of one's own


(فقط) مال خود شخص، شخصی

جمله های نمونه

1. One is happy as a result of one's own efforts once one knows the necessary ingredients of happiness: simple tastes, a certain degree of courage, self denial to a point, love of work, and above all, a clear conscience. George Sand
[ترجمه گوگل]زمانی که انسان اجزای لازم شادی را بشناسد در نتیجه تلاش خود خوشحال می شود: ذائقه های ساده، درجه خاصی از شجاعت، انکار تا حدی از خود، عشق به کار، و بالاتر از همه، وجدان پاک جرج سند
[ترجمه ترگمان]انسان در نتیجه تلاش های خود شادی می کند: سلیقه ساده، میزان مشخصی از شجاعت، عدم انکار نفس تا یک نقطه، عشق به کار، و بالاتر از همه، یک وجدان روشن جورج ماسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One wonders how many of one's own mental defects result from lack of the appropriate experience at the proper time!
[ترجمه گوگل]آدم تعجب می کند که چند تا از عیوب ذهنی خودش ناشی از نداشتن تجربه مناسب در زمان مناسب است!
[ترجمه ترگمان]یکی شگفتی می آفریند که چگونه بسیاری از نقص های ذهنی خود ناشی از فقدان تجربه مناسب در زمان مناسب هستند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Imagination runs riot, memories of one's own lovemaking being replayed with another man playing your part.
[ترجمه گوگل]تخیل شورش می‌کند، خاطرات عشق‌بازی خود با مرد دیگری که نقش شما را بازی می‌کند، تکرار می‌شود
[ترجمه ترگمان]خیالات و افکار درهم و برهم، خاطراتی از عشق بازی با یک مرد دیگر که نقش تو را بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Being compelled to live in accommodation not of one's own choosing.
[ترجمه گوگل]مجبور شدن به زندگی در مسکنی که خود شخص انتخاب نمی کند
[ترجمه ترگمان]مجبور بودن به اقامت در اتاق هایی که خودش انتخاب نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Trust of one's own perceptions and intuition is the basis for trusting others.
[ترجمه گوگل]اعتماد به ادراکات و شهود خود مبنای اعتماد به دیگران است
[ترجمه ترگمان]اعتماد به ادراکات و شهود شخصی، اساس اعتماد به دیگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With realization of one's own potential and self - confidence one's ability, one can build a better world.
[ترجمه گوگل]با درک توانایی های بالقوه خود و توانایی های خود اعتماد به نفس، می توان دنیای بهتری ساخت
[ترجمه ترگمان]با درک پتانسیل خود و توانایی اعتماد به نفس فرد، می توان دنیایی بهتر ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Accelerated integration of one's own 1728 parts existing in individuation and ultimately, full integration of one's own Christos Self.
[ترجمه گوگل]ادغام سریع 1728 بخش موجود در فردیت و در نهایت ادغام کامل خود کریستوس خود
[ترجمه ترگمان]انتگرال گیری با شتاب از اجزای ۱۷۲۸ خود یک s موجود در individuation و در نهایت، ادغام کامل خود فرد مستقل خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Famale "a Room of One's Own"?
[ترجمه گوگل]Famale "اتاقی از خود"؟
[ترجمه ترگمان]\"اتاق یک نفره\"؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The place of one's own mind experience of a record accident continuing spying upon may happen!
[ترجمه گوگل]محل تجربه ذهن خود فرد از یک تصادف رکوردی در ادامه جاسوسی ممکن است اتفاق بیفتد!
[ترجمه ترگمان]جایی که ذهن خود را در مورد یک حادثه سابقه و جاسوسی که ممکن است اتفاق بیفتد، تجربه می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's difficult to get a business of one's own going.
[ترجمه گوگل]به سختی می توان کسب و کار خود را به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]رفتن به رفتن یک کار دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every act of deference thus becomes an abdication of one's own intellectual authority.
[ترجمه گوگل]بنابراین، هر اقدام احترام آمیز به سلب قدرت فکری خود تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]هر کاری که این گونه رعایت ادب را می کنند به این ترتیب تاج گزاری یکی از authority intellectual خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Running a blog of one's own is the fashion among youngsters nowadays.
[ترجمه گوگل]راه اندازی یک وبلاگ شخصی امروزه در بین جوانان مد شده است
[ترجمه ترگمان]امروزه استفاده از یک وبلاگ در میان جوانان مد روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For this reason, powers are the mature fruit of one's own evolution.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، قدرت ها ثمره تکامل یافته خود فرد هستند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، قدرت ها میوه بالغ یک تکامل خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Originality and the feeling of one's own dignity are achieved only through work and struggle.
[ترجمه گوگل]اصالت و احساس عزت خود تنها با کار و مبارزه به دست می آید
[ترجمه ترگمان]اصالت و احساس غرور خود تنها از طریق کار و تقلا به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As you learn to syncopate the rotation of one's own molecules to the sounds of the crickets, one will come into divine timing.
[ترجمه گوگل]همانطور که یاد می گیرید چرخش مولکول های خود را با صدای جیرجیرک هماهنگ کنید، به زمان بندی الهی خواهید رسید
[ترجمه ترگمان]همان طور که یاد می گیرید چرخش مولکول های خود را به صدای جیرجیرک ها به پایان می رساند، یکی به زمان بندی الهی خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• belonging to one, his, hers

پیشنهاد کاربران

بپرس