on an even keel


1- در مسیر ثابت و بدون تکان و تزلزل، پابرجا 2- ثابت، یکنواخت، باثبات، بی تغییر

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: well-balanced or stable.

- I'm not operating on an even keel today.
[ترجمه گوگل] من امروز یک کیل یکنواخت را عمل نمی کنم
[ترجمه ترگمان] من امروز روی یه قایق کار نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Setting her life back on an even keel after their break-up had been incredibly difficult.
[ترجمه مریم] برگرداندن زندگی او به حالت متعادل قبلی، بعد از جدایی آن ها، به طور باور نکردنی بسیار سخت شده بود.
|
[ترجمه گوگل]بازگرداندن زندگی او پس از جدایی آنها بسیار دشوار بود
[ترجمه ترگمان]زندگی او بعد از قطع رابطه آن ها به طور باورنکردنی سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Women like her seldom stay on an even keel. Even the smallest things upset them.
[ترجمه گوگل]زنانی مانند او به ندرت روی یک پایه یکنواخت می مانند حتی کوچکترین چیزها آنها را ناراحت می کند
[ترجمه ترگمان]زنانی مثل او به ندرت روی یک کشتی چوبی زندگی می کنند حتی کوچک ترین چیزها آن ها را ناراحت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Business is now back on an even keel after the postal strike.
[ترجمه گوگل]کسب و کار اکنون پس از اعتصاب پستی به وضعیت یکنواخت بازگشته است
[ترجمه ترگمان]کسب وکار در حال حاضر حتی پس از حمله پستی به یک قایق دیگر باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then maybe they are on an even keel.
[ترجمه گوگل]آن وقت شاید آنها روی یک کلنگ یکنواخت هستند
[ترجمه ترگمان] پس شاید روی یه keel هم باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That Nigel was on an even keel again was a double comfort.
[ترجمه گوگل]اینکه نایجل دوباره روی یک کیل یکنواخت قرار گرفت، آرامشی مضاعف داشت
[ترجمه ترگمان]این که نایجل باز هم تیر خورده بود، باز هم خیالش راحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These two kept her on an even keel.
[ترجمه گوگل]این دو نفر او را در حالت یکنواخت نگه داشتند
[ترجمه ترگمان]این دو نفر او را روی یک کشتی چوبی محکم نگه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You know, to keep things on an even keel, right?
[ترجمه گوگل]می‌دانید، برای حفظ یکنواخت چیزها، درست است؟
[ترجمه ترگمان]میدونی، برای نگه داشتن همچین چیزایی، درسته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She does almost everything on an even keel.
[ترجمه Ali] او همیشه همه چیز را یکنواخت انجام میدهد
|
[ترجمه گوگل]او تقریباً همه کارها را روی یک کیل یکنواخت انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]او تقریبا همه چیز را روی یک کشتی شکسته انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now that the crisis is over, we must try to get things back on an even keel.
[ترجمه گوگل]اکنون که بحران به پایان رسیده است، ما باید تلاش کنیم تا اوضاع را به حالت یکنواخت برگردانیم
[ترجمه ترگمان]حالا که بحران تمام شد، ما باید سعی کنیم که اوضاع رو به هم برگردونیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It took him a long time to get back on an even keel after his wife died.
[ترجمه گوگل]پس از مرگ همسرش، مدت زیادی طول کشید تا او دوباره به حالت یکنواخت درآمد
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ همسرش، مدت زیادی طول کشید تا دوباره سرپا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jason had helped him out with a series of loans, until he could get back on an even keel.
[ترجمه گوگل]جیسون با یک سری وام به او کمک کرده بود، تا زمانی که او توانست به یک ضربات یکنواخت بازگردد
[ترجمه ترگمان]جیسون با یک سری وام به او کمک کرده بود تا او بتواند دوباره روی یک کشتی یدک کش قرار بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new manager succeeded in putting the business back on an even keel.
[ترجمه گوگل]مدیر جدید موفق شد کسب و کار را به حالت یکنواخت بازگرداند
[ترجمه ترگمان]مدیر جدید موفق شد که کار را دوباره روی یک کشتی یدک کش قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Confusion seems to reign in many areas of your life at present, so try to get on an even keel.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد در حال حاضر سردرگمی در بسیاری از زمینه های زندگی شما حاکم است، بنابراین سعی کنید یکنواخت باشید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آشفتگی در بسیاری از مناطق زندگی شما حکمفرما است، پس سعی کنید با یک تخته حتی تخته کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In Chapter companies' management usually remains in place while the company tries to get back on an even keel.
[ترجمه گوگل]در فصل، مدیریت شرکت‌ها معمولاً در جای خود باقی می‌ماند، در حالی که شرکت تلاش می‌کند تا به حالت یکنواخت بازگردد
[ترجمه ترگمان]در فصل ۷، مدیریت شرکت ها معمولا در جای خود باقی می ماند در حالی که شرکت تلاش می کند تا بر روی یک تخته سنگی تکیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stable, not shaking or rocking

پیشنهاد کاربران

در شرایطی آرام و به دور از آشوب
در مسیر ثابت و پابرجا

بپرس