mess hall

/ˈmesˈhɒl//meshɔːl/

معنی: سالن غذا خوری سرباز خانه
معانی دیگر: (سربازخانه و کشتی و غیره) تالار نهار خوری، ساختمان خوراک خوری، خوردنگاه، سالن غذاخوری

جمله های نمونه

1. The group captain was having breakfast in the mess hall.
[ترجمه گوگل]کاپیتان گروه در سالن غذاخوری مشغول صرف صبحانه بود
[ترجمه ترگمان]فرمانده گروه داشت صبحانه را در سالن شلوغ صبحانه می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Double - time the troops to the mess hall.
[ترجمه گوگل]دو بار - زمان سربازان را به سالن غذاخوری
[ترجمه ترگمان]دو بار سربازها رو به طرف تالار شلوغ باز کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Eventually, because the mess hall would close, they allowed my commands to get through.
[ترجمه گوگل]در نهایت، چون سالن غذا بسته می‌شد، اجازه دادند دستورات من از بین برود
[ترجمه ترگمان]بالاخره، چون سالن شلوغ نزدیک می شد، آن ها به من اجازه دادند تا از آنجا عبور کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then it was double time to the mess hall, and chin-ups and push-ups outside.
[ترجمه گوگل]بعد از آن زمان دوبرابر رسیدن به سالن غذاخوری و چانه‌آپ‌ها و هل‌آپ‌های بیرون بود
[ترجمه ترگمان]بعد نوبت به سالن شلوغ رسید و چانه و ups بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The water was delivered to the mess hall.
[ترجمه گوگل]آب به سالن غذاخوری تحویل داده شد
[ترجمه ترگمان]آب به تالار شلوغ تحویل داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He joined every other prisoner in the mess hall for breakfast each morning at six-thirty.
[ترجمه گوگل]او هر روز صبح ساعت شش و نیم برای صرف صبحانه به زندانیان دیگر در سالن غذاخوری می‌پیوندد
[ترجمه ترگمان]او هر روز صبح ساعت شش و نیم با هم به یک زندانی دیگر ملحق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the mess hall I had orange juice, cereal, ham and eggs and coffee.
[ترجمه گوگل]در سالن غذاخوری آب پرتقال، غلات، ژامبون و تخم مرغ و قهوه خوردم
[ترجمه ترگمان]در سرسرا، من آب پرتقال، غلات، تخم مرغ، تخم مرغ و قهوه داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How did you know where the mess hall was if it's not in this book?
[ترجمه گوگل]اگر در این کتاب نیست، از کجا می دانستید سالن آشغال کجاست؟
[ترجمه ترگمان]از کجا فهمیدی که این تالار کثیف چه طور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The mess hall is on level but the Officer's Club really has better food.
[ترجمه گوگل]سالن غذاخوری هم سطح است اما باشگاه افسران واقعا غذای بهتری دارد
[ترجمه ترگمان]سالن شلوغ در سطح قرار دارد اما باشگاه افسر واقعا غذای بهتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was going through the Prisoner Mess Hall. Guess he was headed for the Admin Office.
[ترجمه گوگل]داشت از سالن آشغال زندانیان می گذشت حدس بزنید که او به سمت دفتر مدیریت حرکت کرده است
[ترجمه ترگمان]او داشت از تالار Mess وارد می شد انگار داشت به سمت دفتر مدیریت می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Students are heading to the mess hall together after class.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان بعد از کلاس با هم به سمت سالن غذاخوری می روند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان پس از کلاس به سوی سالن شلوغ می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Prisoners are permitted to move freely within the Mess Hall and the Exercise Yard outside.
[ترجمه گوگل]به زندانیان اجازه داده می شود که آزادانه در سالن غذاخوری و حیاط تمرین بیرون رفت و آمد کنند
[ترجمه ترگمان]زندانیان اجازه دارند که آزادانه در محوطه سرپوشیده و محوطه تمرین یارد بیرون بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Would you mind decorating the mess hall?
[ترجمه گوگل]آیا دوست دارید سالن غذاخوری را تزئین کنید؟
[ترجمه ترگمان]اشکالی نداره سالن mess رو تزئین کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One cattle person stay on school mess hall customers ^ book!
[ترجمه گوگل]یک نفر گاو در مشتریان سالن غذاخوری مدرسه می ماند ^ کتاب!
[ترجمه ترگمان]یک گاو در سالن شلوغ مشتریان و کتاب زندگی می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سالن غذاخوری سربازخانه (اسم)
mess, mess hall

انگلیسی به انگلیسی

• large place where meals are served to a large group (military, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس