materialistic

/məˌtɪriəˈlɪstɪk//məˌtɪərɪəˈlɪstɪk/

معنی: وابسته به مادیات، مربوط به ماده گرایی
معانی دیگر: وابسته به مادیات، مربوط به ماده گرایی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: being more greatly concerned with material things, particularly those that provide comfort or pleasure, than with spiritual matters or values.

- He had become materialistic and would no longer settle for a low-paying job helping the poor.
[ترجمه گوگل] او مادی گرا شده بود و دیگر به شغلی با درآمد کم و کمک به فقرا رضایت نمی داد
[ترجمه ترگمان] او مادی گرا شده بود و دیگر نمی توانست برای کمک به فقرا به کار پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. During the 1980s Britain became a very materialistic society.
[ترجمه گوگل]در طول دهه 1980 بریتانیا به یک جامعه بسیار مادی گرا تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۸۰ بریتانیا تبدیل به یک جامعه بسیار مادی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This reversed the materialistic concept that conditions determine psychology.
[ترجمه گوگل]این مفهوم مادی گرایانه را معکوس کرد که شرایط روانشناسی را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]این امر مفهوم مادی گرایانه ای را معکوس می کند که شرایط روان شناسی را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Less materialistic than other groups, and showing high tolerance levels.
[ترجمه گوگل]نسبت به سایر گروه ها کمتر مادی گرا است و سطح تحمل بالایی از خود نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]کم تر از دیگران مادی گرا بودند و سطوح تحمل بالایی را نشان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Marx's philosophy of history, however, is materialistic as well as dialectic.
[ترجمه گوگل]با این حال، فلسفه تاریخ مارکس، ماتریالیستی و همچنین دیالکتیکی است
[ترجمه ترگمان]اما فلسفه تاریخ مارکس هر چند مادی و منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Christmas has become materialistic and commercial.
[ترجمه گوگل]کریسمس مادی و تجاری شده است
[ترجمه ترگمان]کریسمس به صورت مادی گرا و تجاری درآمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They are materialistic and pushy, motivated by acquisition, competition, and getting ahead.
[ترجمه گوگل]آنها مادی گرا و زورگو هستند، با انگیزه کسب، رقابت و پیشرفت
[ترجمه ترگمان]آن ها مادی گرا و زورگویی هستند و با کسب، رقابت و رسیدن به جلو انگیزه می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She mocks the snobbish, hypocritical and materialistic views of many people and their narrow views.
[ترجمه گوگل]او دیدگاه های سخیف، ریاکارانه و مادی گرایانه بسیاری از مردم و دیدگاه های محدود آنها را به سخره می گیرد
[ترجمه ترگمان]او عقاید خودخواهانه، ریاکارانه و مادی بسیاری از مردم و دیدگاه های narrow را مسخره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Western societies are becoming more materialistic as their wealth increases.
[ترجمه گوگل]جوامع غربی با افزایش ثروتشان مادی گراتر می شوند
[ترجمه ترگمان]جوامع غربی بیشتر مادی گرا می شوند و ثروت آن ها افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the problem is that we are not materialistic enough.
[ترجمه گوگل]اما مشکل این است که ما به اندازه کافی مادی گرا نیستیم
[ترجمه ترگمان]اما مشکل این است که ما به اندازه کافی مادی نیستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Modernity, then, is incurably materialistic but it can look towards either collectivism or individualism.
[ترجمه گوگل]بنابراین، مدرنیته ماتریالیستی غیر قابل درمان است، اما می تواند به سمت جمع گرایی یا فردگرایی نگاه کند
[ترجمه ترگمان]پس از آن، مدرنیته به گونه ای incurably مادی است، اما می تواند به هر یک از جمع گرایی و فردگرایی نیز نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I am not materialistic and I am not snobby, I hope.
[ترجمه گوگل]من مادی گرا نیستم و اسنوب نیستم، امیدوارم
[ترجمه ترگمان]من مادی گرا نیستم و امیدوارم باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They were still thinking of the kingdom in materialistic terms.
[ترجمه گوگل]آنها هنوز به مملکت مادی گرایانه فکر می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز در مورد پادشاهی با واژه های مادی فکر می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Children today are so materialistic.
[ترجمه گوگل]بچه های امروز خیلی مادی گرا هستند
[ترجمه ترگمان]امروز بچه ها خیلی مادی گرا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Kids these days are very materialistic. They only seem to be interested in expensive toys and computer games.
[ترجمه گوگل]بچه های این روزها خیلی مادی گرا هستند به نظر می رسد آنها فقط به اسباب بازی های گران قیمت و بازی های رایانه ای علاقه مند هستند
[ترجمه ترگمان]این روزها بچه ها خیلی مادی گرا هستند به نظر می رسد که آن ها به اسباب بازی های گران و بازی های کامپیوتری علاقه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We live in a materialistic society and are trained from our earliest years to be acquisitive.
[ترجمه گوگل]ما در جامعه‌ای مادی‌گرا زندگی می‌کنیم و از همان سال‌های ابتدایی خود آموزش دیده‌ایم تا اکتسابی باشیم
[ترجمه ترگمان]ما در یک جامعه مادی زندگی می کنیم و از اولین ساله ای ما برای رسیدن به acquisitive آموزش می بینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به مادیات (صفت)
materialistic

مربوط به ماده گرایی (صفت)
materialistic

انگلیسی به انگلیسی

• preoccupied with material matters, associated with the belief that physical comfort is the highest value
a materialistic person or society believes that money and possessions are the most important things in life.

پیشنهاد کاربران

پول دوست
مادی گرایانه ( صفت )
تعریف Materialism :
noun
[noncount]
1 : a way of thinking that gives too much importance to material possessions
rather than to spiritual or intellectual things
◀️the materialism of modern society
...
[مشاهده متن کامل]

2 philosophy : the belief that only material things exist
Materialist یعنی پول دوست - پول پرست - کسی که جون و عمرشو فدای پول میکنه و فقط عشقه پول و مادیاته
Materialistic صفته واژه ی بالاست

مال دوست
مال پرست
مادی گرا
اهن پرست
مادی گرا ، صفت برای کسی که وسایلش یا دارایی اش را دوست دارد

بپرس