not guilty

جمله های نمونه

1. He pleaded not guilty to murdering his former wife.
[ترجمه گوگل]او در قتل همسر سابقش خود را بی گناه دانست
[ترجمه ترگمان]اون بخاطر قتل همسر سابقش گناهکار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The jury returned a verdict of guilty / not guilty.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه حکم مجرم بودن / بی گناهی را بازگرداند
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه حکم مجرم را صادر کرد، نه احساس گناه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The jury found him not guilty.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه او را بی گناه تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه اونو گناهکار تشخیص داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We will enter a plea of not guilty.
[ترجمه گوگل]ما وارد یک ادعای بی گناهی خواهیم شد
[ترجمه ترگمان]ما به درخواست گناه وارد می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was found not guilty of murder by reason of insanity.
[ترجمه گوگل]او در قتل به دلیل جنون بی گناه شناخته شد
[ترجمه ترگمان]به دلیل دیوانگی متهم به قتل نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The jury returned a verdict of not guilty.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه حکم بی گناهی را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه حکم محکومیت خود را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Davis was found not guilty on all counts .
[ترجمه گوگل]دیویس در تمام موارد بی گناه شناخته شد
[ترجمه ترگمان]دیویس در همه موارد مجرم شناخته نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was handed down a verdict of "not guilty" and set free.
[ترجمه گوگل]او حکم "بی گناه" صادر و آزاد شد
[ترجمه ترگمان]او حکمی را مبنی بر \"گناهکار نبودن\" صادر کرد و آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The police were not guilty of the violence imputed to them.
[ترجمه گوگل]پلیس در قبال خشونتی که به آنها نسبت داده شد، مقصر نبود
[ترجمه ترگمان]پلیس در مورد خشونت ناشی از آن ها مقصر نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was found not guilty.
[ترجمه گوگل]او بی گناه شناخته شد
[ترجمه ترگمان]او را گناهکار نمی دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wilson entered a plea of not guilty .
[ترجمه گوگل]ویلسون اعتراف به بی گناهی کرد
[ترجمه ترگمان]ویل سن اعتراف کرد که گناهکار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The supreme people's court ruled that she was not guilty.
[ترجمه گوگل]دادگاه عالی مردم حکم به بی گناهی او داد
[ترجمه ترگمان]دادگاه عالی مردم حکم داد که او گناهکار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was found not guilty of the death of PC Jones.
[ترجمه گوگل]او در قتل پی سی جونز بی گناه شناخته شد
[ترجمه ترگمان]او در مورد مرگ of جونز بی گناه شناخته نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was found not guilty because of holes in the prosecution case.
[ترجمه گوگل]او به دلیل حفره هایی در پرونده دادستانی بی گناه شناخته شد
[ترجمه ترگمان]او به دلیل سوراخ هایی در پرونده پی گرد مجرم شناخته نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The prisoner entered a plea of not guilty.
[ترجمه گوگل]زندانی ادعای بی گناهی کرد
[ترجمه ترگمان]متهم به بهانه اینکه گناهکار نباشد وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• innocent

پیشنهاد کاربران

بپرس