medical practitioner

جمله های نمونه

1. She was a medical practitioner before she entered politics.
[ترجمه گوگل]او قبل از ورود به سیاست، پزشک بود
[ترجمه ترگمان]قبل از ورود به سیاست یک پزشک پزشکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Regular certification will be required from the claimant's medical practitioner to enable benefit payments to be made.
[ترجمه گوگل]برای امکان‌پذیر ساختن پرداخت مزایا، گواهینامه منظم از پزشک معالج مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]گواهی رسمی باید از پزشک متخصص پزشکی درخواست شود تا پرداخت های سود آوری ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As for the medical practitioner before the discovery of antibiotics, what did not exist did not have to be taken into account.
[ترجمه گوگل]در مورد پزشک قبل از کشف آنتی بیوتیک ها، آنچه وجود نداشت نباید در نظر گرفته می شد
[ترجمه ترگمان]اما پیش از کشف آنتی بیوتیک ها، آنچه که وجود نداشت باید در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Subjects were screened by a fully qualified medical practitioner.
[ترجمه گوگل]افراد توسط یک پزشک کاملاً واجد شرایط غربالگری شدند
[ترجمه ترگمان]موضوعات توسط یک متخصص پزشکی کاملا واجد شرایط نمایش داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is a medical practitioner.
[ترجمه گوگل]او یک پزشک است
[ترجمه ترگمان]او یک پزشک متخصص پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. From a medical practitioner familiar with the dementia sufferer.
[ترجمه گوگل]از یک پزشک آشنا با فرد مبتلا به زوال عقل
[ترجمه ترگمان]از یک پزشک پزشکی که با the جنون آشنایی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is never a substitute for calling your medical practitioner.
[ترجمه گوگل]این هرگز جایگزین تماس با پزشک شما نیست
[ترجمه ترگمان]این هرگز جایگزینی برای تماس با پزشک پزشک تان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Indeed, the examining doctor was a registered medical practitioner - a reservist called up in the course of the Gulf conflict.
[ترجمه گوگل]در واقع، پزشک معاینه کننده یک پزشک ثبت شده بود - یک سرباز ذخیره در جریان درگیری خلیج فارس فراخوانده شد
[ترجمه ترگمان]در واقع، معاینه پزشکی یک پزشک متخصص پزشکی بود - یک سرباز ذخیره در مسیر درگیری خلیج فارس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Only medical practitioner and local health authority can confirm a case of influenza A ( H 1 N 1 ).
[ترجمه گوگل]فقط پزشک و مقامات بهداشتی محلی می توانند یک مورد آنفولانزای A (H 1 N 1 ) را تأیید کنند
[ترجمه ترگمان]تنها پزشک متخصص پزشکی و اداره بهداشت محلی می توانند مورد آنفولانزای A را تایید کنند (H ۱)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The medical practitioner in primitive society, the medicine man, is primarily priest or shaman.
[ترجمه گوگل]پزشک در جامعه بدوی، یعنی پزشک، در درجه اول کشیش یا شمن است
[ترجمه ترگمان]پزشک پزشک در جامعه بدوی، پزشک، در درجه اول کشیش یا شمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hyla Cass, MD, an integrative medical practitioner and author of 8 Weeks to Vibrant Health, adds that certain prescription drugs like acid blockers can deprive the body of nutrients like vitamin D.
[ترجمه گوگل]Hyla Cass، پزشک متخصص پزشکی و نویسنده کتاب 8 Weeks to Vibrant Health، اضافه می کند که داروهای تجویزی خاصی مانند مسدود کننده های اسید می توانند بدن را از مواد مغذی مانند ویتامین D محروم کنند
[ترجمه ترگمان]دکتر \"Hyla Cass\" (MD Cass)، یک متخصص پزشکی منسجم و نویسنده ۸ هفته تا vibrant بهداشت، اضافه می کند که داروهای تجویزی خاص مانند مسدود کننده های اسید می توانند بدن مواد غذایی مانند ویتامین D را از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Operations for people were postponed because facilities and medical practitioner practitioners were pre-occupied preoccupied and needed to serve influenza like diseases or flumen flu in particular.
[ترجمه گوگل]عملیات برای مردم به تعویق افتاد زیرا امکانات و پزشکان از قبل مشغول بودند و نیاز به خدمات رسانی به بیماری هایی مانند آنفولانزا یا به ویژه آنفولانزای فلومن داشتند
[ترجمه ترگمان]عملیات برای افراد به تعویق افتاد، زیرا امکانات و پزشکان شاغل در بخش پزشکی پیش از این درگیر و مورد نیاز بودند تا به طور خاص به آنفلوآنزا مانند بیماری و یا بیماری آنفلوآنزا عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The medical superintendent of a hospital had to be a duly qualified medical practitioner of five years' standing.
[ترجمه گوگل]ناظر پزشکی یک بیمارستان باید یک پزشک با صلاحیت و صلاحیت پنج ساله باشد
[ترجمه ترگمان]مدیر پزشکی بیمارستان باید یک پزشک متخصص پزشکی با صلاحیت پنج سال ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. All three occupants suffered multiple injuries and were certified dead at the crash site by a medical practitioner.
[ترجمه گوگل]هر سه سرنشین این خودرو دچار جراحات متعدد شده و در محل سقوط توسط پزشک گواهی فوت شده اند
[ترجمه ترگمان]هر سه سرنشین متحمل جراحات متعددی شدند و در محل سقوط توسط یک پزشک پزشکی تایید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• doctor, physician

پیشنهاد کاربران

a qualified person who works as a doctor in a hospital or private practice
همون "پزشک" خودمون
= a doctor, someone who practices medicine
= پزشک، طبیب، کسی که طبابت می کند
medical practitioner ( مدیریت سلامت )
واژه مصوب: پزشک معالج
تعریف: پزشکی که تشخیص و مراقبت و درمان بیماران را بر عهده دارد
a medical practitioner
یک پزشک متخصص یک کارور پزشکی

بپرس