notational

جمله های نمونه

1. A unique notational symbol should be provided for each individual subject, whether it be simple or complex.
[ترجمه گوگل]برای هر موضوع، چه ساده و چه پیچیده، باید یک نماد نمادی منحصر به فرد ارائه شود
[ترجمه ترگمان]یک نماد notational منحصر به فرد باید برای هر سوژه جداگانه ارایه شود، چه ساده باشد یا پیچیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The notational PHP application probably includes a module that lets system administrators create, edit, and delete users.
[ترجمه گوگل]برنامه PHP نمادین احتمالاً شامل ماژولی است که به مدیران سیستم اجازه می دهد کاربران را ایجاد، ویرایش و حذف کنند
[ترجمه ترگمان]برنامه notational PHP احتمالا شامل یک ماژول است که به مدیران سیستم اجازه می دهد تا کاربران را ایجاد، ویرایش، و حذف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The XUL is a notational language of users based on the XML, which is used to describe the layout of applications.
[ترجمه گوگل]XUL یک زبان نمادی از کاربران بر اساس XML است که برای توصیف طرح‌بندی برنامه‌ها استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]The زبان notational کاربران براساس XML است، که برای توصیف چیدمان برنامه های کاربردی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Notational conventions concerning functions in vector - matrix form are summarized here entirely in terms of vectors.
[ترجمه گوگل]قراردادهای نمادی مربوط به توابع در فرم بردار - ماتریس در اینجا به طور کامل بر حسب بردار خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]قراردادهای notational مربوط به توابع شکل ماتریسی به طور کامل در اینجا به طور کامل از نظر بردارهای خلاصه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The neumatic notational system even in its fully developed state did not clearly define any kind of rhythm for singing of notes.
[ترجمه گوگل]سیستم نت نویسی نوماتیک حتی در حالت کاملاً توسعه یافته خود هیچ نوع ریتمی را برای آواز نت ها به وضوح تعریف نمی کرد
[ترجمه ترگمان]سیستم notational neumatic حتی در حالت کاملا توسعه یافته آن، هیچ نوع ریتم برای آواز خواندن را مشخص نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Notational convenience compared to the use of containers of pointers.
[ترجمه گوگل]راحتی نمادین در مقایسه با استفاده از ظروف اشاره گر
[ترجمه ترگمان]راحتی notational در مقایسه با استفاده از ظروف of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some options and notational elements can be disabled in some modes, and selecting the appropriate model helps define appropriate artifacts for the target workflow execution environment.
[ترجمه گوگل]برخی از گزینه ها و عناصر نمادگذاری را می توان در برخی حالت ها غیرفعال کرد و انتخاب مدل مناسب به تعریف مصنوعات مناسب برای محیط اجرای گردش کار هدف کمک می کند
[ترجمه ترگمان]برخی گزینه ها و عناصر notational را می توان در برخی حالت ها از کار انداخت، و انتخاب مدل مناسب به تعریف مصنوعات مناسب برای محیط اجرای گردش کار هدف کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. UML notational elements have been customized to make them suit the domain-specific needs.
[ترجمه گوگل]عناصر نمادی UML سفارشی شده اند تا مطابق با نیازهای دامنه خاص باشند
[ترجمه ترگمان]همه عناصر UML سفارشی شده اند تا آن ها را متناسب با نیازهای خاص دامنه قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Use your own shorthand and notational system to highlight important facts and actions in the material you're learning.
[ترجمه گوگل]برای برجسته کردن حقایق و اقدامات مهم در مطالبی که یاد می‌گیرید، از سیستم مختصر و نمادنویسی خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]استفاده از تند نویسی خودتان و سیستم notational برای برجسته کردن حقایق و اقدامات مهم در موادی که شما یاد می گیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Each element, whether it is semantic or notational, is assigned an identifier (ID) when first created.
[ترجمه گوگل]به هر عنصر، چه معنایی و چه نمادی، در اولین ایجاد یک شناسه (ID) اختصاص داده می شود
[ترجمه ترگمان]هر عنصر، چه معنایی و چه معنایی، یک شناسه (ID)برای اولین بار ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Through an analysis of the different co- notational parody of works of modern music, the article tries to explore its cultural connotation.
[ترجمه گوگل]این مقاله سعی دارد از طریق تحلیلی از تقلید هم‌نمونی متفاوت آثار موسیقی مدرن، مفهوم فرهنگی آن را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله با تجزیه و تحلیل of مختلف آثار موسیقی مدرن سعی دارد معنای فرهنگی آن را کشف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Use your own shorthand and notational system to highlight important facts and actions in the material you're learning. Condense, memorize and review the material you've learned by creating mindmaps.
[ترجمه گوگل]برای برجسته کردن حقایق و اقدامات مهم در مطالبی که یاد می‌گیرید، از سیستم مختصر و نمادنویسی خود استفاده کنید با ایجاد نقشه ذهنی، مطالبی را که آموخته‌اید، فشرده، به خاطر بسپارید و مرور کنید
[ترجمه ترگمان]استفاده از تند نویسی خودتان و سیستم notational برای برجسته کردن حقایق و اقدامات مهم در موادی که شما یاد می گیرید چیزهایی را که با ایجاد mindmaps یاد گرفتید را حفظ کنید و مرور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With the generalized approach, each secret digit in a notational system using a prime base is represented by a series of cover values.
[ترجمه گوگل]با رویکرد تعمیم یافته، هر رقم مخفی در یک سیستم نمادی با استفاده از پایه اول با یک سری مقادیر پوششی نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]با رویکرد تعمیم یافته، هر رقم سری در یک سیستم notational با استفاده از یک پایه اولیه با مجموعه ای از مقادیر پوشش نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Each metaclass specification was expanded with information that explicitly identifies semantic variation points, notational options, and its relationship to the UML 1 specifications.
[ترجمه گوگل]هر مشخصات متاکلاس با اطلاعاتی که به صراحت نقاط تنوع معنایی، گزینه‌های نمادگذاری و ارتباط آن با مشخصات UML 1 را مشخص می‌کند، گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]هر ویژگی metaclass با اطلاعاتی بسط داده شد که به صراحت نقاط تغییرپذیری معنایی، گزینه های notational و رابطه اش با ویژگی های UML را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to notation; of musical notation

پیشنهاد کاربران

بپرس