optic disk

/ˈɑːptɪkˈdɪsk//ˈɒptɪkdɪsk/

معنی: نقطه کور
معانی دیگر: رجوع شود به: blind spot

جمله های نمونه

1. Objective: To investigate the difference of optic disk and retinal microcirculation blood flow in different level myopic patients.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تفاوت جریان خون دیسک بینایی و میکروسیرکولاسیون شبکیه در بیماران مبتلا به نزدیک بینی سطوح مختلف
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی تفاوت دیسک نوری و جداسازی جریان خون در سطح مختلف بیماران نزدیک بین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. First, the red basic image of optic disk was obtained, then automatic segmentation of optic disk was done based on the obvious edge features of the basic red image.
[ترجمه گوگل]ابتدا تصویر پایه قرمز دیسک نوری به دست آمد، سپس تقسیم بندی خودکار دیسک نوری بر اساس ویژگی های لبه آشکار تصویر قرمز اصلی انجام شد
[ترجمه ترگمان]اول، تصویر اصلی قرمز دیسک نوری بدست آمد، سپس تقسیم بندی خودکار دیسک نوری براساس ویژگی های لبه واضح تصویر قرمز اصلی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This invention belongs to storage techniques in optic disk domain.
[ترجمه گوگل]این اختراع متعلق به تکنیک های ذخیره سازی در حوزه دیسک نوری است
[ترجمه ترگمان]این اختراع متعلق به تکنیک های ذخیره سازی در حوزه دیسک نوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This paper is about the problem of segmentation of eyeground optic disk image, based on method of computer image processing.
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد مسئله تقسیم‌بندی تصویر دیسک نوری چشمی بر اساس روش پردازش تصویر کامپیوتری است
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد مساله تقسیم بندی تصویر دیسک نوری optic براساس روش پردازش تصویر کامپیوتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Funduscopic examination reveals retinal hemorrhages extending outward from the optic disk and may cover the whole fundus, giving a "blood and thunder appearance" (shown).
[ترجمه گوگل]معاینه فوندوسکوپی خونریزی های شبکیه را نشان می دهد که از دیسک بینایی به سمت بیرون امتداد می یابد و ممکن است کل فوندوس را بپوشاند و "ظاهر خونی و رعد و برق" ایجاد کند (نشان داده شده است)
[ترجمه ترگمان]بررسی Funduscopic، خونریزی شبکیه را از دیسک نوری نشان می دهد و ممکن است کل fundus را پوشش دهد، و \"ظاهر\" خون و رعد (نشان داده شده)را پوشش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective: To discover the etiology, pathology, clinical course, therapy and prognosis of optic disk vasculitis.
[ترجمه گوگل]هدف: کشف علت، آسیب شناسی، سیر بالینی، درمان و پیش آگهی واسکولیت دیسک بینایی
[ترجمه ترگمان]هدف: برای کشف the، آسیب شناسی، دوره بالینی، درمان و درمان هارد دیسک نوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The article summarizes the achievements of the study progress about the normal structure of optic disk lamina and pathological alteration in glaucoma and looks into the future.
[ترجمه گوگل]این مقاله دستاوردهای پیشرفت مطالعه در مورد ساختار طبیعی لایه دیسک بینایی و تغییرات پاتولوژیک در گلوکوم را خلاصه می کند و به آینده نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله دستاوردهای این مطالعه را در مورد ساختار طبیعی of optic و تغییر pathological در آب سیاه و نگاه به آینده خلاصه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Combined with the eyeground examination, the image characteristics of eye-associated structures were observed and its value on the diagnosis of optic disk edema was evaluated.
[ترجمه گوگل]همراه با معاینه چشم، ویژگی‌های تصویر ساختارهای مرتبط با چشم مشاهده شد و ارزش آن در تشخیص ادم دیسک بینایی ارزیابی شد
[ترجمه ترگمان]در ترکیب با بررسی eyeground، ویژگی های تصویر سازه های وابسته به چشم مشاهده شد و ارزش آن در تشخیص تورم دیسک نوری مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Define the following term: astigmatism, binocular vision, focal length, lens accommodation, optic disk, papillary constriction, retinal field, visual field.
[ترجمه گوگل]اصطلاح زیر را تعریف کنید: آستیگماتیسم، دید دوچشمی، فاصله کانونی، تطبیق عدسی، دیسک بینایی، انقباض پاپیلری، میدان شبکیه، میدان بینایی
[ترجمه ترگمان]عبارت زیر را تعریف کنید: astigmatism، دیدگاه binocular، فاصله کانونی، لنز لنز، دیسک نوری، constriction papillary، حوزه شبکیه، میدان دیداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نقطه کور (اسم)
blind spot, optic disk

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] دیسک چشمی ( اپتیک ) ، نقطه ی کور: نقطه ای در چشم که در آن هیچ گونه ادراک بینایی وجود ندارد

بپرس