maleficent

/məˈlefɪsnt//məˈlefɪsnt/

معنی: شیطان، شریر، زیان اور، تبه کار
معانی دیگر: آسیب آور، مضر، صدمه آور، زیان کار، بدجنس

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: causing harm or evil.
متضاد: beneficent
مشابه: malign, malignant

- The special security branch of the military was a maleficent force responsible for numerous murders and incidents of torture.
[ترجمه گوگل] شاخه امنیتی ویژه ارتش یک نیروی بدخواه بود که مسئول قتل های متعدد و حوادث شکنجه بود
[ترجمه ترگمان] شاخه ویژه امنیتی ارتش یک نیروی maleficent بود که مسئول قتل ها و حوادث متعدد شکنجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Maleficent bacteria can cause mass toxin, when maleficent bacteria of intestinal ecosystem take absoluteness vantage, can cause grave disease for body organ.
[ترجمه گوگل]باکتری‌های مضر می‌توانند باعث ایجاد سم توده‌ای شوند، زمانی که باکتری‌های مضر اکوسیستم روده برتری مطلق را پیدا کنند، می‌توانند باعث بیماری شدید برای اندام بدن شوند
[ترجمه ترگمان]باکتری های maleficent می توانند به سم جرم منجر شوند، زمانی که باکتری maleficent از اکو سیستم روده ای را در نظر می گیرد، می تواند موجب بیماری خطرناکی برای اندام بدن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some TV programs are maleficent to the growth of adolescents.
[ترجمه گوگل]برخی از برنامه های تلویزیونی برای رشد نوجوانان مضر است
[ترجمه ترگمان]برخی از برنامه های تلویزیون محدود به رشد نوجوانان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Not maleficent, do not worry to be searched by person pork?
[ترجمه گوگل]بد نیست، نگران نباشید که توسط گوشت خوک فرد جستجو شود؟
[ترجمه ترگمان]نه بدجنس، نگران نباش که توسط یه نفر خوک جستجو کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Maleficent:You poor simple fools. Thinking you could defeat me, me, the Mistress of all evil!
[ترجمه گوگل]Maleficent: ای احمق های ساده بیچاره فکر می‌کنی می‌توانی من، من، معشوقه همه بدی‌ها را شکست بدهی!
[ترجمه ترگمان] ای احمق بیچاره فکر می کنم که تو میتونی منو شکست بدی، من، بانوی تمام شیطان!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Actually, more person thinks they are in maleficent, they release network of rumor for fear that not random, network of for fear that does not jam.
[ترجمه گوگل]در واقع، افراد بیشتری فکر می‌کنند که در شرارت هستند، آنها شبکه‌ای از شایعات را منتشر می‌کنند از ترس که تصادفی نیست، شبکه‌ای از ترس که پارازیت نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]در واقع، افراد بیشتری فکر می کنند که در maleficent هستند، شبکه شایعه را برای ترس منتشر می کنند که تصادفی نیستند، شبکه از ترس که مربا ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Merryweather: Well, a bonfire won't stop Maleficent.
[ترجمه گوگل]مری ودر: خوب، یک آتش سوزی مالفیسنت را متوقف نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]خب، یه آتیش بازی رو متوقف نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Maleficent: And what about the town, the forests, the mountains?
[ترجمه گوگل]Maleficent: و در مورد شهر، جنگل ها، کوه ها چطور؟
[ترجمه ترگمان]پس شهر، جنگل ها و کوه ها چطور؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sense only the "maleficent contacts" and shut them out.
[ترجمه گوگل]فقط "مخاطبین بدخواه" را حس کنید و آنها را ببندید
[ترجمه ترگمان]حس فقط \"تماس های maleficent\" را حس کنید و آن ها را خاموش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maleficent doesn't know anything about love or kindness or the joy of helping others.
[ترجمه گوگل]Maleficent چیزی در مورد عشق یا مهربانی یا لذت کمک به دیگران نمی داند
[ترجمه ترگمان]maleficent چیزی در مورد عشق و مهربانی یا لذت کمک به دیگران نمی داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With maleficent organism quarantined by the national.
[ترجمه گوگل]با ارگانیسم بدی که توسط ملی قرنطینه شده است
[ترجمه ترگمان]با maleficent موجود زنده که در سطح ملی قرنطینه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Maleficent : Why no, your majesty.
[ترجمه گوگل]Maleficent: چرا نه، اعلیحضرت
[ترجمه ترگمان]چرا نه، سرورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The photograph that hopes then the individual does not take me goes maleficent good.
[ترجمه گوگل]عکسی که امیدوار است پس از آن فرد من را نگیرد، بسیار خوب است
[ترجمه ترگمان]عکسی که امیدوار است در آن زمان فرد به من کمک نکند چندان خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Food fiber may accelerate increase of good bacteria, and withhold maleficent bacteria.
[ترجمه گوگل]فیبر غذایی ممکن است افزایش باکتری های خوب را تسریع کند و از باکتری های مضر جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]فیبر غذا ممکن است افزایش باکتری های خوب را تسریع کند و از باکتری maleficent خودداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A blinding flash of light filled the great hall, and before them stood the evil Maleficent.
[ترجمه گوگل]برق کورکننده ای از نور سالن بزرگ را پر کرد، و در مقابل آنها Maleficent شیطان صفت ایستاد
[ترجمه ترگمان]نور کور کننده ای تالار بزرگ را پر کرد و پیش از آن که آن ها maleficent شیطانی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیطان (صفت)
mischievous, arch, naughty, impish, maleficent, puckish, disobedient

شریر (صفت)
heinous, nefarious, bad, evil, vicious, maleficent, wicked, villainous, flagitious, malefic, infernal, iniquitous, immane

زیان اور (صفت)
bad, evil, detrimental, ill, maleficent, pernicious, disadvantageous, deleterious, malefic, tortious, nocuous, malignant

تبه کار (صفت)
maleficent, wicked, flagitious, untoward, iniquitous

انگلیسی به انگلیسی

• harmful, evil

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : maleficence
✅️ صفت ( adjective ) : maleficent
✅️ قید ( adverb ) : _
بد سرشت ، بد نهاد ، بد ذات ، بد طینت
پری شرارت و بدی

بپرس