modulation

/ˌmɑːdʒəˈleɪʃn̩//ˌmɒdjʊˈleɪʃn̩/

معنی: نوسان، تلفیق، فرکانس، زیر و بم، نوسان صدا، سوار سازی
معانی دیگر: (زبان شناسی) دگرش فشار یا زیر و بمی واژه بر حسب عمل آن در جمله مثلا فرق فشار روی "there" در این دو جمله:، وهیرش، تنظیم، سامان بخشی، پیمانه بندی، (موسیقی) تغییر کلید، از یک کلید به کلید دیگر رفتن، (رادیو) دگرش بسامد یا دامنه و غیره، (زبان شناسی) دگرش فشار یا زیر و بمی واژه بر حسب عمل آن در جمله مثلا فرق فشار روی there در این دو جمله:

جمله های نمونه

1. The famine turned the normal modulation of climate into disaster.
[ترجمه گوگل]قحطی مدولاسیون عادی آب و هوا را به فاجعه تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]قحطی، تبدیل نرمال جو آب و هوا را به یک فاجعه تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You will find that the modulation is approximately correct when the flashing can only just be seen over the steady glow.
[ترجمه گوگل]متوجه خواهید شد که مدولاسیون تقریباً درست است زمانی که چشمک زدن فقط با درخشش ثابت قابل مشاهده است
[ترجمه ترگمان]شما متوجه خواهید شد که این نوسان تقریبا درست زمانی است که فلاش تنها می تواند در نور ثابت دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Modulation of transcription by tethered complexes Several major points are evident in comparison of the tethered complexes with the simple platinum compounds.
[ترجمه گوگل]تعدیل رونویسی توسط کمپلکس های متصل چندین نکته عمده در مقایسه کمپلکس های متصل با ترکیبات پلاتین ساده مشهود است
[ترجمه ترگمان]مدولاسیون of توسط کمپلکس های tethered چندین نقطه اصلی در مقایسه کمپلکس های tethered با ترکیبات ساده پلاتین مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This paper describes a demonstration system of A modulation code optical fiber communication and the basic principles of A modulation. Some demonstration results are also given.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک سیستم نمایشی از ارتباط فیبر نوری کد مدولاسیون و اصول اولیه مدولاسیون A را توصیف می کند برخی از نتایج نمایش نیز داده شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیستم نمایشی از یک ارتباط فیبر نوری با کد مدولاسیون و اصول اولیه یک مدولاسیون را توصیف می کند برخی نتایج تظاهرات نیز ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this paper, a reflective intensity modulation optical fiber sensor with simple structure and easy design has been introduced.
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک سنسور فیبر نوری مدولاسیون شدت بازتابی با ساختار ساده و طراحی آسان معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک حسگر فیبر نوری بازتابنده با ساختار ساده و طراحی آسان معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The full digital modulation system has high reliability and stability. The practice indicates that the economic and social benefits are gained after reconstruction.
[ترجمه گوگل]سیستم مدولاسیون دیجیتال کامل از قابلیت اطمینان و پایداری بالایی برخوردار است عمل نشان می دهد که منافع اقتصادی و اجتماعی پس از بازسازی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]سیستم مدولاسیون دیجیتالی کامل دارای قابلیت اطمینان و پایداری بالایی است این روش نشان می دهد که منافع اقتصادی و اجتماعی پس از بازسازی به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Automatic modulation mode recognition of communication signals has found wide application areas, and it is very important for a military software radio interception receiver.
[ترجمه گوگل]تشخیص حالت مدولاسیون خودکار سیگنال های ارتباطی حوزه های کاربردی گسترده ای پیدا کرده است و برای یک گیرنده رهگیری رادیویی نرم افزاری نظامی بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]تشخیص خودکار حالت مدولاسیون سیگنال های ارتباطی مناطق کاربرد گسترده ای را پیدا کرده است، و برای یک گیرنده رهگیری رادیویی نرم افزار نظامی بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusions Environmental modulation of gene expression and pathogenesis inY. pestis, especially the island.
[ترجمه گوگل]ConclusionsEnvironmental تعدیل بیان ژن و پاتوژنز در Y pestis، به خصوص جزیره
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تعدیل محیطی بیان ژن و بیماری زا pathogenesis به خصوص جزیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Neuronal circuitry for centrifugal modulation in visual information processing. Visual information is transmitted and processed from the retina to the telencephalon where visual perception results.
[ترجمه گوگل]مدارهای عصبی برای مدولاسیون گریز از مرکز در پردازش اطلاعات بصری اطلاعات بصری از شبکیه به تلانسفالن منتقل و پردازش می شود که در آن ادراک بصری نتیجه می گیرد
[ترجمه ترگمان]مدارات neuronal برای مدولاسیون centrifugal در پردازش اطلاعات دیداری اطلاعات تصویری منتقل شده و از شبکیه چشم به the پردازش می شود که در آن ادراک بصری نتایج دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The application of MPPM(Multi-Pulse Position Modulation)in optical wireless communication was studied in this paper, and a new modulation technique described as Improved MPPM(IMPPM)was presented.
[ترجمه گوگل]کاربرد MPPM (Multi-Pulse Position Modulation) در ارتباطات بی سیم نوری در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت و یک تکنیک مدولاسیون جدید به عنوان بهبود یافته MPPM (IMPPM) ارائه شد
[ترجمه ترگمان]کاربرد مدولاسیون موقعیت پالس (مدولاسیون موقعیت پالس)در ارتباط بی سیم نوری در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت و تکنیک مدولاسیون جدید که به عنوان MPPM بهبود یافته (IMPPM)توضیح داده شد، ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gain spectra of the modulation instability as function of birefringence and polarized angel has been given.
[ترجمه گوگل]طیف به دست آوردن ناپایداری مدولاسیون به عنوان تابعی از شکست مضاعف و فرشته قطبی داده شده است
[ترجمه ترگمان]طیف وسیعی از ناپایداری نوسان را به عنوان تابع شکست مضاعف و فرشته قطبی نیز بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The bulk potential modulator can realize real-time modulation to parameters of the target MOS device, thus greatly weakening the influence of technological deviation.
[ترجمه گوگل]مدولاتور پتانسیل انبوه می تواند مدولاسیون در زمان واقعی پارامترهای دستگاه MOS مورد نظر را درک کند، بنابراین تأثیر انحراف تکنولوژیکی را تا حد زیادی تضعیف می کند
[ترجمه ترگمان]تعدیل کننده بالقوه بخش می توانند مدولاسیون زمان واقعی را به پارامترهای دستگاه MOS هدف برسند، در نتیجه تاثیر انحراف تکنولوژیکی را به شدت تضعیف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. High - speed digital modulation is one of the key technologies in communication system.
[ترجمه گوگل]مدولاسیون دیجیتال پرسرعت یکی از فناوری های کلیدی در سیستم های ارتباطی است
[ترجمه ترگمان]مدولاسیون دیجیتال پرسرعت یکی از فن آوری های کلیدی در سیستم ارتباطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The frequency conversion velocity modulation technique is widely applied in various industries with large economic benefit, especially in pumps system control.
[ترجمه گوگل]تکنیک مدولاسیون سرعت تبدیل فرکانس به طور گسترده در صنایع مختلف با مزایای اقتصادی زیاد، به ویژه در کنترل سیستم پمپ ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تکنیک مدولاسیون سرعت تبدیل فرکانس به طور گسترده در صنایع مختلف با سود اقتصادی بزرگ به خصوص در کنترل سیستم پمپ اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوسان (اسم)
amplitude, oscillation, swing, sway, fluctuation, vibration, pulsation, modulation, lurch, libration, vibrancy, undulation, vibratility

تلفیق (اسم)
reconciliation, synthesis, incorporation, compilation, collation, modulation, conflation, syncretism

فرکانس (اسم)
frequency, frequence, modulation

زیر و بم (اسم)
modulation, undulation

نوسان صدا (اسم)
modulation

سوار سازی (اسم)
modulation

تخصصی

[سینما] خاصیت تعدیل
[عمران و معماری] تعدیل - مدولاسیون
[کامپیوتر] سوار سازی، تلفیق .
[برق و الکترونیک] مدوله کردن، مدولاسیون - مدوله سازی فرایند تغییر دادن بعضی از مشخصه های موج متناظر با موج دیگر ف در بخش رادیویی بعضی از ایستگاهها از مدوله سازی دامنه و بعضی دیگر از مدوله سازی بسامد استفاده می کنند . در تلویزیون بخش تصویر مدوله شده دامنه و بخش صدا مدوله شده ی بسامد است . انواع دیگر مدوله سازی عبارت اند از مدوله سازی فاز، پالس، دامنه، پالس - پالس - رمز، پالس - مدت، پالس - بسامد، پالس وضعیت، پالس زمان .
[پلیمر] مدوله کردن

انگلیسی به انگلیسی

• action of modulating; variation; variation of carrier wave (electronics); change from one key to another (music)

پیشنهاد کاربران

در موسیقی معمولا به مُدگردی ترجمه می شود.
تغییر بیان ( در ترجمه )
تغییر و تعدیل
modulation ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: مدوله‏سازی
تعریف: فرایند مدوله کردن نشانک/ سیگنال حامل تا آن را قادر به حمل اطلاعات کند
تنظیم و تعدیل ( مثلا تنظیم موج های رادیو )
کنترل
تنظیم، تعدیل
تغییر جهت ناگهانی، اریب زدن، تغییر مبنا در موسیقی، گردش ناگهانی
تعدیل پذیری ( یکی از استراتژی های ترجمه )
بخش بندی
سوارسازی ، همراه سازی ، همراه فرستی

بپرس