oncologist


معنی: سخت پوست شناس

جمله های نمونه

1. The 67-year-old radiation oncologist was narrowly elected last year in a district that includes Huntsville and Decatur.
[ترجمه گوگل]این انکولوژیست 67 ساله رادیواکتیو سال گذشته در ناحیه ای که شامل هانتسویل و دکاتور می شود، به صورت محدود انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]متخصص سرطان ۶۷ ساله در سال گذشته در منطقه ای که شامل Huntsville و دکاتور می شود، به سختی انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I say, tell it to your oncologist 20 years down the line.
[ترجمه گوگل]من می گویم، آن را به انکولوژیست خود 20 سال بعد بگویید
[ترجمه ترگمان]من میگم، بگو ۲۰ سال پیش به سرطان oncologist بگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I asked my oncologist if I ought to change my diet avoid another recurrence.
[ترجمه گوگل]از انکولوژیستم پرسیدم که آیا باید رژیم غذایی خود را تغییر دهم تا از عود مجدد جلوگیری کنم
[ترجمه ترگمان]من از سرطان my پرسیدم: اگر من باید رژیم غذاییم رو عوض کنم و از بازگشت دوباره جلوگیری کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When we saw the oncologist a while ago, he patted himself on the back.
[ترجمه گوگل]چندی پیش وقتی دکتر انکولوژیست را دیدیم، دستی به پشت خود زد
[ترجمه ترگمان]وقتی که ما سرطان شناس را دیدیم، دستی به پشتش کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I changed my work schedule, found transportation, an oncologist, cardiologist, hospice care, medical equipment, a caregiver and bather.
[ترجمه گوگل]برنامه کاری خود را تغییر دادم، وسایل حمل و نقل، انکولوژیست، متخصص قلب، مراقبت از آسایشگاه، تجهیزات پزشکی، مراقب و حمام پیدا کردم
[ترجمه ترگمان]من برنامه کار خود را تغییر دادم، حمل و نقل، متخصص سرطان، مراقبت خانگی، تجهیزات پزشکی، یک مراقبت کننده و مراقبت کننده را پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She is an oncologist doctor who specializes in treating cancer.
[ترجمه گوگل]او یک پزشک انکولوژیست است که در درمان سرطان تخصص دارد
[ترجمه ترگمان]او یک پزشک متخصص سرطان است که در درمان سرطان تخصص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Says oncologist Alexey Okeanov of the International Sakharov Environmental University in Minsk, "Belarus is one big laboratory. "
[ترجمه گوگل]الکسی اوکیانوف، سرطان شناس از دانشگاه بین المللی محیط زیست ساخاروف در مینسک، می گوید: "بلاروس یک آزمایشگاه بزرگ است "
[ترجمه ترگمان]متخصص سرطان، الکسی Okeanov از دانشگاه بین المللی محیط زیست Sakharov در مینسک، می گوید: \" بلاروس یک آزمایشگاه بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The oncologist invented a new kind of interferon to prevent cancer.
[ترجمه گوگل]انکولوژیست نوع جدیدی از اینترفرون را برای پیشگیری از سرطان اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]متخصص سرطان نوع جدیدی از اینترفرون را ابداع کرد تا از سرطان جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The patient chose to receive further care from a local oncologist.
[ترجمه گوگل]بیمار مراقبت های بیشتری را از یک انکولوژیست محلی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]بیمار برای دریافت مراقبت های بیشتر از یک متخصص سرطان محلی انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "There is a sense that we are overtreating some patients and undertreating others, " says pediatric oncologist and study co-author James Ferrara of the University of Michigan, Ann Arbor.
[ترجمه گوگل]جیمز فرارا از دانشگاه میشیگان، آن آربور، انکولوژیست اطفال و یکی از نویسندگان این مطالعه، می‌گوید: «این حس وجود دارد که ما در حال درمان بیش از حد برخی از بیماران و کم‌درمان کردن دیگران هستیم
[ترجمه ترگمان]متخصص سرطان کودکان می گوید: \"این حس وجود دارد که ما برخی از بیماران را overtreating و برخی دیگر را تحت تاثیر قرار می دهیم\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A degree in radiobiology can be a stepping stone to a career as a radiation oncologist, or a researcher in cancer treatment, nuclear safety, genetic engineering, and other fields.
[ترجمه گوگل]مدرک رادیوبیولوژی می‌تواند پله‌ای برای شغلی به‌عنوان انکولوژیست پرتو، یا محقق در درمان سرطان، ایمنی هسته‌ای، مهندسی ژنتیک و سایر زمینه‌ها باشد
[ترجمه ترگمان]درجه in می تواند به عنوان یک متخصص سرطان، یا محقق در درمان سرطان، امنیت هسته ای، مهندسی ژنتیک و زمینه های دیگر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The arc of this rich and engrossing book matches Mr Mukherjee's personal evolution as an oncologist, beginning on the first day of his hospital residency.
[ترجمه گوگل]قوس این کتاب غنی و جذاب با تکامل شخصی آقای موکرجی به‌عنوان یک متخصص انکولوژیست مطابقت دارد که از اولین روز اقامت در بیمارستان شروع می‌شود
[ترجمه ترگمان]قوس این کتاب غنی و جذاب با تکامل فردی Mr مخرجی، به عنوان متخصص سرطان، که در اولین روز اقامت بیمارستانی خود شروع می شود، مطابقت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mindful of Warren Buffet's dictum about the barber and the haircut, I consulted a leading urologic oncologist in my area.
[ترجمه گوگل]با توجه به گفته های وارن بافت در مورد آرایشگر و کوتاه کردن مو، با یک متخصص سرطان اورولوژی در منطقه خود مشورت کردم
[ترجمه ترگمان]با توجه به دستور وارن Buffet درباره آرایشگر و موهای کوتاه، من با یک متخصص سرطان در ناحیه خودم مشورت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The low-fat diet was not easy to follow, said Dr. Rowan T. Chlebowski, a medical oncologist at Harbor-U. C. L. A. Medical Center and one of the study's principal investigators.
[ترجمه گوگل]دکتر Rowan T Chlebowski، انکولوژیست پزشکی در Harbor-U، گفت که پیروی از رژیم غذایی کم چرب آسان نبود مرکز پزشکی C L A و یکی از محققین اصلی مطالعه
[ترجمه ترگمان]دکتر روآن تی گفت که دنبال کردن رژیم غذایی کم چرب چندان آسان نبود Chlebowski، متخصص سرطان پزشکی در بندر Harbor - یو ج آل الف مرکز پزشکی و یکی از بازرسان اصلی این تحقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سخت پوست شناس (اسم)
oncologist

انگلیسی به انگلیسی

• expert in the field of oncology, physician specializing in the study of tumors

پیشنهاد کاربران

a doctor who studies and treats tumours ( = masses of cells, as in cancer ) in the body
سرطان شناسی یا تودینه شناسی یا اُنکولوژی ( به انگلیسی: Oncology ) از دو واژهٔ یونانی تشکیل شده است؛ اُنکوس ( ὄγκος ) به معنی توده و پسوند لوژی ( λογία ) به معنی شناختن. سرطان شناسی شاخه ای از رشتهٔ پزشکی است که در مورد تومورها و سرطان مطالعه می کند. پزشک متخصص در این رشته را سرطان شناس یا تودینه شناس یا انکولوژیست می نامند. در میان عامه مردم به آن دکتر سرطان نیز می گویند.
...
[مشاهده متن کامل]

His oncologist suggested that he join the clinical trial/ The surgeon fixed an appointment with a leading oncologist

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/oncologist• https://en.wikipedia.org/wiki/Oncology
oncologist ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: تودینه شناس
تعریف: پزشک متخصص تودینه شناسی
سرطان شناس
تومورشناس
متخصص �سرطان شناس �سرطان روده انکولوژیست
متخصص انکولوژی، متخصص خون و سرطان شناسی

بپرس