no sooner than


فورا، بلافاصله، به مجرد اینکه، تا

پیشنهاد کاربران

No sooner had the paint dried at one end than it needed repainting.
جمله بالا inversion هست. معمولا no sooner . . . than به این حالت استفاده میشه.
هنوز. . . . . . که. . . . . ( مثلا: هنوز ننشسته بودم که او آمد. )

بپرس