organogenesis

/ˌɔːrɡənoˈdʒenəsəs//ˌɔːɡənoˈdʒenəsəs/

(زیست شناسی - سرچشمه و رشد اندام ها) اندام زایی

جمله های نمونه

1. The morphology and anatomy of shoot organogenesis and plant regeneration from rachis of garlic(Allium sativum L.
[ترجمه گوگل]مورفولوژی و آناتومی اندام‌زایی شاخساره و باززایی گیاه از راشیس سیر (Allium sativum L
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی و آناتومی of و احیا گیاهی از سیر سیر (Allium sativum L
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The systematic implications of floral organogenesis and development of H. bodinieri are discussed.
[ترجمه گوگل]مفاهیم سیستماتیک ارگانوژنز گل و توسعه H bodinieri مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مفاهیم اصولی مربوط به گل و توسعه گل و توسعه H bodinieri مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Brasenia quite differs from Nymphaea in floral organogenesis, so it shouldn' t be treated in the same family with Nymphaea, and should be separated from Nymphaeaceae.
[ترجمه گوگل]برازنیا از نظر اندام زایی گل کاملاً با Nymphaea متفاوت است، بنابراین نباید در یک خانواده با Nymphaea درمان شود و باید از Nymphaeaceae جدا شود
[ترجمه ترگمان]Brasenia کاملا با Nymphaea در organogenesis گل تفاوت دارد، بنابراین نباید در یک خانواده با Nymphaea رفتار شود، و باید از Nymphaeaceae جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Recent advances in cardiac organogenesis and the genetics of human congenital heart disease will be presented in order to promote mechanistic connections in heart development and disease.
[ترجمه گوگل]پیشرفت‌های اخیر در ارگان‌زایی قلب و ژنتیک بیماری‌های مادرزادی قلب انسان به منظور ارتقای ارتباطات مکانیکی در رشد و بیماری قلبی ارائه خواهد شد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های اخیر در organogenesis قلبی و ژنتیک بیماری های قلبی انسانی به منظور ارتقا ارتباطات مکانیکی در رشد قلب و بیماری ارائه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The research advance on organogenesis, somatic embryogenesis and protoplast regeneration system of soybean are introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]در این مقاله پیشرفت های تحقیقاتی در مورد ارگانوژنز، جنین زایی سوماتیک و سیستم بازسازی پروتوپلاست سویا معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت تحقیق در مورد organogenesis، embryogenesis تنی و سیستم تجدید حیات سویا در این مقاله مطرح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Parallel to the role that normal stem cells play in organogenesis, cancer stem cells are thought to be crucial for tumorigenesis.
[ترجمه گوگل]به موازات نقشی که سلول‌های بنیادی طبیعی در اندام‌زایی دارند، سلول‌های بنیادی سرطانی برای تومورزایی حیاتی هستند
[ترجمه ترگمان]موازی با نقش سلول های بنیادی نرمال در organogenesis، تصور می شود سلول های بنیادی سرطانی برای تومورزایی پستان حیاتی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The heart is one of first organs to form during organogenesis in the vertebrate.
[ترجمه گوگل]قلب یکی از اولین اندام هایی است که در طول اندام زایی در مهره داران تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]قلب یکی از اولین اندام ها است که در طول organogenesis در مهره داران شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The virus traverses the placenta and, may seriously interfere with organogenesis.
[ترجمه گوگل]ویروس از جفت عبور می کند و ممکن است به طور جدی با اندام زایی تداخل کند
[ترجمه ترگمان]این ویروس از جفت استفاده می کند و ممکن است به طور جدی با organogenesis تداخل داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Effects of seedling stage, genotype and explant type on in vitro somatic organogenesis of cucumber were investigated.
[ترجمه گوگل]اثر مرحله گیاهچه، ژنوتیپ و نوع ریزنمونه بر اندام زایی جسمی در شرایط آزمایشگاهی خیار بررسی شد
[ترجمه ترگمان]اثرات مرحله جوانه زنی، ژنوتیپ و نوع explant در organogenesis جسمی آزمایشگاهی خیار مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The heart is one of first structures to form during organogenesis invertebrate .
[ترجمه گوگل]قلب یکی از اولین ساختارهایی است که در طول اندام زایی بی مهرگان شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]قلب یکی از اولین ساختارها است که در دوران organogenesis شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Multiple shoots were induced on cotyledon nodes of soybean by means of organogenesis.
[ترجمه گوگل]چند شاخه بر روی گره لپه سویا با استفاده از اندام زایی القا شد
[ترجمه ترگمان]شاخه های چندگانه بر روی گره های cotyledon از سویا به وسیله of ها ایجاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The heart is one of first structures to form during organogenesis in the vertebrate.
[ترجمه گوگل]قلب یکی از اولین ساختارهایی است که در طول اندام زایی در مهره داران شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]قلب یکی از اولین ساختارهایی است که در طول organogenesis در مهره داران شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The stasis phenomenon of gynoecium development occurred in floral organogenesis of Reineckia and the abortion of microspore and ovule may be the important causes of its low seed bearing ratio.
[ترجمه گوگل]پدیده سکون رشد ژینوسیوم در اندام زایی گل رینکیا رخ داد و سقط میکروسپور و تخمک ممکن است از علل مهم نسبت دانه دهی پایین آن باشد
[ترجمه ترگمان]پدیده stasis رشد gynoecium در organogenesis گل of رخ داد و سقط جنین of و تخمک به دلایل مهم نسبت به دانه نسبتا پایین آن خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Developmental biology on the other hand, provides us with a basic understanding and frame work of gene function during pattern formation and organogenesis.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، زیست‌شناسی تکاملی، درک اساسی و چارچوبی از عملکرد ژن در طول شکل‌گیری الگو و اندام‌زایی به ما ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]زیست شناسی رشد از طرف دیگر، ما را با درک اولیه و چارچوب کار ژن در طول تشکیل الگو و organogenesis فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] اندام زائی، اندام ریخت گیری، اندام زایی، تشکیل عضو

انگلیسی به انگلیسی

• development and origin of organs (biology)

پیشنهاد کاربران

بدن زاد
organogenesis ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: اندام‏زایی
تعریف: تشکیل و نمو اندام ها

بپرس