narrow squeak


(عامیانه) فرار پرمخاطره، عبور از تنگنا، قبول شدن (یا تصویب شدن وغیره) با اشکال زیاد

پیشنهاد کاربران

an escape or victory that is narrowly achieved; to get away or break free from confinements, captors, etc. ( New Oxford American Dictionary )
فرار، پیروزی و یا موفقیتی که به سختی به دست می آید؛ فرار یا رهایی از محصورات، اسارت ها و غیره؛ قِسِر در رفتن ( اگر چه از نظر برخی این عبارت در اصل معنای خوبی ندارد: گاو ماده ای یا همان قِسِر که از دست گاو نری … ) ؛ از مجازات در امان ماندن؛ از مخمصه یا خطری خاص جان سالم بدر بردن؛ در امان ماندن؛ خطر از بیخ گوش کسی رد شدن
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1:👇
Hunt's championship was a narrow squeak, achieved in a car that was far from perfect.
قهرمانی هانت با یک چنین ماشینی کاملاً به سختی بدست آمد.
Example 2: 👇
The bill passed by a narrow squeak.
لایحه با مصیبت ( به سختی ) به تصویب رسید.
Example 3: 👇
My father had a narrow squeak in the automobile accident.
پدرم در حادثه ی رانندگی جان سالم بدر برد ( از حادثه قسر در رفت )
Example 4: 👇
The boss has a narrow squeak last night in his office, his spooning with a girl clerk was almost found out by his wife.
دیشب خطر از بیخ گوش رئیس رد شد. همسرش تقریبا متوجه ی لاس زدنش ( معاشقه اش ) با یک دختر کارمند شده بود.
Example 5: 👇
EDWARD: I hope, Julia, that this experience, hard as it may have been, will teach you that—
JULIA: Oh, don't worry about me. I'm all right. ( She laughs briefly ) — Even a little more than all right, I should say.
NED ( rises ) : — Um. —Narrow squeak, wasn't it?
* Holiday - a play by Philip Barry
ادوارد: امیدوارم، جولیا، این تجربه، هر چند سخت بوده، به شما یاد داده باشه که—
جولیا: اوه، نگران من نباشید. حالم خوب است. ( کمی می خندد ) - باید بگویم حتی کمی بیشتر از خوب است.
‏نِد ( بلند می شود ) : - هوم. - قِسِر در رفتی ( از اسارت خلاص شدی؛ از مخمصه در رفتی ) ، اینطور نیست؟
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #تعطیلات، # اثر فیلیپ بری

narrow squeak

بپرس