on the instant


بی درنگ، بدون تاخیر

جمله های نمونه

1. Perseus saw her and on the instant loved her.
[ترجمه گوگل]پرسئوس او را دید و در همان لحظه عاشقش شد
[ترجمه ترگمان]پرسه ئوس او را دیده و در همان لحظه دوستش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On the instant, a fearful commotion began on the farther side.
[ترجمه گوگل]در همان لحظه، غوغایی ترسناک از سمت دورتر شروع شد
[ترجمه ترگمان]در همان لحظه، یک آشوب وحشتناک از آن طرف شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Leave this house on the instant!
[ترجمه گوگل]فوراً این خانه را ترک کنید!
[ترجمه ترگمان]! همین الان از این خونه برو بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He ordered them out to execution on the instant, and it was done.
[ترجمه گوگل]او دستور داد تا آنها را در همان لحظه اعدام کنند و این کار انجام شد
[ترجمه ترگمان]دستور داد که در همان لحظه اعدام شود و کار انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On the instant all her fine, civilized poise had deserted her.
[ترجمه گوگل]در همان لحظه، تمام وقار خوب و متمدنش او را رها کرده بود
[ترجمه ترگمان]به محض آن که همه چیز خوب و متمدن او را ترک گفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On the instant she was out of her bunk.
[ترجمه گوگل]در همان لحظه او از تختخواب خود خارج شد
[ترجمه ترگمان]در همان لحظه ای که از تخت بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the instant those at the table were keyed up and expectant to him.
[ترجمه گوگل]در همان لحظه آنهایی که پشت میز بودند کلید خوردند و منتظر او بودند
[ترجمه ترگمان]در همان لحظه کسانی که روی میز نشسته بودند مشغول بودند و منتظر او بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her pretty face strengthened and hardened on the instant.
[ترجمه گوگل]صورت زیبای او در همان لحظه قوی و سفت شد
[ترجمه ترگمان]چهره زیبای او در آن لحظه قوت گرفت و سخت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She turned and recognised him on the instant.
[ترجمه گوگل]او برگشت و در همان لحظه او را شناخت
[ترجمه ترگمان]او برگشت و فورا او را شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. McTeague rose on the instant with a great laugh of exultation.
[ترجمه گوگل]مک تیگ در همان لحظه با خنده ای سرشار از شادی برخاست
[ترجمه ترگمان]مک تی مک تی مک تی مک در همان لحظه با خوشحالی از خوشحالی سرخ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He left on the instant.
[ترجمه گوگل]او در همان لحظه رفت
[ترجمه ترگمان]در همان لحظه از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She left on the instant.
[ترجمه گوگل]او در همان لحظه رفت
[ترجمه ترگمان]او فورا از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All this plethora of sight, and feeling, and thought occurred on the instant . There was no pause of the realities wherein he moved.
[ترجمه گوگل]همه این انبوهی از بینایی، احساس، و فکر در همان لحظه اتفاق افتاد هیچ مکثی از واقعیت هایی که در آن جا به جا شد وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]همه این منظره ها و احساس و اندیشه در آن لحظه به ذهنش خطور کرد هیچ وقفه ای در واقعیات وجود نداشت که در آن حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All this plethora of sight, and feeling, and thought occurred on the instant.
[ترجمه گوگل]همه این انبوهی از بینایی، احساس، و فکر در همان لحظه اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]همه این منظره ها و احساس و اندیشه در آن لحظه به ذهنش خطور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• immediately, right away, without delay

پیشنهاد کاربران

بپرس