mores

/ˈmɔˌrez//ˈmɔːreɪz/

معنی: اداب، رسوم
معانی دیگر: آداب و رسوم، رسوم اخلاقی، سنت های اجتماعی، عرف و عادت مردم، عادات

جمله های نمونه

1. Expectations reshaped by mores are no longer so easily affronted.
[ترجمه گوگل]توقعاتی که توسط آداب و رسوم تغییر شکل داده شده اند، دیگر به این راحتی ها نادیده گرفته نمی شوند
[ترجمه ترگمان]Expectations که به وسیله آداب و رسوم تغییر شکل داده اند به راحتی به آن ها توهین نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They stood for the preservation of the mores and folkways that had guided their forebears for generations.
[ترجمه محمد رضا وطن خواه] آنها از حفظ اصولی که مبتنی بر عرف و آداب و رسومی بود که نیاکانشان را برای نسلها هدایت کرده بود دفاع میکردند
|
[ترجمه گوگل]آنها برای حفظ آداب و رسومی که نسل‌ها پیشینیانشان را هدایت کرده بودند، ایستادند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای حفظ آداب و رسوم و folkways که نیاکان آن ها را برای نسل ها هدایت کرده بودند، ایستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This double standard of mores and values between attitudes to men and women was evident throughout the survey.
[ترجمه گوگل]این استاندارد دوگانه از آداب و ارزش ها بین نگرش به مردان و زنان در سراسر نظرسنجی مشهود بود
[ترجمه ترگمان]این استاندارد دوگانه آداب و رسوم بین نگرش ها نسبت به مردان و زنان در سراسر این نظرسنجی مشهود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Such a shift in mores would not have been predicted by any theory arguing that gay sexuality is fixed.
[ترجمه گوگل]چنین تغییری در آداب و رسوم توسط هیچ نظریه ای که می گوید تمایل جنسی همجنسگرا ثابت است پیش بینی نمی شد
[ترجمه ترگمان]چنین تغییری در آداب و رسوم به هیچ وجه پیش بینی نمی شد که همجنس گرایی همجنس گرا ثابت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are actually shifting social mores of what is considered beautiful.
[ترجمه گوگل]آنها در واقع در حال تغییر آداب اجتماعی از آنچه زیبا تلقی می شود، هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها واقعا آداب و رسوم اجتماعی را تغییر می دهند که زیبا محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hence the structure of scientific mores and scientific ethics puton the agenda of research.
[ترجمه گوگل]از این رو ساختار آداب علمی و اخلاق علمی در دستور کار پژوهش قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]از این رو ساختار آداب و رسوم علمی و اصول اخلاقی علمی دستور کار تحقیقات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I love the wide neck mores so than the others personally.
[ترجمه گوگل]من بیشتر از بقیه شخصاً عاشق یقه پهن هستم
[ترجمه ترگمان]من این گردن پهن رو خیلی بیشتر از دیگران دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wedded as they are to traditional mores, Mormons tend to vote Republican.
[ترجمه گوگل]مورمون ها همانطور که با آداب و رسوم سنتی ازدواج کرده اند، تمایل دارند به جمهوری خواهان رای دهند
[ترجمه ترگمان]Wedded از آنجا که به آداب و رسوم سنتی عادت دارند، Mormons خواهان رای دادن به جمهوری خواهان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the same time, changing social mores and expectations have placed stresses on long - term relationships.
[ترجمه گوگل]در عین حال، تغییر آداب و انتظارات اجتماعی بر روابط بلندمدت فشار وارد کرده است
[ترجمه ترگمان]در عین حال، تغییر آداب و رسوم اجتماعی بر روابط بلند مدت تاکید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The principles and methods of filter for Mores code under the noise background are introduced.
[ترجمه گوگل]اصول و روش های فیلتر برای کد مورس تحت پس زمینه نویز معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]اصول و روش های فیلتر برای کد Mores تحت پوشش سر و صدا مطرح می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So "the mores" is considered as the basis of gregariousness and even patriotism.
[ترجمه گوگل]بنابراین «اخلاق» را اساس جماعت گرایی و حتی میهن پرستی می دانند
[ترجمه ترگمان]بنابراین آداب و رسوم به عنوان اساس gregariousness و حتی میهن پرستی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is not just life that breaks down, but social structures and mores, the whole container of civilization.
[ترجمه گوگل]این فقط زندگی نیست که در هم می شکند، بلکه ساختارها و آداب اجتماعی، کل ظرف تمدن است
[ترجمه ترگمان]این فقط زندگی نیست که می شکند، بلکه ساختارهای اجتماعی و آداب و رسوم، کل ظرف تمدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Providing a service often requires a thorough local knowledge of the culture and mores of small areas of the community.
[ترجمه گوگل]ارائه خدمات اغلب مستلزم دانش محلی کامل از فرهنگ و آداب و رسوم مناطق کوچک جامعه است
[ترجمه ترگمان]ارائه خدمات اغلب مستلزم دانش محلی کامل از فرهنگ و آداب و رسوم جامعه کوچک جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It will be they who commit the most crime, it will be they who will stick two fingers up to conventional mores.
[ترجمه گوگل]این آنها هستند که بیشترین جنایت را مرتکب می شوند، آنها هستند که دو انگشت خود را به آداب متعارف می چسبانند
[ترجمه ترگمان]آن ها کسانی خواهند بود که بیش ترین جرم را مرتکب می شوند، آن ها دو انگشت را به آداب و رسوم متعارف پایبند خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is an ethical or moral judgment in the sense that ethos and mores refer to the customary practices of a group.
[ترجمه گوگل]این یک قضاوت اخلاقی یا اخلاقی است به این معنا که اخلاق و عرف به اعمال مرسوم یک گروه اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]این یک قضاوت اخلاقی یا اخلاقی به این معنا است که اخلاق و آداب و رسوم به شیوه های مرسوم یک گروه اشاره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اداب (اسم)
ceremonial, mores, habitude, etiquette, rite

رسوم (اسم)
manner, mores, etiquette

انگلیسی به انگلیسی

• traditional customs of a community; conventions; accepted public manners
the mores of a particular group of people are the customs and habits that they typically have; a formal word.

پیشنهاد کاربران

عُرف جامعه
عُرف
م. ولی محمدی
Mores are common to both man and beast, while morals are proper to man alone.
"خواسته" بین انسان و حیوان ، هر دو ، در حالبکه اخلاقیات صرفا مختص انسان است
and mores of the middle and lower classes
and mores : خواسته های
the middle: خواسته های
customs, and mores of the middle and lower classes, آداب و رسوم، و خواسته های طبقات متوسط و پایین.
رسم و رسوم/آداب و رسوم نانوشته و غیر رسمی پذیرفته شده و حاکم بر یک جامعه
Informal and unwritten social norms specific to a society
سیره؛ روش؛ آئین. قواعد؛ ضوابط؛ هنجارها
شعائر

بپرس