one after another


یکی پس از دیگری، پشت سر هم

جمله های نمونه

1. Please line up one after another.
[ترجمه گوگل]لطفا یکی پس از دیگری صف بکشید
[ترجمه ترگمان]لطفا یکی پس از دیگری صف بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But at last the shells cracked, one after another.
[ترجمه گوگل]اما بالاخره پوسته ها یکی پس از دیگری ترکیدند
[ترجمه ترگمان]اما سرانجام گلوله ها به صدا در آمدند و یکی پس از دیگری صدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Several of the lights went out, one after another.
[ترجمه گوگل]چند تا از چراغ ها یکی پس از دیگری خاموش شدند
[ترجمه ترگمان]چند نفر خاموش شدند و یکی پس از دیگری بیرون رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One after another, all of them fell asleep.
[ترجمه گوگل]یکی پس از دیگری همه به خواب رفتند
[ترجمه ترگمان]یکی پس از دیگری، همه به خواب رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One after another, tropical storms battered the Pacific coastline.
[ترجمه گوگل]طوفان های استوایی یکی پس از دیگری خط ساحلی اقیانوس آرام را درنوردید
[ترجمه ترگمان]یکی پس از دیگری، طوفان های گرمسیری خط ساحلی اقیانوس آرام را خراب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Small businesses have been collapsing one after another.
[ترجمه گوگل]کسب و کارهای کوچک یکی پس از دیگری در حال سقوط هستند
[ترجمه ترگمان]تجارت های کوچک یکی پس از دیگری ورشکست شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The enemy strongholds fell one after another.
[ترجمه گوگل]سنگرهای دشمن یکی پس از دیگری سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]استحکامات دشمن یکی پس از دیگری سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She belted out ballads and hillbilly songs one after another all evening.
[ترجمه گوگل]او تمام شب، تصنیف ها و آهنگ های تپه ای را یکی پس از دیگری پخش می کرد
[ترجمه ترگمان]یک شب بعد از ظهر یکی از ترانه های جنگلی و جنگلی را به کمرش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One after another, people described how hard it is for them to get medical care.
[ترجمه گوگل]مردم یکی پس از دیگری شرح می دادند که دریافت مراقبت های پزشکی برایشان چقدر سخت است
[ترجمه ترگمان]یکی بعد از دیگری، مردم توضیح دادند که این کار برای آن ها دشوار است تا مراقبت های پزشکی دریافت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bills kept coming in, one after another.
[ترجمه گوگل]اسکناس ها یکی پس از دیگری مدام می آمدند
[ترجمه ترگمان]اسکناس ها جلو می آمد و یکی پس از دیگری می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They went into the classroom one after another.
[ترجمه گوگل]یکی پس از دیگری وارد کلاس شدند
[ترجمه ترگمان]یکی پس از دیگری به کلاس رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We carried on experiments one after another and piled up experience and data as well.
[ترجمه گوگل]ما آزمایش ها را یکی پس از دیگری انجام دادیم و تجربیات و داده ها را نیز انباشته کردیم
[ترجمه ترگمان]ما آزمایش ها را یکی پس از دیگری انجام دادیم و نیز تجربه و اطلاعات را جمع آوری کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Just moments, one after another, instead of living so many years ahead of each day.
[ترجمه گوگل]فقط لحظه ها، یکی پس از دیگری، به جای اینکه سال ها جلوتر از هر روز زندگی کنیم
[ترجمه ترگمان]فقط چند لحظه، یکی پس از دیگری، به جای اینکه سال ها پیش از هر روز زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One after another the aircraft came back and we would count them, hoping against hope that they would all return.
[ترجمه گوگل]هواپیماها یکی پس از دیگری برمی گشتند و ما آنها را می شمردیم، به امید اینکه همه آنها برگردند
[ترجمه ترگمان]یکی پس از دیگری هواپیما مراجعت کرد و ما آن ها را شمارش کردیم، به امید اینکه امیدوار باشیم که آن ها همگی بازگردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Just one after another on the streets.
[ترجمه گوگل]فقط یکی پس از دیگری در خیابان ها
[ترجمه ترگمان]فقط یکی پس از دیگری در خیابان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one immediately after the other, successively

پیشنهاد کاربران

in seccession
following each other in quick succession.
"one after another the buses drew up"
back to back
یکی پس از دیگری، پشت سر هم
معنیش یعنی به وقت دیگری مثلا بازی به وقت دیگری موکول شده

بپرس