malaria

/məˈleriə//məˈleərɪə/

معنی: عرق سوز، مالاریا، نوبه
معانی دیگر: (پزشکی) مالاریا، تب نوبه، تب یازه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: malarial (adj.), malarian (adj.), malarious (adj.)
• : تعریف: an infectious disease transmitted by mosquitoes and marked by recurring attacks of chills, fever, and sweating.

جمله های نمونه

1. malaria causes the shakes
مالاریا موجب تب و لرز می شود.

2. malaria used to be prevalent in gillan
در گیلان مالاریا شایع بود.

3. the malaria victim fevers intermittantly
بیمار مالاریایی دچار تب ادواری می شود.

4. a pandemic outbreak of malaria
شیوع فراگیر مالاریا

5. mosquitoes infected the soldiers with malaria
پشه ها سربازان را دچار مالاریا کردند.

6. patients who present symptoms of malaria
بیمارانی که دارای علایم مالاریا هستند

7. quinine is a specific for malaria
کنین داروی ویژه ی (درمان) مالاریا است.

8. quinine is the cure for malaria
کنین داروی مالاریا است.

9. the great crusade to conquer malaria
جهاد بزرگ برای غلبه بر مالاریا

10. Nowadays, malaria can be treated with drugs.
[ترجمه گوگل]امروزه مالاریا را می توان با دارو درمان کرد
[ترجمه ترگمان]این روزها مالاریا را می توان با دارو درمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mosquitoes are the vectors of malaria.
[ترجمه گوگل]پشه ها ناقل مالاریا هستند
[ترجمه ترگمان]پشه ها عامل مالاریا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This strain of mosquito carries malaria and yellow fever.
[ترجمه گوگل]این گونه از پشه ناقل مالاریا و تب زرد است
[ترجمه ترگمان]این کشش پشه مالاریا و تب زرد را حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A crippling attack of malaria kept him in bed for months.
[ترجمه گوگل]حمله فلج کننده مالاریا او را ماه ها در رختخواب نگه داشت
[ترجمه ترگمان]یک حمله فلج کننده به مالاریا، او را ماه ها در بس تر نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I've just recovered from a bout of malaria.
[ترجمه گوگل]من به تازگی از یک حمله مالاریا بهبود یافته ام
[ترجمه ترگمان]تازه از مالاریا گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Malaria is a disease carried by mosquitoes.
[ترجمه گوگل]مالاریا یک بیماری است که توسط پشه ها منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]مالاریا یک بیماری است که پشه حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Malaria is endemic in many hot countries.
[ترجمه گوگل]مالاریا در بسیاری از کشورهای گرم شیوع دارد
[ترجمه ترگمان]مالاریا در بسیاری از کشورهای داغ همه گیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عرق سوز (اسم)
heat rash, prickly heat, malaria

مالاریا (اسم)
malaria

نوبه (اسم)
malaria

انگلیسی به انگلیسی

• infectious disease transmitted by mosquitoes (characterized by attacks of chills, fever and sweating)
malaria is a serious disease caught from mosquitoes and which causes periods of fever.

پیشنهاد کاربران

✅ مالاریا عفونتی ناشی از یک انگل تک سلولی، که از طریق گزش پشه آنوفل ، تزریق خون آلوده ، به طور مادرزادی از مادر به کودک یا استفاده از سوزن مشترک در بین معتادان انتقال مییابد.
نوعی بیماری است: بیماری مالاریا_ که از نیش زدن برخی پشه ها بوجود می آید. از علائم آن میتوان به تب بالا، یا احساس سرمای خیلی شدید اشاره کرد. این بیماری معمولاً در کشورهای گرمسیری ( دمای گرم و مرطوب ) رایج است.
terminology ~ Mal : bad and Aria:air so malaria means badair
[معمولاً] بیماری انتقالی نیش پشه
مالاریا

بپرس