off line


معنی: برون خطی
معانی دیگر: (کامپیوتر- وابسته به ابزاری که مستقیما به کامپیوتر وصل نبوده و زیر مهار آن نیستند - در برابر: درون خطی on-line) برون خطی،برراستا،قطع خط،ناپیوسته، برون خطی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not connected to or controlled by a central computer.

جمله های نمونه

1. I work offline most of the day.
[ترجمه گوگل]من بیشتر روز را آفلاین کار می کنم
[ترجمه ترگمان]بیشتر روز کار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The printer was offline all morning.
[ترجمه محمد] چاپگر در تمام مدت صبح خارج از دسترس بود.
|
[ترجمه گوگل]چاپگر تمام صبح آفلاین بود
[ترجمه ترگمان] پرینتر تمام صبح خاموش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most software programs allow you to compose emails offline.
[ترجمه گوگل]اکثر برنامه های نرم افزاری به شما این امکان را می دهند که به صورت آفلاین ایمیل بنویسید
[ترجمه ترگمان]اغلب برنامه های نرم افزاری به شما این امکان را می دهند که ایمیل های خود را برون خط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The operation of the offline system can not be completely divorced from manual procedures associated with the offline media items.
[ترجمه گوگل]عملکرد سیستم آفلاین را نمی توان به طور کامل از رویه های دستی مرتبط با موارد رسانه آفلاین جدا کرد
[ترجمه ترگمان]عملکرد سیستم برون خط نمی تواند به طور کامل از دستورالعمل های دستی مرتبط با موارد رسانه های برون خط قطع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If one or more modules are offline, you will need to repeat this call when all modules are available online.
[ترجمه گوگل]اگر یک یا چند ماژول آفلاین هستند، زمانی که همه ماژول ها به صورت آنلاین در دسترس هستند باید این تماس را تکرار کنید
[ترجمه ترگمان]اگر یکی از modules برون خط است، باید این فراخوانی را زمانی تکرار کنید که همه ماژول ها بصورت آنلاین در دسترس باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The start time and the duration of the offline run must also be specified using option 0.
[ترجمه علی] زمان شروع و مدت زمان اجرای برون خط باید با استفاده از موارد ۰ مشخص شود
|
[ترجمه گوگل]زمان شروع و مدت اجرای آفلاین نیز باید با استفاده از گزینه 0 مشخص شود
[ترجمه ترگمان]زمان شروع و مدت زمان اجرای برون خط باید با استفاده از گزینه ۰ مشخص شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For more detailed information about the allocation of Offline Manager privilege, see Section 11 of this manual.
[ترجمه گوگل]برای اطلاعات دقیق تر در مورد تخصیص امتیاز مدیر آفلاین، به بخش 11 این راهنما مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]برای اطلاعات دقیق تر در مورد تخصیص امتیاز مدیر برون خط، بخش ۱۱ از این کتابچه راهنما را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The types of offline operation to be performed by the unit must be specified.
[ترجمه گوگل]انواع عملیات آفلاین که باید توسط واحد انجام شود باید مشخص شود
[ترجمه ترگمان]انواع عملیات برون خط که باید توسط واحد انجام شود، باید مشخص شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to the instruction, the Offline Operator should physically mount or dismount the media item from the specified media unit.
[ترجمه گوگل]طبق دستورالعمل، اپراتور آفلاین باید آیتم رسانه را به صورت فیزیکی از واحد رسانه مشخص شده سوار یا جدا کند
[ترجمه ترگمان]طبق دستورالعمل، اپراتور برون خط باید به صورت فیزیکی سوار شود و یا آیتم رسانه را از واحد رسانه ای مشخص شده پیاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The offline operator is responsible for mounting and dismounting the offline media and inspecting media items for physical damage.
[ترجمه گوگل]اپراتور آفلاین مسئول نصب و جداسازی رسانه آفلاین و بازرسی موارد رسانه از نظر آسیب فیزیکی است
[ترجمه ترگمان]اپراتور برون خط مسئول سوار شدن و پیاده شدن از رسانه های آفلاین و بررسی موارد رسانه برای آسیب فیزیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Offline Operator will then be requested to remount the media item correctly.
[ترجمه گوگل]سپس از اپراتور آفلاین درخواست می شود که آیتم رسانه را به درستی نصب کند
[ترجمه ترگمان]سپس از اپراتور برون خط درخواست می شود که به درستی مورد رسانه ها قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The offline system automatically guarantees that two copies are taken before the online copy is deleted.
[ترجمه گوگل]سیستم آفلاین به طور خودکار تضمین می کند که دو نسخه قبل از حذف نسخه آنلاین گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم برون خط به طور خودکار تضمین می کند که دو کپی قبل از حذف نسخه آنلاین برداشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At the completion of the offline run, a mail message will be sent to the Offline Manager.
[ترجمه گوگل]پس از اتمام اجرای آفلاین، یک پیام ایمیل به مدیر آفلاین ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]در پایان اجرای برون خط، یک پیغام نامه برای مدیر برون خط فرستاده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Check module is offline by initiating a restore of the module from the offline media.
[ترجمه ابوالفضل] برای یه مدت افلاین
|
[ترجمه گوگل]بررسی آفلاین بودن ماژول با شروع بازیابی ماژول از رسانه آفلاین
[ترجمه ترگمان]ماژول کنترل با راه اندازی مجدد ماژول از رسانه های برون خط برون خط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برون خطی (صفت)
offline

تخصصی

[کامپیوتر] منفصل، قطع، غیر متصل، برون خطی .
[برق و الکترونیک] ناپیوسته عبارتی برای تجهیزات جانبی یا قطعاتی که در ارتباط مستقیم با واحد پردازش مرکزی کامپیوتری نیستند .
[ریاضیات] بدون ارتباط مستقیم، خارج از خط، خط خاموش، قطع، برون خطی
[آمار] واخط

انگلیسی به انگلیسی

• not on-line, cut off, disconnected, condition in which a computer is not connected to another computer or to an internet service provider
a part of a computer system that is off line is not connected directly to the central processing unit of the computer for a time.
not connected to another computer or to an internet service provider (computers)

پیشنهاد کاربران

اَپخط
اَپخط
( Apxat )
�اَپ� ( off ) و �خط� ( line )
دور از دسترس
غیر حضوری
بعدا
غیرمستقیم
حضور نداشتن
در لحظه نبودن
یک زمان دیگر
off - line ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: برون‏خط 2
تعریف: وضعیت قطع ارتباط از رایانۀ مرکزی
غیر مستقیم
غیربرخط

تحت کنترل یا متصل به کامپیوتر یا اینترنت نیست؛ نشانگر حالت قطعی
ناهمگاه

بپرس