offtrack


(اسب دوانی و شرط بندی روی اسب ها) شرط بندی در خارج از اسپریس

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or denoting a system of legalized betting, esp. on horse racing, at locations other than race tracks.

انگلیسی به انگلیسی

• far from the correct path; far from the solution (to a problem)

پیشنهاد کاربران

منحرف، بیراهه، کژراهه
از رده خارج بودن
از دور خارج بودن
زوال در رفته ( در مورد اشیا از جمله: شیشه اتومبیل )
از مرحله پرت بودن
You're off track :
از مرحله خیلی پرتی / تو باغ نیستی
ناامید ( در دسترسی به هدف )
خارج از جاده، غیر قانوی
پرت شدن حواس
خارج شدن از مسیر درست

بپرس