messianism

جمله های نمونه

1. They taught a messianism with no Messiah.
[ترجمه گوگل]آنها مسیحیتی را بدون مسیحیت آموزش دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها به یک messianism بدون مسیحا آموزش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Firstly, I wonder why he cites the pseudo-Pauline epistles in an effort to uncover Paul's thought on messianism ?
[ترجمه گوگل]اولاً، من تعجب می کنم که چرا او در تلاش برای کشف اندیشه پولس در مورد مسیحیت به رساله های شبه پولین استناد می کند؟
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، من تعجب می کنم که چرا او شبه - را در تلاش برای کشف تفکر پایول درباره messianism ذکر می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Messianism is the idea of God Interrupted; and so Messianism is necessarily a kind of blasphemy.
[ترجمه گوگل]مسیحیت ایده خدا منقطع است و بنابراین مسیحیت لزوماً نوعی کفر است
[ترجمه ترگمان]Messianism ایده خدا را بهم خورده است؛ و از این رو Messianism لزوما نوعی کفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Augustine (On Jn. tr. 3 8f). A convenient, festive messianism, without strength and responsibility is an absurdity, it is even satanism (Mt
[ترجمه گوگل]آگوستین (On Jn tr 3 8f) یک مسیحایی راحت و جشن، بدون قدرت و مسئولیت، پوچ است، حتی شیطان پرستی (Mt
[ترجمه ترگمان]آگوستین (در Jn)برق می زد ۸ ۸ f) یک messianism راحت، بدون قدرت و مسئولیت، پوچی است، حتی satanism (ام تی ام)هم هست (ام تی ام)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With the evolution and the development of history, the modalities of Messianism have been transforming.
[ترجمه گوگل]با تکامل و توسعه تاریخ، شیوه های مسیحیت در حال دگرگونی بوده است
[ترجمه ترگمان]با تکامل و توسعه تاریخ، شرایط of در حال تغییر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The disciples of Jesus, with Peter at the head, react to the announcement of the redemptive Passion, that is, to the true messianism foretold and effected by the Beloved Son.
[ترجمه گوگل]شاگردان عیسی، با پطرس در راس، به اعلام مصائب رهایی بخش، یعنی به مسیحیت واقعی که توسط پسر محبوب پیشگویی و اعمال شده، واکنش نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]حواریون عیسی، با پطر در راس، نسبت به اعلام آلام مسیح، که به the واقعی پیشگویی شده و توسط پسر محبوب به عمل آمده است، واکنش نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The international environment and the state power are the two significant variables which made Messianism influence the Soviet's foreign policy greatly.
[ترجمه گوگل]محیط بین‌المللی و قدرت دولتی دو متغیر مهمی هستند که مسیحیت را به شدت بر سیاست خارجی شوروی تحت تأثیر قرار دادند
[ترجمه ترگمان]محیط بین المللی و قدرت دولت دو متغیر مهم هستند که باعث شد تا تاثیر زیادی بر سیاست خارجی شوروی بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the critique of neo-Kantist epistemology and Enlightenment, Bloch and Benjamin win the field for their revolutionary practice of Messianism.
[ترجمه گوگل]بلوخ و بنیامین در نقد معرفت شناسی و روشنگری نئوکانتیستی، میدان را به خاطر عملکرد انقلابی مسیحیت خود به دست می آورند
[ترجمه ترگمان]در انتقاد از معرفت شناسی Kantist و روشن گری، Bloch و بنجامین در زمینه عمل انقلابی خود در Messianism، برنده میدان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is therefore not surprising to observe that the image of the tree always induces a kind of Messianism, what could be called the " Jesse complex".
[ترجمه گوگل]بنابراین تعجب آور نیست که مشاهده کنیم که تصویر درخت همیشه نوعی مسیحیت را القا می کند، چیزی که می توان آن را "عقده جسی" نامید
[ترجمه ترگمان]بنابراین تعجب آور نیست که مشاهده کنیم تصویر درخت همیشه نوعی Messianism را القا می کند، چیزی که می تواند \"مجموعه جسی\" نامیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• religious belief in a messiah or redeemer

پیشنهاد کاربران

موعودگرایی؛ منجی گرایی
باور دینی به این امر که سرانجام مردی ظهور می کند که با رسالتی الهی انسان ها را از تاریکی، ظلم، گمراهی و گناهکاری می رهاند و برای زمین و زمینیان خوشبختی و خیر می آورد.

بپرس