marked by

انگلیسی به انگلیسی

• signed by, stamped with the seal of

پیشنهاد کاربران

با مشخصه ی . . . شناخته می شود.
مثال:
we live in a world, marked by great irreversible changes that occur in a man's life span
ترجمه:
ما در دنیایی زندگی می کنیم که با مشخصه ی تغییرات بزرگ و غیرقابل برگشت که در پهنای زندگی یک انسان روی می دهند شناخته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

یا کمی ساده تر:
ما در دنیایی زندگی می کنیم که با مشخصه های تغییرات بزرگ و غیرقابل برگشتی شناخته می شود که در پهنای زندگی یک انسان روی می دهند.

having a visible mark.
داشتن یک علامت نمایان، چشمگیر، مشهود
clearly noticeable , evident.
به وضوح قابل توجه؛ چشمگیر، مشهود
adjective : علامت دار، نشان خاص دار
با مشخصه
معروف به
مشخص شدن با، مشخصه آن . . . است
The harmonization took place over 40 years, marked by a succession of like - minded mayors who built on the work of their predecessors.
این هماهنگی طی ۴۰ سال صورت گرفته است، که مشخصه آن زنجیره ای از شهرداران هم فکر می باشد که بر کار شهرداران پیشین تکیه کرده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس