mixing bowl

/ˈmɪksɪŋ boʊl//ˈmɪksɪŋ boʊl/

جمله های نمونه

1. Sift the flour and baking powder into a mixing bowl.
[ترجمه گوگل]آرد و بکینگ پودر را در کاسه ای الک کنید
[ترجمه ترگمان]آرد و پودر را در یک کاسه بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pour the melted butter into a large mixing bowl.
[ترجمه گوگل]کره ذوب شده را در یک کاسه بزرگ همزن بریزید
[ترجمه ترگمان]کره آب شده را در یک کاسه بزرگ مخلوط بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Beat the butter in a mixing bowl until creamy and soft.
[ترجمه گوگل]کره را در یک کاسه همزن بزنید تا کرم رنگ و نرم شود
[ترجمه ترگمان]کره را در یک کاسه مخلوط کنید تا نرم و نرم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Grate the cheese into a mixing bowl.
[ترجمه گوگل]پنیر را در یک کاسه همزن رنده کنید
[ترجمه ترگمان]پنیر را داخل یک کاسه بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Beat the butter in a mixing bowl until creamy and light.
[ترجمه گوگل]کره را در یک کاسه همزن بزنید تا کرم رنگ و سبک شود
[ترجمه ترگمان]کره را در یک کاسه بیاندازید تا کرم و نور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To make pancakes, in a large mixing bowl, combine flour and water, stirring constantly until all water is absorbed.
[ترجمه گوگل]برای درست کردن پنکیک، در یک کاسه بزرگ، آرد و آب را با هم مخلوط کنید و مرتب هم بزنید تا تمام آب جذب شود
[ترجمه ترگمان]برای ساختن پنکیک، در یک کاسه بزرگ مخلوط، آرد و آب را با هم ترکیب کنید تا زمانی که همه آب جذب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In a separate mixing bowl, whip egg whites until firm but not dry.
[ترجمه گوگل]در یک کاسه جداگانه، سفیده تخم مرغ را با همزن بزنید تا سفت شود اما خشک نشود
[ترجمه ترگمان]در یک کاسه مخلوط مخلوط، سفیده تخم مرغ، تا اینکه محکم شود، اما خشک نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In a large mixing bowl combine cake mix and pudding.
[ترجمه گوگل]در یک کاسه بزرگ مخلوط کیک و پودینگ را با هم مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]در یک کاسه مخلوط بزرگ مخلوط کیک و پودینگ را ترکیب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Empty warm water from mixing bowl and wipe dry with kitchen towel.
[ترجمه گوگل]آب گرم را از کاسه همزن خالی کنید و با دستمال آشپزخانه خشک کنید
[ترجمه ترگمان]آب ولرم را از کاسه مخلوط کنید و با حوله آشپزخانه خشک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cut butter into a large mixing bowl.
[ترجمه گوگل]کره را در یک کاسه بزرگ مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]کره را به یک کاسه مخلوط بزرگ ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In a large mixing bowl, combine bread cubes and milk; let stand for 5 minutes.
[ترجمه گوگل]در یک کاسه بزرگ، مکعب های نان و شیر را مخلوط کنید بگذارید 5 دقیقه بماند
[ترجمه ترگمان]در یک کاسه مخلوط بزرگ، تکه های نان و شیر را ترکیب کنید؛ بگذارید ۵ دقیقه بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In a large mixing bowl, combine onion mixture with all remaining ingredients except for stock.
[ترجمه گوگل]در یک کاسه بزرگ، مخلوط پیاز را با بقیه مواد به جز مایه مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]در یک کاسه بزرگ مخلوط، مخلوط پیاز با تمام ترکیبات باقیمانده به جز سهام ترکیب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Whisk eggs and cream in large stainless-steel mixing bowl just to combine.
[ترجمه گوگل]تخم مرغ ها و خامه را در کاسه بزرگ استیل ضد زنگ بزنید تا با هم مخلوط شوند
[ترجمه ترگمان]خوردن تخم مرغ و خامه در کاسه مخلوط با فولاد ضد زنگ باید با هم ترکیب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With electric beaters or in a mixing bowl, beat till blended.
[ترجمه گوگل]با همزن برقی یا در کاسه همزن هم بزنید تا مخلوط شوند
[ترجمه ترگمان]With الکتریکی مخلوط شده و یا در کاسه مخلوط کردن، تا زمانی که مخلوط شود، مورد ضرب و شتم قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a mixing bowl is a large bowl used for mixing ingredients when cooking.

پیشنهاد کاربران

mixing bowl ( n ) =a large bowl for mixing food in
mixing bowl
کاسه بزرگ ( مخصوص مخلوط کردن مواد غذایی )
کاسه ی مخلوط کن
ظرف توگرد مخلوط کن

بپرس