mortar

/ˈmɔːrtər//ˈmɔːtə/

معنی: خمپاره انداز، هاون، هاون داروسازی، با خمپاره زدن، ساروج کردن
معانی دیگر: کابیل، کابیله، مهراس، سرکو، داروکوب (دسته ی هاون: pestle)، (جنگ افزار) خمپاره، زنبورک، ملات کردن، (با ملاط) پوشاندن، با خمپاره حمله کردن، خمپاره انداختن، (هر ماشین یا ابزاری که برای کوبیدن و خرد کردن به کار رود) کوب گر، کوبش گر، لوله ی ترقه درکن، فشفشه افکن، ملاط، آژند، گل و آهک، ساروج، طناب افکن، شفته

جمله های نمونه

1. mortar and cannon fire
آتش خمپاره اندازها و توپخانه

2. a mortar shell
خمپاره

3. hydraulic mortar
ملاط آبی،سیمان آبی (در آب خود را می گیرد)

4. this mortar is composed of lime, sand, and water
این ملات از آهک و شن و آب ترکیب شده است.

5. grind saffron in a mortar
زعفران را در هاون بکوب.

6. they hit us with mortar fire
با آتش خمپاره بما حمله بردند.

7. to pound in a mortar
در هاون کوبیدن

8. to unite bricks with mortar
آجرها را با ملاط به هم متصل کردن

9. a wall made of brick and mortar
دیواری که از آجر و ساروج ساخته شده

10. Use a pestle and mortar to crush the spices.
[ترجمه گوگل]برای خرد کردن ادویه ها از هاون و هاون استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از هاون و هاون برای خرد کردن ادویه استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The occasional mortar burst near our truck.
[ترجمه گوگل]گهگاه خمپاره در نزدیکی کامیون ما می ترکید
[ترجمه ترگمان]گاه خمپاره نزدیک truck منفجر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Using a pestle and mortar, pulverise the bran to a coarse powder.
[ترجمه گوگل]با استفاده از هاون و هاون سبوس را پودر کنید تا به صورت پودر درشت درآید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک دسته هاون و خمپاره انداز، و برن را به یک پودر خشن تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Artillery and mortar shells were landing in the outskirts of the city.
[ترجمه گوگل]گلوله های توپ و خمپاره در حومه شهر فرود آمد
[ترجمه ترگمان]توپخانه و گلوله های خمپاره در اطراف شهر فرود آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The prescription was being pounded down in the mortar.
[ترجمه گوگل]نسخه را در هاون می کوبیدند
[ترجمه ترگمان]نسخه اصلی این بود که در هاون می کوبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unlike the solid cannon ball a mortar shell is hollow and filled with gunpowder.
[ترجمه گوگل]بر خلاف گلوله توپ جامد، یک گلوله خمپاره توخالی و پر از باروت است
[ترجمه ترگمان]برخلاف گلوله های توپ، گلوله خمپاره، میان تهی و پر از باروت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خمپاره انداز (اسم)
mortar, howitzer

هاون (اسم)
mortar, pounder

هاون داروسازی (اسم)
mortar

با خمپاره زدن (فعل)
mortar

ساروج کردن (فعل)
concrete, mortar

تخصصی

[شیمی] هاون
[عمران و معماری] ملات - ساروج
[زمین شناسی] دوغاب، ملات

انگلیسی به انگلیسی

• cement; grinding vessel; cannon-like device which fires bombs at a high trajectory
cement, build or fix with mortar; shoot cannon, attack with mortars
a mortar is a short cannon which fires missiles high into the air for a short distance.
mortar is a mixture of sand, water, and cement which is used to hold bricks firmly together.

پیشنهاد کاربران

خمپاره[انداز]
Heavy - caliber mortar shells also struck a gathering of Israeli military vehicles in the Netzarim settlement, an area that the Israeli army has used to wage its ground offensives.
گلوله های توپ خمپاره اندازهای کالیبر سنگین همچنین محل تجمع وسایل نظامی اسرائیلی را در شهرک زتزاریم {منطقه ای که ارتش اسرائیل قبلا حملات و یورشهای زمینی خود را به راه می انداخت} زدند.
...
[مشاهده متن کامل]

ما به هاون، هَوَنْگْ هم می گوییم، گفتم شاید برای نگارش به کار برخی از دوستان بیاید. ❤️❤️
1. خمپاره انداز
2. ملات
3. هاون
ملات
در واژگان عمرانی به معنی ملات می باشد.
ملات

بپرس