no sooner said than done


گفتن همان و انجام شدن همان، تا گفته شد انجام شد

جمله های نمونه

1. No sooner said than done.
[ترجمه گوگل]زودتر گفته شود
[ترجمه ترگمان]زودتر از این هم چیزی نگفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No sooner said than done, procrastination is the most time.
[ترجمه گوگل]زودتر گفته شود، به تعویق انداختن کار بیشترین زمان است
[ترجمه ترگمان]به محض این که این کار را انجام دهید، به تعویق اندازی ترین زمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You wanted a cigarette? Here you are, no sooner said than done.
[ترجمه گوگل]سیگار می خواستی؟ شما اینجا هستید، زودتر گفته شد
[ترجمه ترگمان]سیگار می خواستی؟ بفرمایید، زودتر از این هم حرفی نزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A thing with them is no sooner said than done.
[ترجمه گوگل]یک چیز با آنها زودتر از همه گفته می شود
[ترجمه ترگمان]کاری با آن ها زودتر از انجام دادن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was no sooner said than done.
[ترجمه گوگل]زودتر گفته نشد
[ترجمه ترگمان]این کار زودتر از انجام دادن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Here you are, no sooner said than done.
[ترجمه گوگل]شما اینجا هستید، زودتر گفته شد
[ترجمه ترگمان]بفرمایید، زودتر از این هم حرفی نزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One today is worth two tomorrow. No sooner said than done.
[ترجمه گوگل]یک امروز ارزش دو فردا را دارد زودتر گفته شود
[ترجمه ترگمان] امروز یکی دو روز ارزش داره زودتر از این هم چیزی نگفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When he said he wanted to go to the zoo on his birthday it was no sooner said than done.
[ترجمه گوگل]وقتی او گفت که می‌خواهد در روز تولدش به باغ وحش برود، زودتر این کار را انجام داد
[ترجمه ترگمان]وقتی که گفت می خواهد روز تولدش به باغ وحش برود، زودتر از این هم نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fulfilled his or her promise

پیشنهاد کاربران

بپرس