obtainable

/əbˈteɪnəbl̩//əbˈteɪnəbl̩/

معنی: قابل حصول، بدست اوردنی
معانی دیگر: بدست اوردنی، قابل حصول

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: able to be obtained.
متضاد: unobtainable
مشابه: accessible, procurable

- Certain foods were obtainable during the war, but others were not.
[ترجمه گوگل] برخی از غذاها در طول جنگ قابل تهیه بودند، اما برخی دیگر اینطور نبودند
[ترجمه ترگمان] بعضی از غذاها در طول جنگ قابل تهیه بودند، اما برخی دیگر این طور نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. friendship is not obtainable through money
دوستی از راه پول بدست نمی آید.

2. skills are not obtainable through inheritance
مهارت ها را نمی شود از راه توارث به دست آورد.

3. Our product is obtainable in all computer shop.
[ترجمه گوگل]محصول ما در تمام فروشگاه های کامپیوتر قابل تهیه است
[ترجمه ترگمان]محصول ما در همه فروشگاه های کامپیوتر قابل دستیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is that cassette still obtainable?
[ترجمه گوگل]آیا آن کاست هنوز قابل تهیه است؟
[ترجمه ترگمان]هنوز cassette؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Full details are obtainable from any post office.
[ترجمه گوگل]جزئیات کامل را می توان از هر اداره پست دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]جزئیات کامل از هر اداره پست قابل دستیابی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Information on the subject is easily obtainable on the Internet.
[ترجمه گوگل]اطلاعات در مورد این موضوع به راحتی در اینترنت قابل دستیابی است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات در مورد این موضوع به راحتی در اینترنت قابل دستیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Obtainable under the proprietary name Chlordane, the toxin gradually works down into the soil diffusing into the soil atmosphere.
[ترجمه گوگل]این سم که با نام اختصاصی Chlordane به دست می آید، به تدریج در خاک کار می کند و در جو خاک پخش می شود
[ترجمه ترگمان]سم در زیر نام proprietary نام دارد، سم به تدریج در خاک فرو می رود و به اتمسفر زمین نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The following passages, taken from well-known or easily obtainable piano music, are suggested as exercises in scoring for string orchestra.
[ترجمه گوگل]قطعات زیر که برگرفته از موسیقی معروف پیانو یا به راحتی قابل دستیابی است، به عنوان تمرینات نوازندگی برای ارکستر زهی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]قسمت های زیر که از موسیقی پیانو معروف یا به راحتی قابل تهیه هستند، به عنوان تمرین در امتیازدهی برای ارکستر زنجیره ای پیشنهاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If knowledge is obtainable only subjectively and relative to a point of view, what happens to history?
[ترجمه گوگل]اگر دانش فقط به صورت ذهنی و نسبت به یک دیدگاه قابل حصول باشد، برای تاریخ چه اتفاقی می افتد؟
[ترجمه ترگمان]اگر دانش فقط بصورت ذهنی و نسبی قابل دستیابی باشد، چه اتفاقی برای تاریخ می افتد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Attention was given to materials not easily obtainable in Northern Ireland - pamphlets, monographs, unpublished theses etc.
[ترجمه گوگل]به مطالبی که در ایرلند شمالی به راحتی قابل دستیابی نیستند توجه شد - جزوه ها، تک نگاری ها، پایان نامه های منتشر نشده و غیره
[ترجمه ترگمان]توجه به مطالبی که به راحتی در نشریات ایرلند شمالی قابل دستیابی نیستند، monographs، monographs، رسالات منتشر نشده و غیره به آن ها داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The goods became obtainable, but not purchasable, because of the lack of purchasing power among the population.
[ترجمه گوگل]به دلیل نبود قدرت خرید در بین مردم، کالاها قابل تهیه شد، اما قابل خرید نبود
[ترجمه ترگمان]این کالاها قابل حصول هستند، اما به دلیل فقدان قدرت خرید در میان مردم قابل حصول نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, a simple and powerful canonical form is obtainable.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک شکل متعارف ساده و قدرتمند قابل دستیابی است
[ترجمه ترگمان]با این حال یک فرم استاندارد ساده و قوی بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If atropine it was, it was easily obtainable in extract of belladonna.
[ترجمه گوگل]اگر آتروپین بود، به راحتی در عصاره بلادونا به دست می آمد
[ترجمه ترگمان]اگه \"آتروپین\" بود پیدا کردن \"extract belladonna\" خیلی راحت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I chose Tufa which is cheap and easily obtainable and quite a good substitute for real coral rock.
[ترجمه گوگل]من توفا را انتخاب کردم که ارزان است و به راحتی قابل دستیابی است و جایگزین خوبی برای سنگ مرجانی واقعی است
[ترجمه ترگمان]tufa را انتخاب کردم که ارزان باشد و به راحتی قابل حصول باشد و جایگزین خوبی برای صخره های مرجانی واقعی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل حصول (صفت)
acquirable, obtainable, procurable

بدست اوردنی (صفت)
attainable, acquirable, obtainable, procurable

انگلیسی به انگلیسی

• able to be obtained; able to be purchased or gained; able to be achieved (about a dream or a goal)
something that is obtainable can be obtained.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : obtain
✅️ اسم ( noun ) : obtention
✅️ صفت ( adjective ) : obtainable
✅️ قید ( adverb ) : _
اکتسابی
1. For example, relevant bank statements, which were either available or easily obtainable, were not presented.
به عنوان مثال ، صورت حساب های بانکی مربوطه ، که یا در دسترس بودند و یا قابل حصول بودند ، ارائه نشده بودند.
...
[مشاهده متن کامل]

2. He submitted that the common law remedy of damages, however, would be obtainable.
وی اظهار داشت که جبران خسارت در قانون عادی قابل دستیابی است.
3. SeniorLink Units are available to buy and free units are obtainable to older people that meet the charity's criteria.
واحدهای SeniorLink برای خرید در دسترس هستند و واحدهای رایگان برای افراد مسن که دارای معیارهای خیریه هستند قابل دریافت است.
4. If the fireback needs repairing, use heat - resistant fire cement, obtainable from builders' merchants.
در صورت نیاز به تعمیر شومینه ، از بتن ضد حرارت مقاوم در برابر حرارت استفاده کنید که از بازرگانان سازنده قابل تهیه است.
5. In conclusion, funding is always available and obtainable if you have the complete package necessary to develop a business.
در نتیجه ، اگر بسته کامل لازم برای توسعه تجارت را داشته باشید ، بودجه همیشه در دسترس و قابل دستیابی است.
6. This can often create a lot of noise, reducing the quality of image obtainable.
این امر اغلب می تواند نویز زیادی ایجاد کرده و کیفیت تصویر به دست آمده را کاهش دهد.
7. Public school administrators in Missouri imagined that the juridical standards provided in law were both reasonable and obtainable.
مدیران مدارس دولتی در میسوری تصور می کردند که استانداردهای قضایی ارائه شده در قانون هم معقول و هم قابل دستیابی است.
8. This will be a unique opportunity for keen gardeners to buy rare and unusual plants, many of which are not obtainable from local garden centres.
این یک فرصت بی نظیر برای باغداران مشتاق برای خرید گیاهان نادر و غیرمعمول خواهد بود که بسیاری از آنها از مراکز باغ محلی قابل تهیه نیست.
9. Empty bottles with attached labels are obtainable, but even they are expensive.
بطری های خالی با برچسب های متصل قابل تهیه هستند ، اما حتی گران هم هستند.
10. For many communities, the library is a source of connection to a vast world, obtainable knowledge and understanding, and entertainment.
برای بسیاری از جوامع ، کتابخانه منبع ارتباط با دنیای وسیع ، درک و دانش قابل دستیابی و سرگرمی است.
Obtainable ( adj ) = قابل دستیابی، قابل حصول، قابل دریافت، قابل تهیه، بدست آمده
معانی دیگر >>>>>> بدست آمدنی، دست یافتنی، بدست آوردنی

دست یافتنی
available= obtainable

بپرس