nail something down

پیشنهاد کاربران

اینفرمال )
1 - چیزی را بدقت و بطور کامل شرح دادن، مشخص کردن، توضیح دادن، فهمیدن یا فهماندن
Something seems unexpected, I can't nail it down but it makes me uneasy
یک چیزی غیرمنتظره به نظر می رسد، نمیتونم اونو دقیقا مشخص کنم اما منو پریشون کرده
...
[مشاهده متن کامل]

2 - درباره تصمیم، توافق، ضمانت وغیره )
محکم کردن، قطعی کردن، بدقت به جزئیات پرداختن، نهایی کردن
Afer a five - hour meeting, we finally nailed down a deal
بعد از یک جلسه پنج ساعته بالأخره به یک توافق قطعی دست پیدا کردیم.

بپرس