menses

/ˈmensiːz//ˈmensiːz/

معنی: طمی، عادتماهیانه زنان، قاعدگی زنان، خونریزی رحم
معانی دیگر: (خونی که هنگام قاعدگی از زن خارج می شود) دشتانه، طمث، طمک

جمله های نمونه

1. Headaches before menses which are often scanty.
[ترجمه گوگل]سردرد قبل از قاعدگی که اغلب کم است
[ترجمه ترگمان]Headaches قبل از menses که غالبا از آن اندک اندک اندک اندک اندک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Menses, whether the tomato that has coldand dressed with sauce?
[ترجمه گوگل]قاعدگی، آیا گوجه فرنگی که سرد است و با سس پوشیده شده است؟
[ترجمه ترگمان]menses، آیا گوجه که با سس dressed پوشیده شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cure and regulate pain in menses caused by adulterate some kind of enzyme in blood.
[ترجمه داودي] خوب شدن و تنظیم درد در دوران قاعدگی ناشی از افزودن نوعی آنزیم به خون است.
|
[ترجمه گوگل]درمان و تنظیم درد قاعدگی ناشی از تقلب نوعی آنزیم خون
[ترجمه ترگمان]درمان و تنظیم درد در menses ناشی از adulterate نوعی آنزیم در خون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why cannot the female touch cold water in menses?
[ترجمه گوگل]چرا زن در قاعدگی نمی تواند آب سرد را لمس کند؟
[ترجمه ترگمان]چرا زنان نمی توانند آب سرد را در menses لمس کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How does schoolgirl menses eat really not fat?
[ترجمه گوگل]چگونه قاعدگی دختر مدرسه ای واقعا چربی نمی خورد؟
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان دختر does واقعا چاق نیستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Menses returned to normal volume till the second or third menstrual cycle.
[ترجمه گوگل]قاعدگی ها تا سیکل دوم یا سوم قاعدگی به حجم طبیعی بازگشتند
[ترجمه ترگمان]menses تا قبل از سیکل قاعدگی دوم یا سوم به حالت عادی بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Menses first four days shoot inside on, how big gestation probability is?
[ترجمه گوگل]چهار روز اول قاعدگی در داخل شلیک می شود، احتمال بارداری چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]چهار روز اول در مورد این که احتمال بارداری چقدر بزرگ است، عکس می گیرید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When dropping to the nadir, temperature drops is menses!
[ترجمه گوگل]وقتی به نادر سقوط می کند، افت دما قاعدگی است!
[ترجمه ترگمان]هنگام سقوط به پایین ترین نقطه، افت دما menses است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Menses become irregular and heavy breakthrough bleeding can occur.
[ترجمه گوگل]قاعدگی نامنظم می شود و خونریزی شدید ممکن است رخ دهد
[ترجمه ترگمان]خونریزی به صورت نامنظم و سریع رخ می دهد و خونریزی شدید می تواند رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods The cysts volume, follicle, menses, estradiol, estriol, testosterone of 59 ovarian cysts in 54 patients were observed and compared before and after therapy.
[ترجمه گوگل]MethodsThe حجم کیست، فولیکول، قاعدگی، استرادیول، استریول، تستوسترون 59 کیست تخمدان در 54 بیمار قبل و بعد از درمان مشاهده و مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: حجم کیست، follicle، menses، estradiol، estriol، testosterone، ۵۹ cysts پلی کیستیک تخمدانی در ۵۴ بیمار در مقایسه قبل و بعد از درمان مشاهده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If not checking, menses is it possible for self to come?
[ترجمه گوگل]در صورت عدم بررسی، قاعدگی ممکن است خود بیاید؟
[ترجمه ترگمان]اگر چک کردن را چک نکنید، menses برای خود امکان پذیر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After poisoning a stream, menses abnormal?
[ترجمه گوگل]بعد از مسمومیت یک جریان، قاعدگی غیر طبیعی است؟
[ترجمه ترگمان]بعد از مسموم کردن یه نهر، غیر طبیعی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How can let menses come again?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان اجازه داد قاعدگی دوباره بیاید؟
[ترجمه ترگمان]چطور می تونی اجازه بدی \"menses\" دوباره بیاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If the red-letter day meets the bride's menses, it is considered as unlucky to bridegroom's family, which must carry through special ritual to avoid misfortune.
[ترجمه گوگل]اگر روز قرمز نامه با عادت ماهانه عروس مواجه شود، برای خانواده داماد بدشانس تلقی می شود که برای جلوگیری از بدبختی باید مراسم خاصی را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]اگر روز قرمز با عروس ربایی ازدواج کند، به عنوان یک خانواده داماد در نظر گرفته می شود، که باید از طریق مراسم ویژه ای برای جلوگیری از بدبختی در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Are amounts few menses gestation rate high?
[ترجمه گوگل]آیا میزان چند قاعدگی میزان حاملگی زیاد است؟
[ترجمه ترگمان]میزان بارداری خیلی کم است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طمی (اسم)
period, menses, menstruation

عادتماهیانه زنان (اسم)
menses

قاعدگی زنان (اسم)
menses, menstruation, menstrual period

خونریزی رحم (اسم)
monthly, menses, menstruation

انگلیسی به انگلیسی

• menstruation, woman's monthly cycle (physiology)

پیشنهاد کاربران

بپرس