nothing but


چیزی به چیز دیگری به غیر از، فقط

جمله های نمونه

1. Maids want nothing but husbands, but when they have them they want everything.
[ترجمه گوگل]خدمتکاران چیزی جز شوهر نمی خواهند، اما وقتی شوهر دارند همه چیز را می خواهند
[ترجمه ترگمان]Maids چیزی جز شوهران نمی خواهند، اما وقتی آن ها را داشته باشند همه چیز را می خواهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. War is nothing but a continuation of politics with the admixture of other means.
[ترجمه گوگل]جنگ چیزی نیست جز ادامه سیاست با آمیختگی ابزارهای دیگر
[ترجمه ترگمان]جنگ چیزی جز ادامه سیاست با the وسایل دیگر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Glory, honour, wealth, and rank, such things are nothing but shadows.
[ترجمه گوگل]جلال و شرف و مال و مقام، این گونه چیزها جز سایه نیست
[ترجمه ترگمان]افتخار، افتخار، ثروت و مقام، چنین چیزهایی جز سایه نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The play was nothing but froth.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه چیزی جز کف نبود
[ترجمه ترگمان]بازی چیزی جز کف کردن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Genius is nothing but labor and diligence.
[ترجمه گوگل]نبوغ چیزی جز کار و تلاش نیست
[ترجمه ترگمان]نبوغ چیزی جز کار و تلاش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He heard nothing but the echoes of his own voice.
[ترجمه گوگل]او جز پژواک صدای خودش چیزی نشنید
[ترجمه ترگمان]جز انعکاس صدای خودش چیزی نمی شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is resolvedly whole, self-contained, desiring nothing but rightness, content with restricted completion. Tall or short, it will be straight.
[ترجمه گوگل]به طور قطعی کامل است، مستقل است، چیزی جز درستی نمی‌خواهد، به تکمیل محدود رضایت می‌دهد بلند یا کوتاه، صاف خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز غیر از این نیست جز این که به اندازه کافی راضی باشد قد بلند یا کوتاه، صاف و پوست کنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All that money brought nothing but sadness and misery and tragedy.
[ترجمه گوگل]آن همه پول جز غم و اندوه و بدبختی و تراژدی به همراه نداشت
[ترجمه ترگمان]همه این پول ها جز اندوه و غم و اندوه چیزی باخود نیاورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They're nothing but a bunch of war-mongers.
[ترجمه گوگل]آنها چیزی جز یک مشت جنگ افروز نیستند
[ترجمه ترگمان]اونا هیچی نیستن جز یه مشت دلال جنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She felt nothing but antagonism towards her boss.
[ترجمه گوگل]او چیزی جز خصومت نسبت به رئیسش احساس نمی کرد
[ترجمه ترگمان]چیزی جز مخالفت با رئیسش احساس نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I hope you will have nothing but joy and happiness in your life together.
[ترجمه گوگل]امیدوارم در زندگی مشترکتان چیزی جز شادی و خوشبختی نداشته باشید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم چیزی جز شادی و خوشبختی در زندگی نداشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I feel nothing but contempt for people who treat children so cruelly.
[ترجمه گوگل]من چیزی جز تحقیر نسبت به افرادی که با کودکان اینقدر بی رحمانه رفتار می کنند احساس نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من نسبت به مردمی که این همه بی رحمانه با بچه ها رفتار می کنند احساس حقارت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Warmest wishes that your birthday holds nothing but the best. The finest things in life today and every day!
[ترجمه گوگل]بهترین آرزوها را دارم که تولد شما چیزی جز بهترین ها باشد بهترین چیزهای زندگی امروز و هر روز!
[ترجمه ترگمان]گرم ترین آرزو که تولد تو چیزی جز بهترین چیزی باشه بهترین چیزها در زندگی و هر روز!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For miles and miles there's nothing but desert.
[ترجمه گوگل]برای مایل ها و مایل ها چیزی جز بیابان وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]مایل ها و مایل ها هیچ چیز به جز بیابان وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You've caused me nothing but heartache.
[ترجمه گوگل]تو برای من چیزی جز درد دل ایجاد نکردی
[ترجمه ترگمان]تو باعث شدی هیچ چیز به جز اندوه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• nothing else except for, only

پیشنهاد کاربران

only
I did nathing but lovu you
چیزی به جز . . . . نبود.
Nothing but sand
هیچ چیز جز. . .

بپرس