nesting

/ˈnestɪŋ//ˈnestɪŋ/

معنی: تودرتویی، اشیانهای بودن
معانی دیگر: تودرتویی، اشیانه ای بودن

جمله های نمونه

1. Swallows are nesting in the garage.
[ترجمه m] پرستوها دارند در گاراژ لانه سازی می کنند
|
[ترجمه گوگل]پرستوها در گاراژ لانه سازی می کنند
[ترجمه ترگمان]پرستوها در گاراژ زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We've got some swallows nesting in our roof at the moment.
[ترجمه m] در حال حاضر تعدادی پرستو دارند در پشت بام ما لانه سازی می کنند
|
[ترجمه گوگل]ما در حال حاضر چند پرستو داریم که در پشت بام خود لانه می کنند
[ترجمه ترگمان]ما تو این لحظه یه سری swallows توی سقف داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stone farm buildings are ideal nesting sites for barn owls.
[ترجمه گوگل]ساختمان های مزرعه سنگی محل های لانه سازی ایده آل برای جغدهای انبار هستند
[ترجمه ترگمان]ساختمان های مزرعه سنگی برای جغدهای اصطبل مناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The swallows are nesting in the woodshed.
[ترجمه گوگل]پرستوها در محوطه جنگلی لانه می کنند
[ترجمه ترگمان]پرستوها توی انبار هیزم هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its unusual nesting habits differentiate this bird from others.
[ترجمه گوگل]عادات لانه سازی غیرمعمول این پرنده را از دیگران متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]عادات آشیانه سازی غیر معمول آن، این پرنده را از دیگران متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thousands of seabirds are nesting on the cliffs.
[ترجمه گوگل]هزاران پرنده دریایی روی صخره ها لانه می کنند
[ترجمه ترگمان]هزاران پرنده دریایی در صخره ها لانه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The forest's dense growth provides nesting places for a wide variety of birds.
[ترجمه گوگل]رشد متراکم جنگل مکان های لانه سازی را برای طیف گسترده ای از پرندگان فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]رشد متراکم جنگل، محل های تخم گذاری را برای انواع زیادی از پرندگان فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I bought a set of nesting dolls in Moscow.
[ترجمه گوگل]من مجموعه ای از عروسک های تودرتو در مسکو خریدم
[ترجمه ترگمان]من یه سری عروسک of تو مسکو خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The nesting instinct is proper to birds.
[ترجمه گوگل]غریزه لانه سازی مخصوص پرندگان است
[ترجمه ترگمان] غریزه nesting برای پرندگان درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Earlier last year a nesting pair of great horned owls were killed by heat from a shuttle launch.
[ترجمه گوگل]در اوایل سال گذشته، یک جفت جغد شاخدار بزرگ تودرتو بر اثر گرما ناشی از پرتاب شاتل کشته شدند
[ترجمه ترگمان]در اوایل سال گذشته یک جفت پرنده شاخ دار بزرگ با حرارت از پرتاب شاتل کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A law protecting the nesting birds was passed in 1621 which, to judge from its results, was unavailing.
[ترجمه گوگل]قانونی برای محافظت از پرندگان لانه ساز در سال 1621 تصویب شد که برای قضاوت از نتایج آن بی فایده بود
[ترجمه ترگمان]قانونی که از لانه پرندگان محافظت می کرد در سال ۱۶۲۱ تصویب شد و در نتیجه از نتایج آن تبرئه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Not a waterside bird, frequenting dry country and nesting on rocky cliffs and stream banks, sometimes on ruined buildings.
[ترجمه گوگل]پرنده ای در کنار آب نیست که در سرزمین های خشک رفت و آمد می کند و روی صخره های سنگی و سواحل رودخانه ها لانه می کند، گاهی اوقات روی ساختمان های ویران شده
[ترجمه ترگمان]نه یک پرنده آب دریا، پاتوق رفت و آمد در مناطق سنگی و سواحل رودخانه، و گاهی اوقات در ساختمان های ویران شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The only limit placed on the depth of nesting is the room available for the stack.
[ترجمه گوگل]تنها محدودیتی که در عمق لانه سازی وجود دارد، اتاق در دسترس برای پشته است
[ترجمه ترگمان]تنها حدی که در عمق لانه ایجاد می شود، اتاق در دسترس برای پشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was not the falcon's nesting site, John wisely keeps all such eyries a closely guarded secret.
[ترجمه گوگل]این محل لانه سازی شاهین نبود، جان عاقلانه همه این چشم ها را به شدت مخفی نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]این محل آشیانه قوش نبود، جان خردمندانه همه این eyries را محرمانه نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the summer, the cliffs provide nesting ledges for millions of kittiwakes, little auks and Brunwich's guillemots.
[ترجمه گوگل]در تابستان، صخره‌ها تاقچه‌های تودرتو برای میلیون‌ها کیتی‌واک، اوک‌های کوچک و گیله‌موت‌های برونویچ فراهم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در تابستان، صخره ها برای میلیونها of، auks کوچک و Brunwich s، بر هر کدام از دیواره ای لانه می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تودرتویی (اسم)
intricacy, nesting

اشیانهای بودن (اسم)
nesting

تخصصی

[کامپیوتر] تو در تویی.
[نساجی] جمع کردن میله های راهنما طوری که سوراخ راهنما های شانه های جمع شده در یک راستا قرار گیرند
[ریاضیات] تو در تو، متداخل

انگلیسی به انگلیسی

• act of making a nest; process of making a place homey

پیشنهاد کاربران

هم آشیانی
در مورد پرندگان ( لانه ساز )
nesting ( مهندسی منابع طبیعی - شاخة حیات وحش ) ==واژه بیگانه: nestingواژه مصوب: آشیانه داریتعریف: فعالیت هایی که در آشیانه انجام می شود، شامل آشیانه سازی و تخم گذاری و پرواز دادن جوجه ها==nesting ( مهندسی منابع طبیعی - شاخة حیات وحش ) ==واژه بیگانه: nestingواژه مصوب: آشیانه داریتعریف: فعالیت هایی که در آشیانه انجام می شود، شامل آشیانه سازی و تخم گذاری و پرواز دادن جوجه ها==nesting ( مهندسی منابع طبیعی - شاخة حیات وحش )
...
[مشاهده متن کامل]

واژه مصوب: آشیانه داری
تعریف: فعالیت هایی که در آشیانه انجام می شود، شامل آشیانه سازی و تخم گذاری و پرواز دادن جوجه ها

لانه گزینی
[کامپیوتر] تو در تویی
ارتباط بین
تو در تو
لانه سازی. آشیانه سازی

بپرس