nb

/ˌenˈbiː//ˌenˈbiː/

(مخفف لاتین: nota bene) خوب دقت کنید، توجه !، (شیمی) مخفف: نیوبیم (niobium)، مخفف: نیوبرونزویک

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "nota bene" (Latin); mark well; take notice.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element niobium.

جمله های نمونه

1. NB Applications received after the closing date will not be accepted.
[ترجمه گوگل]NB برنامه های دریافت شده پس از تاریخ اختتامیه پذیرفته نمی شوند
[ترجمه ترگمان]درخواست پس از این که تاریخ نهایی پذیرفته نمی شود، پذیرفته نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. NB The office will be closed from 1 July.
[ترجمه گوگل]توجه: دفتر از 1 جولای بسته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این دفتر از ۱ ژوئیه بسته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. NB: Appeal leaflets will be delivered to your organisation by early November.
[ترجمه گوگل]توجه: جزوات درخواست تجدیدنظر تا اوایل نوامبر به سازمان شما تحویل داده می شود
[ترجمه ترگمان]در اوایل ماه نوامبر اعلامیه های تجدید نظر به سازمان شما تحویل داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My heart is my Christmas present & nb sp ; to you.
[ترجمه گوگل]قلب من هدیه کریسمس من است, nb sp ; برای تو
[ترجمه ترگمان]- قلب من، هدیه کریسمس من است اس اس اس برای شما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And the precipitation of Nb has the effect of precipitation hardening and grain refinement.
[ترجمه گوگل]و بارش Nb اثر سخت شدن بارش و پالایش دانه را دارد
[ترجمه ترگمان]و بارش of تاثیر سختگیری بارش و پالایش غلات را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. NB. Some washer disinfectors have lockable lids. Washer disinfector manufacturers should design their equipment to facilitate sampling.
[ترجمه گوگل]NB برخی از ضدعفونی کننده های لباسشویی دارای درب های قفل شونده هستند سازندگان ضدعفونی کننده واشر باید تجهیزات خود را طوری طراحی کنند که نمونه برداری را تسهیل کنند
[ترجمه ترگمان]ان بعضی از واشر disinfectors lids lockable دارند تولید کنندگان disinfector باید تجهیزات خود را برای تسهیل نمونه گیری طراحی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. NB in publicly procured schemes this rate is set by the Treasury.
[ترجمه گوگل]NB در طرح های خرید عمومی این نرخ توسط خزانه داری تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که این نرخ توسط خزانه داری تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Best wishes from Mark, Janet and & nb sp; the kids.
[ترجمه گوگل]بهترین آرزوها را از مارک، جانت و, nb sp; بچه ها
[ترجمه ترگمان]بهترین آرزوها از مارک، جنت و & sp
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The effect of Nb on structure at elevated temperature and phase transformation temperature of chilled cast iron was studied in this paper.
[ترجمه گوگل]اثر Nb بر ساختار در دمای بالا و دمای تبدیل فاز چدن سرد در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر of بر روی سازه در دمای بالا و دمای تغییر فاز چدن تبریدی در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. NB: The satellites are not available to law enforcement agencies.
[ترجمه گوگل]توجه: ماهواره ها در دسترس سازمان های مجری قانون نیستند
[ترجمه ترگمان]توجه: این ماهواره برای ادارات اعمال قانون در دسترس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Am preiswertesten ist das Studieren & nb sp ; in Dresden.
[ترجمه گوگل]من preiswertesten ist das Studieren, nb sp ; در درسدن
[ترجمه ترگمان]Am preiswertesten Studieren & sp در درسدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. NB need to be wary of trying to offer too many services to customers.
[ترجمه گوگل]NB باید از تلاش برای ارائه خدمات بیش از حد به مشتریان محتاط باشد
[ترجمه ترگمان]باید نسبت به تلاش برای ارائه خدمات بسیار زیادی به مشتریان محتاط باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The enrichment of the HFS elements such as Nb, Ta, Zr, Hf suggests that the forming environment of Zedang ophiolite is not related to plate subduction.
[ترجمه گوگل]غنی‌سازی عناصر HFS مانند Nb، Ta، Zr، Hf نشان می‌دهد که محیط تشکیل افیولیت زدانگ با فرورانش صفحه ارتباطی ندارد
[ترجمه ترگمان]غنی سازی عناصر HFS مانند Nb، Ta، Zr، Hf نشان می دهد که محیط تشکیل of ophiolite مربوط به فرورانش بشقاب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most of UNIX was then rewritten in NB and then C, which led to a more portable operating system.
[ترجمه گوگل]سپس بیشتر یونیکس در NB و سپس C بازنویسی شد که منجر به یک سیستم عامل قابل حمل تر شد
[ترجمه ترگمان]سپس بیشتر of در NB و سپس C بازنویسی شد که منجر به سیستم عملیاتی قابل حمل تری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] نیوبیم - عنصر شیمیایی سپید یا خاکسترى چکش خوار و خم پذیر
[برق و الکترونیک] niobium-نیوبیم عنصر فلزی با عدد اتمی 41 ووزن اتمی 92/9 .

انگلیسی به انگلیسی

• soft ductile metallic element used in steel alloys, columbium (chemistry)
you write nb to draw someone's attention to what you are going to write next.
take notice, mark well (latin)
(latin) take notice, mark well

پیشنهاد کاربران

make somebody notice some important information
کسی را متوجه اطلاعات مهمی کردن
قابل توجه
توجه شود
ملاحظه بفرمایید

بپرس