materialist

/məˈtɪriələst//məˈtɪərɪəlɪst/

معنی: ماده گرای، مادی
معانی دیگر: ماده گرا، مادی گر، ماتریالیست، طرفدار اصالت ماده، ماده گرایانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: materialistic (adj.), materialistically (adv.)
(1) تعریف: an advocate of the ideas of philosophical materialism.

(2) تعریف: a person more concerned with material things than with spiritual concerns or values.

جمله های نمونه

1. the discord between the idealist and materialist philosophies
تباین بین فلسفه ی ماده گرایی و فلسفه ی آرمان گرایی

2. Leo is a materialist, living for life's little luxuries.
[ترجمه گوگل]لئو یک ماتریالیست است که برای تجملات کوچک زندگی زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]لیو a است و برای زندگی تجملی و تجملی زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is an obvious materialist explanation.
[ترجمه گوگل]یک توضیح ماتریالیستی آشکار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]توضیح materialist آشکاری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Materialist beliefs are not parts of science or implied by good scientific practice.
[ترجمه گوگل]باورهای ماتریالیستی جزئی از علم نیستند یا از طریق عمل علمی خوب مستلزم آن نیستند
[ترجمه ترگمان]باورهای materialist بخشی از علم نیستند و یا توسط عمل علمی خوب به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is a heated debate which involves materialist as opposed to idealist views.
[ترجمه گوگل]این یک بحث داغ است که در آن ماتریالیستی در مقابل دیدگاه های ایده آلیستی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این یک بحث داغ است که شامل materialist به عنوان مخالف دیدگاه های idealist است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whoever denies this is not a materialist.
[ترجمه گوگل]هر کس این را انکار کند ماتریالیست نیست
[ترجمه ترگمان]هر کس منکر این موضوع شود a نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was not interested in that materialist lure.
[ترجمه گوگل]او به آن فریب ماتریالیستی علاقه ای نداشت
[ترجمه ترگمان]علاقه ای به این lure materialist نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was an arrogant and cocksure materialist.
[ترجمه گوگل]او یک ماتریالیست متکبر و خروس بود
[ترجمه ترگمان]او یک ماده پرست مغرور و مغرور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Because of his materialist philosophy and his opposition to the established church, Hobbes was often labeled an atheist, though he never professed to be one.
[ترجمه گوگل]به دلیل فلسفه ماتریالیستی و مخالفتش با کلیسای مستقر، هابز اغلب به عنوان ملحد شناخته می شد، اگرچه او هرگز ادعا نمی کرد که یک بی خداست
[ترجمه ترگمان]هابز چون فلسفه materialist و مخالفت خود را با کلیسای تاسیس یافته بود، غالبا ملحد خوانده می شد، هر چند که او هرگز اعتراف نمی کرد که کسی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Three main laws of materialist dialectics are a unity that is connatural and connected closely with each other.
[ترجمه گوگل]سه قانون اصلی دیالکتیک ماتریالیستی، وحدتی هستند که فطری و با یکدیگر مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]سه قانون اصلی دیالوگ های materialist، وحدتی هستند که connatural و ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Francis Bacon, the founder of English materialist philosophy and modern science.
[ترجمه گوگل]فرانسیس بیکن، بنیانگذار فلسفه ماتریالیستی انگلیسی و علم مدرن
[ترجمه ترگمان]فرانسیس بیکن، بنیانگذار فلسفه materialist انگلیسی و علوم مدرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Materialist conception of history is the core of Marxist philosophy.
[ترجمه گوگل]برداشت ماتریالیستی از تاریخ، هسته اصلی فلسفه مارکسیستی است
[ترجمه ترگمان]مفهوم materialist تاریخ هسته فلسفه مارکسیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Promote materialist dialectics and oppose metaphysics and scholasticism.
[ترجمه گوگل]ترویج دیالکتیک ماتریالیستی و مخالفت با متافیزیک و مکتب گرایی
[ترجمه ترگمان]دیالکتیک materialist را ارتقا می دهد و با متافیزیک و scholasticism مخالفت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But not all materialist explanations of human behaviour are correct.
[ترجمه گوگل]اما همه تبیین های ماتریالیستی از رفتار انسان درست نیستند
[ترجمه ترگمان]اما همه توضیحات materialist در مورد رفتار انسانی صحیح نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماده گرای (اسم)
materialist

مادی (صفت)
material, physical, somatic, corporeal, earthen, materialist, worldly, idiographic

انگلیسی به انگلیسی

• one who is preoccupied with material matters, one who believes that physical comfort is the highest value, person who supports philosophical materialism
of or pertaining to philosophical materialism; of or pertaining to people who support philosophical materialism; preoccupied with material matters, associated with the belief that physical comfort is the highest value
a materialist is a person who thinks that money and possessions are the most important things in life.

پیشنهاد کاربران

دهری ، دهری مذهب
ادم مادی
مادی گرا
با تفکر مادیاتی
مادی گرایانه

بپرس