nowhere near

/ˈnoʊweəˈnɪr//ˈnəʊweənɪə/

معنی: نسبتا دور، دور، ابدا
معانی دیگر: نسبتا دور، دور، ابدا

جمله های نمونه

1. The house was nowhere near the sea.
[ترجمه احسان] خانه آنقدرها ( به اندازه کافی ) به دریا نزدیک نبود.
|
[ترجمه مجتبی] خانه دور از دریا بود
|
[ترجمه گوگل]خانه به دریا نزدیک نبود
[ترجمه ترگمان]خانه نزدیک دریا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hall was nowhere near full.
[ترجمه گوگل]سالن تقریباً پر نبود
[ترجمه ترگمان]سالن به هیچ جا ختم نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's nowhere near as clever as her sister.
[ترجمه محمد جواد شمسایی] او تقریبا به باهوشی خواهرش نیست
|
[ترجمه گوگل]او به اندازه خواهرش باهوش نیست
[ترجمه ترگمان]او به اندازه خواهرش باهوش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was nowhere near enough for everybody.
[ترجمه گوگل]هیچ جایی به اندازه کافی برای همه وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی برای همه جا نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are nowhere near good enough.
[ترجمه گوگل]آنها به اندازه کافی خوب نیستند
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی خوب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She's nowhere near as pretty as you are.
[ترجمه گوگل]او به اندازه شما زیبا نیست
[ترجمه ترگمان]اون هم به اندازه تو خوشگل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The chair he sat in was nowhere near as comfortable as the custom-designed one behind his desk.
[ترجمه گوگل]صندلی ای که او روی آن نشسته بود به اندازه صندلی طراحی شده پشت میزش راحت نبود
[ترجمه ترگمان]صندلی ای که او در آن نشسته بود هیچ جا به اندازه این که رسم معمول پشت میزش بود راحت نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He swore he was nowhere near her house on the night she died.
[ترجمه sh] او قسم خورد که درشبی که اون زن مرد حتی نزدیک خونش هم نبوده
|
[ترجمه گوگل]او سوگند خورد که شبی که او مرده بود نزدیک خانه او نبود
[ترجمه ترگمان]اون قسم خورد که در شبی که اون مرد هیچ جا نزدیک خونه اون نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Time was cracking on and we were nowhere near finished.
[ترجمه گوگل]زمان در حال شکستن بود و ما به پایان کار نزدیک نبودیم
[ترجمه ترگمان]زمان فرا رسیده بود و ما اصلا به اتمام نرسیده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's nowhere near recovered yet from his experiences.
[ترجمه گوگل]او هنوز از تجربیات خود به هیچ وجه نزدیک نشده است
[ترجمه ترگمان]او هنوز به خاطر his هنوز به هوش نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That Italian restaurant is nowhere near as good since it changed hands.
[ترجمه سپیده] این رستوران ایتالیایی از وقتی که به کسی دیگر سپرده شده دیگه خوب نیست
|
[ترجمه گوگل]آن رستوران ایتالیایی از زمانی که دستش عوض شده است، به این خوبی نیست
[ترجمه ترگمان]این رستوران ایتالیایی از زمانی که این رستوران دست به دست هم داد، به هیچ وجه خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'm nowhere near finishing the book - I'm only half-way through it.
[ترجمه گوگل]من به پایان کتاب نزدیک نیستم - من فقط در نیمه راه آن هستم
[ترجمه ترگمان]من نزدیک به پایان دادن کتاب نیستم - فقط نصف راه رو طی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's nowhere near as tall as his sister.
[ترجمه طاهرزاده] ابدا به اندازه خواهرش بلند نیست
|
[ترجمه گوگل]قدش به اندازه خواهرش نیست
[ترجمه ترگمان]او به اندازه خواهرش قد بلندی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's nowhere near the color I'm looking for.
[ترجمه گوگل]به هیچ وجه به رنگ مورد نظر من نزدیک نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ جایی نزدیک رنگی که دنبالش می گردم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We only had $500, and that was nowhere near enough to buy a new camcorder.
[ترجمه گوگل]ما فقط 500 دلار داشتیم و این برای خرید یک دوربین فیلمبرداری جدید کافی نبود
[ترجمه ترگمان]ما فقط ۵۰۰ دلار داشتیم و این اصلا به اندازه کافی نزدیک نبود که یه فیلم برداری جدید بخریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نسبتا دور (صفت)
nowhere near

دور (قید)
around, away, aloof, nowhere near, yonder

ابدا (قید)
nowhere near, nohow, aught, never, nowise, anywise, no, not at all, eternally, whatever

انگلیسی به انگلیسی

• very far from, not at all close to -

پیشنهاد کاربران

اصلا در حد و اندازه چیزی نبودن
far from away
کاربر mohad میشه یک مثال بزنید و ترجمه کنید؟
دوستان توجه کنید که با nowhere near فعل به صورت مثبت استفاده میشود، بر خلاف at all
1: not at all near to
We were nowhere near a hospital.
2: informal : not at all : not nearly
Their house is nowhere near as nice as yours.
That is nowhere near enough water.
The house is nowhere near finished.
...
[مشاهده متن کامل]

- where are you from??
I'm from miami
- I'm nowhere near there اصلا ماله اون طرفا نیستم ( از اونجا دورم و ماله اون طرفا نیستم )

بپرس