
|
[ترجمه گوگل]از کاری که انجام دادی سینه ای پاک بساز
[ترجمه ترگمان]یک پستان تمیز از کاری که انجام داده اید، درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I've decided make a clean breast of it and tell you exactly what happened that night.
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم یک سینه تمیز از آن درست کنم و دقیقاً به شما بگویم که آن شب چه اتفاقی افتاد
[ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفتم که یک سینه تمیز از آن درست کنم و به شما بگویم که آن شب چه اتفاقی افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• admit everything

پیشنهاد کاربران

اعتراف کردن به کاری برای رفع عذاب وجدان
اعتراف کردن به کار اشتباه خود ، گفتن حقیقت در مورد کار اشتباه خود

بپرس