omen

/ˈoʊmen//ˈəʊmen/

معنی: نشانه، پیش گویی، فال، علامت، ایت، بفال نیک گرفتن
معانی دیگر: شگون، یمن، تفال، طالع، از وقوع چیزی خبر دادن، دلالت کردن بر، نوید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an occurrence that is believed to be a supernatural indicator of future good or evil.
مترادف: augury, auspice, portent, presage, prognostic
مشابه: forerunner, foretoken, harbinger, herald, premonition, sign

(2) تعریف: the supposed meaning of such an incident; portent.
مترادف: divination, portent, presage
مشابه: meaning, significance
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: omens, omening, omened
• : تعریف: to be a supernatural indicator of; presage.
مترادف: augur, forebode, foretell, portend, presage
مشابه: bode, prophesy

جمله های نمونه

1. good omen
شگون خوب،مروا

2. ill omen
شگون بد

3. the omen of victory
نشانه ی پیروزی

4. a bad omen
شگون بد،مرغوا

5. an evil omen
شگون بد

6. England's victory over France is a good omen for next week's match against Germany.
[ترجمه گوگل]پیروزی انگلیس مقابل فرانسه نوید خوبی برای دیدار هفته آینده مقابل آلمان است
[ترجمه ترگمان]پیروزی انگلستان بر فرانسه نشانه خوبی برای مسابقه هفته آینده در برابر آلمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They took the storm as a bad omen.
[ترجمه گوگل]طوفان را به فال بد گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها طوفان را به فال بد گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Could this at last be a good omen for peace?
[ترجمه گوگل]آیا این بالاخره می تواند نوید خوبی برای صلح باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا این آخرین نشانه صلح است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was netted by an ill omen.
[ترجمه Sari] او این بیماری را به فال نیک گرفت
|
[ترجمه گوگل]فال بدی او را به دام انداخت
[ترجمه ترگمان]فال نیک به فال نیک گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He will regard your presence as an omen of good fortune.
[ترجمه محمدرضا شریفی] او حضور شما را به نشانه ای از اقبال نیک خواهد گرفت.
|
[ترجمه گوگل]او حضور شما را به فال نیک خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]حضور شما را به فال نیک خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The mist seemed like a bad omen and Sara's heart sank a little.
[ترجمه گوگل]مه فال بد به نظر می رسید و قلب سارا کمی فرو می ریزد
[ترجمه ترگمان]مه مانند یک نشانه بد به نظر می رسید و قلب سارا اندکی فرو ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was an omen, but Margo and Duke plunged in.
[ترجمه گوگل]این یک فال بود، اما مارگو و دوک در آن غوطه ور شدند
[ترجمه ترگمان]این یک نشانه خوش یمن بود، اما مار گر و دوک وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Perhaps an omen of things to come.
[ترجمه گوگل]شاید یک فال از چیزهای آینده است
[ترجمه ترگمان]شاید یک نشانه خوش یمن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "Maybe this is a good omen," said Jill, seeing a blue sky for the first time in weeks.
[ترجمه مریم سالک زمانی] جیل مشاهده آسمان آبی را که در طول این چند هفته اثری از آن نبود، به فال نیک گرفت.
|
[ترجمه گوگل]جیل با دیدن آسمان آبی برای اولین بار در چند هفته اخیر گفت: "شاید این یک فال نیک باشد "
[ترجمه ترگمان]جیل در حالی که آسمان آبی را برای اولین بار در هفته می دید گفت: \" شاید این نشانه خوبی باشد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This was widely thought to be a good omen.
[ترجمه گوگل]به طور گسترده تصور می شد که این یک فال نیک است
[ترجمه ترگمان]این یک نشانه خوش یمن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Eventually a superstitious caretaker took fright at this omen and killed the bird.
[ترجمه گوگل]سرانجام یک مراقب خرافی از این فال وحشت کرد و پرنده را کشت
[ترجمه ترگمان]بالاخره یک سرایدار خرافاتی آن را به فال نیک گرفت و پرنده را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نشانه (اسم)
allegory, proof, indication, token, sign, mark, emblem, symptom, reminiscence, presage, omen, impress, sacrament, marker, portent

پیش گویی (اسم)
prophecy, augury, divination, prediction, prognostication, oracle, omen

فال (اسم)
handsel, presage, divination, auspice, omen, sortilege

علامت (اسم)
significant, tally, indication, label, token, sign, index, mark, insignia, signal, emblem, symptom, omen, tag, tick, docket, intimation, milestone, ostent, portent

ایت (اسم)
sign, omen

بفال نیک گرفتن (فعل)
omen

انگلیسی به انگلیسی

• sign of that which is to come (good or evil); portent
predict; presage
an omen is something that is thought to indicate what is going to happen in the future.

پیشنهاد کاربران

برعکس اسم اون فیلم که معروف به طالع نحس است ،
Omen به معنی :
علامتی از اتفاقی که در آینده قرار است رخ دهد .
طالع - فال - نشانه
Bad omen : طالع نحس - فال بد - نشانه بد
طالع نحس، بدشگون، بد یُمن
Omens⭐ of decline for Russia's once world - leading energy industry
TheNewYorkTimes@
شگون نشانه
a sign of what will happen in the future
شگون نشانه فال
( to cry for traveler ( passenger
isn't good omen
شگون
پیش نشانه

بپرس