opulence

/ˈɑːpjələns//ˈɒpjʊləns/

معنی: غنا، وفور، توانگری، دولتمندی
معانی دیگر: سرشار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the condition of being opulent.
مترادف: abundance, affluence, riches, richness, wealth
متضاد: simplicity
مشابه: conspicuous consumption, luxury, prosperity

- The opulence of the manor houses contrasted sharply with the lowly dwellings of the poor.
[ترجمه گوگل] مجلل خانه های عمارت به شدت با خانه های پست فقرا در تضاد بود
[ترجمه ترگمان] غنای خانه های اربابی با خانه های محقر فقرا فرق داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: wealth; abundance.
مترادف: abundance, affluence, copiousness, plenty, profusion, wealth
متضاد: destitution, indigence, poverty
مشابه: amplitude, bounty, cornucopia, lavishness, money, prosperity, riches, richness

جمله های نمونه

1. His eyes had never beheld such opulence.
[ترجمه گوگل]چشمانش تا به حال چنین مجللی را ندیده بود
[ترجمه ترگمان]چشمان او هرگز چنین ثروتی ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The house was a surreal mixture of opulence and decay.
[ترجمه گوگل]خانه آمیزه ای سورئال از مجلل و پوسیدگی بود
[ترجمه ترگمان]خانه ترکیبی غیر واقعی از opulence و انحطاط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The room was decorated with stagy opulence.
[ترجمه گوگل]اتاق با مجلل و زیبایی تزیین شده بود
[ترجمه ترگمان]اتاق با تجملات آراسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From the comparative opulence of 17-6 they then slipped into penury by conceding 18 unanswered points.
[ترجمه گوگل]از مجموع نسبی 17-6 آنها سپس با واگذاری 18 امتیاز بی پاسخ به فقدانی سقوط کردند
[ترجمه ترگمان]سپس با پایان دادن ۱۸ امتیاز بدون پاسخ، با تنگدستی و تنگدستی به دام افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But amid all the opulence Mrs Marcos held up a pair of innocuous blue espadrilles as her favourite pair.
[ترجمه گوگل]اما خانم مارکوس در میان آن همه مجلل، یک جفت اسپادری آبی بی ضرر را به عنوان جفت مورد علاقه اش در دست گرفت
[ترجمه ترگمان]اما در میان همه the، خانم مارکوس یک جفت جوراب آبی بی ضرر به عنوان جفت مورد علاقه اش را بالا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After the opulence of the rest of the palace, the workaday Tudor Kitchens come as something of a relief.
[ترجمه گوگل]بعد از مجلل بقیه قسمت‌های کاخ، آشپزخانه‌های امروزی تودور به‌عنوان تسکین‌بخش می‌آیند
[ترجمه ترگمان]بعد از رفاه و آسایش همه قصر، the که به سبک تئودور بیدار شده بود نوعی آرامش به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He found it difficult to reconcile the opulence he had just witnessed with the poverty of some of the surrounding districts.
[ترجمه گوگل]به سختی می‌توانست آن ثروتی را که اخیراً شاهد آن بود، با فقر برخی از ولسوالی‌های اطراف آشتی دهد
[ترجمه ترگمان]وی دریافت که سازگاری با رفاهی که با فقر برخی از مناطق اطراف خود دیده بود، دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He owes his opulence to work hard.
[ترجمه گوگل]او ثروت خود را مدیون کار سخت است
[ترجمه ترگمان]ثروت خود را به سختی مدیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Though most of the opulence can be found within, it is the beaten domes of metal that adorn the minarets that serve as a shining beacon drawing Islam's faithful to Salat .
[ترجمه گوگل]اگر چه بیشتر ظرافت را می توان در داخل یافت، اما این گنبدهای فلزی ضرب و شتم است که مناره ها را زینت می دهند و به عنوان چراغی درخشان عمل می کنند که وفاداران اسلام را به نماز می کشاند
[ترجمه ترگمان]اگر چه بیشتر of را می توان در داخل آن یافت، این گنبدهای خرد شده فلزی است که مناره ها را تزئین می کنند که به عنوان یک راهنمای درخشان برای زنده کردن اسلام به نماز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pinot Blanc develops a characteristic roundness and opulence. Rich, full-bodied and with a long finish, its complex aroma is reminiscent of woodland and is sometimes slightly smoky.
[ترجمه گوگل]پینو بلان گردی و مجللی مشخص دارد عطری غنی، پر بدن و با پرداختی بلند، رایحه پیچیده آن یادآور جنگل‌ها و گاهی اوقات کمی دودی است
[ترجمه ترگمان]pinot بلان یک گونه گردی خاص و opulence را توسعه می دهد این عطر پیچیده غنی، سالم و با دوام طولانی، یادآور جنگلی است و گاهی کمی دود آلود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dickens contrasts the opulence of France's nobility with indigence of her peasants.
[ترجمه گوگل]دیکنز در تضاد با عظمت اشراف فرانسه با فقر دهقانانش قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]دیکنز با فقر و تنگدستی peasants، ثروت و اصالت اشرافی فرانسه را مقایسه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tokay Pinot Gris develops a characteristic roundness and opulence. Rich, full-bodied and with a long finish, its complex aroma is reminiscent of woodland and is sometimes slightly smoky.
[ترجمه گوگل]Tokay Pinot Gris گردی و مجلل مشخصی را ایجاد می کند عطری غنی، پر بدن و با پرداختی بلند، رایحه پیچیده آن یادآور جنگل‌ها و گاهی اوقات کمی دودی است
[ترجمه ترگمان]Tokay pinot Gris یک گونه گردی خاص و opulence را پرورش می دهد این عطر پیچیده غنی، سالم و با دوام طولانی، یادآور جنگلی است و گاهی کمی دود آلود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The opulence of Ashurbanipal's court at Nineveh became legendary.
[ترجمه گوگل]مجلل دربار آشوربانیپال در نینوا افسانه ای شد
[ترجمه ترگمان]غنای دربار of در نینوا افسانه ای شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dickens contrasts the opulence of Frances nobility with the indigence of her peasants.
[ترجمه گوگل]دیکنز، ثروت اشراف فرانسیس را در مقابل فقر دهقانانش قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]دیکنز ثروت of را با فقر of مقایسه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غنا (اسم)
affluence, wealth, exuberance, richness, enrichment, music, singing, song, opulence

وفور (اسم)
abundance, affluence, profusion, wealth, bounty, exuberance, luxuriance, plenitude, lavishness, plurality, pluralism, opulence, plentitude, rout, superabundance

توانگری (اسم)
wealth, opulence

دولتمندی (اسم)
opulence

انگلیسی به انگلیسی

• wealth, riches, affluence; abundance, plenty, galore
opulence refers to great wealth or to things that suggest someone has great wealth; a formal word.

پیشنهاد کاربران

opulence = luxuriousness = wealth = richness = lavishness
opulence ≠ poverty
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : opulence
✅️ صفت ( adjective ) : opulent
✅️ قید ( adverb ) : opulently
تجمل
ثروت، تمول

بپرس