one another

/ˈwənəˈnəðər//wʌnəˈnʌðə/

معنی: هر یک، یکدیگر
معانی دیگر: (در مورد بیش از دو نفر) همدیگر، همدیگر، بایکدیگر، یک دیگر، همدیگر

جمله های نمونه

1. People need to know one another to be at their honest best.
[ترجمه ادریس] مردم نیاز دارند کسی دیگر رو که در صداقتش بهتره بشناسند
|
[ترجمه ادریس] مردم لازمه کسانی دیگر رو که در صداقت بهتر هستن بشناسند
|
[ترجمه گوگل]مردم باید یکدیگر را بشناسند تا در بهترین حالت خود صادق باشند
[ترجمه ترگمان]مردم باید یکی دیگه رو بدونن که بهترین باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All happy families are like one another; each unhappy family is unhappy in its own way.
[ترجمه گوگل]همه خانواده های شاد شبیه یکدیگر هستند هر خانواده ناراضی در نوع خود ناراضی است
[ترجمه ترگمان]همه خانواده های خوشبخت مثل هم هستند، هر خانواده بدبخت از راه خود ناراضی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The women took an instant dislike to one another.
[ترجمه گوگل]زنان بلافاصله نسبت به یکدیگر بیزاری کردند
[ترجمه ترگمان]زن ها از یکدیگر بدشان نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Engineering and technology are disciplines distinct from one another and from science.
[ترجمه گوگل]مهندسی و فناوری رشته هایی هستند که از یکدیگر و از علم متمایز هستند
[ترجمه ترگمان]مهندسی و فن آوری رشته های متمایز از یکدیگر و علوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some of the younger men began to pelt one another with snowballs.
[ترجمه گوگل]برخی از مردان جوان شروع به زدن گلوله های برفی به یکدیگر کردند
[ترجمه ترگمان]بعضی از افراد کوچک تر با هم به هم گلوله های برفی می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Liz and I have known one another for years.
[ترجمه گوگل]من و لیز سالهاست که یکدیگر را می شناسیم
[ترجمه ترگمان] من و \"لیز\" سالهاست که همدیگه رو می شناسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sadness and gladness succeed one another.
[ترجمه گوگل]غم و شادی جانشین یکدیگر می شوند
[ترجمه ترگمان]غم و شادی جانشین یکدیگر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These myths have a startling likeness to one another.
[ترجمه گوگل]این افسانه ها شباهت شگفت انگیزی به یکدیگر دارند
[ترجمه ترگمان]این افسانه ها یک شباهت حیرت انگیز به یکدیگر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We have to help one another now.
[ترجمه m.] همین الان باید به هم کمک کنیم
|
[ترجمه گوگل]الان باید به هم کمک کنیم
[ترجمه ترگمان] الان باید به همدیگه کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The children here are quite friendly with one another.
[ترجمه گوگل]بچه های اینجا با هم کاملاً دوستانه هستند
[ترجمه ترگمان]کودکان اینجا کاملا با هم دوست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The children are chasing one another among the bushes.
[ترجمه گوگل]بچه ها در میان بوته ها همدیگر را تعقیب می کنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها یکدیگر را در میان بوته ها تعقیب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The tiles on the roof overlap one another.
[ترجمه گوگل]کاشی های روی پشت بام روی هم همپوشانی دارند
[ترجمه ترگمان]کاشی های سقف هم با هم تداخل پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Love one another and you will be happy. It's as simple and as difficult as that.
[ترجمه گوگل]یکدیگر را دوست داشته باشید و خوشحال خواهید شد به همین سادگی و به همین سختی است
[ترجمه ترگمان]یکدیگر را دوست بدارید و خوشحال خواهید شد به همین سادگی و به همان اندازه دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The two men greeted one another warmly.
[ترجمه گوگل]آن دو مرد به گرمی با یکدیگر احوالپرسی کردند
[ترجمه ترگمان]دو مرد با گرمی از یکدیگر استقبال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Firms can contract out work to one another.
[ترجمه گوگل]شرکت ها می توانند کار را با یکدیگر قرارداد کنند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها می توانند با یکدیگر کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هر یک (ضمير)
each, one another

یکدیگر (قید)
one another, each other

انگلیسی به انگلیسی

• each other, this one to that one; this one at that one, one to his neighbor

پیشنهاد کاربران

خود و دیگری
As human beings around the world we all share very similar experiences and we all can relate to one another
یکدیگر ( همون Each other )
از یکدیگر
با همدیگه
با یکدیگر
He has made a special study of the way that birds ( 1 communicate with one another
2 ) What do you often do when you go to see a relative?
Well, "nothing in particular", we normally just spend time talking to one another. Just updating each other about our lives. It’s always fun spending time with my relatives as they’re a bunch of vibrant people
...
[مشاهده متن کامل]

با همدیگر ، با یک دیگر
بدون پیشوند میاید و هم معنی each other است اما each other کمی رایج تر است.
One another =Each other= به یکدیگر
یکی درمیون
با همدیگه

بپرس