menage

/meɪˈnɑːʒ//meˈnɑːʒ/

معنی: خانه داری
معانی دیگر: مدیریت، مسئولیت، خانواده

جمله های نمونه

1. his menage consisted of his wife and two concubines
اهل و عیال او مرکب از یک همسر و دو زن صیغه ای بود.

2. Have an ample supply of condiments, menage and other supplies such as: toothpick, straws, honey, milk, sugar, etc.
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی چاشنی، مناژ و سایر لوازم مانند: خلال دندان، نی، عسل، شیر، شکر و غیره داشته باشید
[ترجمه ترگمان]آذوقه و لوازم و لوازم دیگری از قبیل: خلال دندانی، straws، عسل، شیر، شکر، و غیره داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For many, that crippling menage a trios – guilt, inhibition and shame, still lingered in the bedroom.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری، آن مدیریت فلج کننده سه گانه - گناه، بازداری و شرم، هنوز در اتاق خواب باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از افراد، این وضع، باعث فلج شدن دو سه نفری، مهار و شرمساری، همچنان در اتاق خواب مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Explaining how he suggested the menage a trios to the women, he revealed: 'I said "Look, just give my plan a shot. I'm 20 years older than you. "
[ترجمه گوگل]او در توضیح اینکه چگونه به زنان یک گروه سه نفره را به مدیران پیشنهاد داد، گفت: "من گفتم: "ببین، فقط به نقشه من نگاه کن من 20 سال از شما بزرگتر هستم "
[ترجمه ترگمان]در حالی که توضیح می داد که چگونه یک گروه سه نفری را به زنان پیشنهاد کرد، گفت: \" نگاه کنید، فقط به برنامه من شلیک کنید من ۲۰ سال از تو بزرگ تر هستم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Explore how to based and consummate nation exchequer menage system on deepen finance fashion.
[ترجمه گوگل]نحوه استقرار و کامل کردن سیستم مدیریت خزانه داری کشور را در تعمیق مد مالی کاوش کنید
[ترجمه ترگمان]بررسی این مساله که چگونه یک سیستم اداری و عالی در کشور برای عمیق تر کردن مد تامین مالی انجام شود، بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Not until you write your Congressman and demand McCarthyism once again be our national standard, the menage of Chila will continue to grow.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که نماینده کنگره خود را بنویسید و نخواهید بار دیگر مک کارتیسم معیار ملی ما باشد، مدیریت چیلا به رشد خود ادامه خواهد داد
[ترجمه ترگمان]نه تا زمانی که شما عضو کنگره خود را بنویسید و بار دیگر تقاضا کنید که بار دیگر استاندارد ملی ما باشد، خانواده of به رشد خود ادامه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Visitors are flocking to see the characters in an unusual menage a trois at San Francisco zoo.
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان برای دیدن شخصیت‌ها در یک اداره غیرمعمول یک تروا در باغ وحش سانفرانسیسکو هجوم می‌آورند
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان برای دیدن شخصیت هایی که در یک آپارتمان غیر معمول در باغ وحش سان فرانسیسکو اقامت دارند، گرد آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Louise said there was some sort of a peculiar menage she ran into up here .
[ترجمه گوگل]لوئیز گفت که او در اینجا به نوعی مدیریت عجیب و غریب برخورد کرده است
[ترجمه ترگمان]لوئیز گفت که یک نوع رابطه مخصوصی وجود دارد که او در اینجا به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At first the marketing environment of PAL-DISGC in home and aboard is provide in this paper, and menage strategy and executing project are given.
[ترجمه گوگل]در ابتدا محیط بازاریابی PAL-DISGC در خانه و داخل در این مقاله ارائه شده و استراتژی مدیریت و اجرای پروژه ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در ابتدا محیط بازاریابی PAL - DISGC در خانه و خارج از آن در این مقاله تامین می شود و استراتژی و اجرای پروژه در آن داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you will look deeper, when some unpleasant incident occurs, you'll find that there's usually something wrong in the domestic menage.
[ترجمه گوگل]اگر عمیق‌تر نگاه کنید، وقتی حادثه‌ای ناخوشایند رخ می‌دهد، متوجه می‌شوید که معمولاً چیزی در مدیریت داخلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگر دقیق تر نگاه کنید، زمانی که یک حادثه ناخوشایند رخ می دهد، متوجه خواهید شد که معمولا در خانواده داخلی مشکلی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خانه داری (اسم)
thrift, housekeeping, housework, menage

انگلیسی به انگلیسی

• household management, home economics
a menage is a group of people living together in one house; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس