novocaine


معنی: پروکئین، نمک قلیایی بیحس کننده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: trademark for a drug, procaine, used as a local anesthetic esp. during dental work.

جمله های نمونه

1. The dentist deadened the nerve with novocaine.
[ترجمه گوگل]دندانپزشک با نووکائین عصب را از بین برد
[ترجمه ترگمان]دندون پزشک عصب رو با \"novocaine\" خاموش کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cervical Traction and cervical nerve root novocaine block were mainly used to treat cervical spondylosis and th syndrome.
[ترجمه گوگل]کشش دهانه رحم و بلوک نووکائین ریشه عصب گردنی عمدتاً برای درمان اسپوندیلوز گردن و سندرم th استفاده شد
[ترجمه ترگمان]block گردن رحم و عصب گردنی پایه عصب گردنی به طور عمده برای درمان spondylosis گردنی و سندرم روده برای درمان به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The dentist deadened the nerve with Novocaine.
[ترجمه گوگل]دندانپزشک با نووکائین عصب را از بین برد
[ترجمه ترگمان]دندون پزشک عصب رو با \"Novocaine\" خاموش کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm going to give you some novocaine. Do your lips and tongue feel numb now?
[ترجمه گوگل]من به شما مقداری نووکائین می دهم آیا اکنون لب و زبان شما بی حس می شود؟
[ترجمه ترگمان]می خوام یه کم novocaine بهت بدم حالا لب و زبونم بی حس شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pictures Under Glass is an interaction paradigm of permanent numbness. It's a Novocaine drip to the wrist.
[ترجمه گوگل]Pictures Under Glass یک الگوی تعاملی از بی حسی دائمی است این یک قطره نووکائین به مچ است
[ترجمه ترگمان]تصاویر در شیشه نمونه ای از تعامل با بی حسی دائم است این یک قطره Novocaine به مچ دست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A growing body of research shows that people with red hair need larger doses of anesthesia and often are resistant to local pain blockers like Novocaine.
[ترجمه گوگل]تعداد فزاینده ای از تحقیقات نشان می دهد که افرادی که موهای قرمز دارند به دوزهای بیشتری از بیهوشی نیاز دارند و اغلب در برابر مسدود کننده های درد موضعی مانند نووکائین مقاوم هستند
[ترجمه ترگمان]یک بدن رو به رشد تحقیقات نشان می دهد که افراد با موهای قرمز به دوزهای بالاتر بی هوشی نیاز دارند و اغلب نسبت به مسدود کننده های درد موضعی مانند Novocaine مقاوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But you know, if I find out that you have given Mike so much as a breath mint, trust me, there is not enough novocaine in this office to numb the pain I will inflict on you.
[ترجمه گوگل]اما می دانی، اگر بفهمم که به مایک به اندازه یک نعناع نفس داده ای، به من اعتماد کن، در این مطب به اندازه کافی نووکائین وجود ندارد تا دردی را که به تو تحمیل خواهم کرد، بی حس کند
[ترجمه ترگمان]اما می دانی، اگر بفهمم که تو به مایک به اندازه یک قرص نعناع به من اعتماد داری، به من اعتماد کن، به اندازه کافی تو این دفتر کار نیست تا دردی را که به تو تحمیل کنم بی حس کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پروکئین (اسم)
novocaine, procaine

نمک قلیایی بی حس کننده (اسم)
novocaine, procaine

انگلیسی به انگلیسی

• brand of procaine, local anaesthetic commonly used in dentistry

پیشنهاد کاربران

بپرس