omniscience

/ɒmˈnɪsɪəns//ɒmˈnɪsɪəns/

معنی: علم لایتناهی
معانی دیگر: همه چیز دانی، همه دانی، علم مطلق، علم کل، دانش بی پایان، علم لاینتاهی

جمله های نمونه

1. How can omniscience be reconciled with free will?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان دانایی مطلق را با اختیار آشتی داد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان با اراده آزاد آشتی کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Omniscience is impossible, but we be ready at all times, constantly studied.
[ترجمه گوگل]دانایی مطلق غیرممکن است، اما ما همیشه آماده هستیم، دائماً مطالعه می کنیم
[ترجمه ترگمان]غیر ممکن است، اما ما همیشه آماده می شویم، به طور مداوم مورد مطالعه قرار می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In such a climate of potential omniscience, the crypto - rebels yearn for true anonymity.
[ترجمه گوگل]در چنین فضایی از دانایی بالقوه، شورشیان رمزارز آرزوی گمنامی واقعی را دارند
[ترجمه ترگمان]در چنین آب و هوایی از علم علم بالقوه، the - شورشیان مشتاق گمنامی واقعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thus, the argument concludes that omniscience and omnipotence are logically incompatible.
[ترجمه گوگل]بنابراین، برهان نتیجه می گیرد که دانای مطلق و قدرت مطلق از نظر منطقی ناسازگار هستند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این استدلال به این نتیجه می رسد که علم کل و قدرت مطلق به طور منطقی ناسازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Attunement with the Cosmic Mind, with God's Omniscience.
[ترجمه گوگل]هماهنگی با ذهن کیهانی، با دانای کل خداوند
[ترجمه ترگمان]خداوند توانا و توانا و توانا در اندیشه آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If rationality means omniscience, then it is indeed an unsound premise for economic reasoning.
[ترجمه گوگل]اگر عقلانیت به معنای دانایی مطلق است، در واقع پیش‌فرض نادرستی برای استدلال اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]اگر عقلانیت به معنای علم کل باشد، در حقیقت یک منطق نادرست برای استدلال اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A revisory Kipke semantics weakens Logic Omniscience Problems and remains those reasonable epistemic properties.
[ترجمه گوگل]معناشناسی کیپکی تجدیدنظری، مشکلات کل علم منطق را تضعیف می‌کند و همان ویژگی‌های معرفتی معقول باقی می‌ماند
[ترجمه ترگمان]یک معناشناسی revisory revisory مشکلات ناشی از منطق را تضعیف می کند و همان ویژگی های معرفتی منطقی باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dear God: Wow. Omniscience. Cool.
[ترجمه گوگل]خدای عزیز: وای دانایی کل سرد
[ترجمه ترگمان]وای خدا Omniscience چه باحال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Of course, the anchor has had plenty of help from plenty of crafts people in creating the illusion of calm omniscience.
[ترجمه گوگل]البته، لنگر کمک زیادی از بسیاری از افراد صنعتگر در ایجاد توهم دانایی مطلق آرام داشته است
[ترجمه ترگمان]البته این لنگر مقدار زیادی از صنایع دستی را در ایجاد توهم علم علم آرام داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Or even the Niebelungenlied if he prefers magic potions and omniscience from a colder climate?
[ترجمه گوگل]یا حتی Niebelungenlied اگر معجون جادویی و دانایی مطلق را از آب و هوای سردتر ترجیح می دهد؟
[ترجمه ترگمان]یا حتی the که او معجون جادوگری رو ترجیح می ده و از آب و هوای سردتر می شه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It always seems more practical and less risky to pretend to know more than you do and to insist on your omniscience.
[ترجمه گوگل]همیشه عملی تر و کم خطرتر به نظر می رسد که وانمود کنید که بیشتر از خودتان می دانید و بر دانایی خود پافشاری کنید
[ترجمه ترگمان]این کار همیشه عملی و کم تر خطرناک به نظر می رسد برای اینکه تظاهر به دانستن بیش از آنچه انجام می دهید و اصرار بر علم omniscience خود، ریسک کمتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My own experience of his judgement was not very encouraging and did not support the view of his racing omniscience.
[ترجمه گوگل]تجربه خود من از قضاوت او چندان دلگرم کننده نبود و از دیدگاه دانای کل مسابقه ای او پشتیبانی نمی کرد
[ترجمه ترگمان]تجربه شخصی من در مورد قضاوت او چندان دلگرم کننده نبود و از دیدگاه علم racing اش پشتیبانی نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do you think that, if you were granted omnipotence and omniscience and millions of years in which to perfect your world, you could produce nothing better than the Ku Klux Klan or the fascists?
[ترجمه گوگل]آیا فکر می‌کنید که اگر به شما قدرت مطلق و دانایی مطلق و میلیون‌ها سال برای تکمیل دنیای خود داده شود، نمی‌توانید چیزی بهتر از کوکلاکس کلان یا فاشیست‌ها تولید کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا فکر می کنید که اگر آن قدرت مطلق و علم کل و میلیون ها سال را که در آن دنیا را به کمال می رساند، شما نمی توانید چیزی بهتر از \"Ku Klux کلان یا فاشیست\" تولید کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The question is: can we do any better - without falling into the trap of feigning omniscience?
[ترجمه گوگل]سؤال این است: آیا می‌توانیم بهتر از این کار کنیم - بدون اینکه در دام تظاهر به دانایی مطلق بیفتیم؟
[ترجمه ترگمان]سوال این است: آیا ما می توانیم هر کار بهتری را انجام دهیم - بدون اینکه به دام علم کل وانمود کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علم لایتناهی (اسم)
omniscience

انگلیسی به انگلیسی

• state of being omniscient, quality of being all-knowing

پیشنهاد کاربران

دانای مطلق
formal
the quality of having or seeming to have unlimited knowledge
عقل کل، هم چیز دان، دانای مطلق
I do not claim omniscience, nor am I incapable of making mistakes
The biographer lacks the novelist's omniscience
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/omniscience
چگونه همهچیز دانی خدا ( مشیت الهی ) با اراده آزاد سازگار است.
عقل کل
دانای کل بودن

بپرس