or so

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: or about that many.

- I'm expecting about fifteen or so people at the meeting.
[ترجمه گوگل] من انتظار دارم حدود پانزده نفر در جلسه حضور داشته باشند
[ترجمه ترگمان] من منتظر پانزده یا پنج نفر در جلسه هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Many of the 100,000 or so families who lost their homes in the earthquake have still not been rehoused.
[ترجمه گوگل]بسیاری از حدود 100000 خانواده ای که در زلزله خانه های خود را از دست داده اند هنوز اسکان داده نشده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ۱۰۰،۰۰۰ نفری که خانه های خود را در زلزله از دست دادند هنوز rehoused نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She reeled off the titles of a dozen or so of the novels.
[ترجمه گوگل]او عنوان دوازده یا چند رمان را کنار زد
[ترجمه ترگمان]روت در حالی که از روی جلد دوازده تا از رمان پایین می آمد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Freeze the mixture for about hours or so until solid.
[ترجمه گوگل]مخلوط را حدود ساعت یا بیشتر فریز کنید تا جامد شود
[ترجمه ترگمان]مخلوط را برای ساعت ها و یا بیشتر خشک کنید تا جامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every thirty minutes or so the flight attendant would wheel the drinks trolley down the aisle.
[ترجمه گوگل]هر سی دقیقه یا بیشتر، مهماندار هواپیما چرخ دستی نوشیدنی را در راهرو می چرخاند
[ترجمه ترگمان]هر سی دقیقه یک بار، مهماندار هواپیما چرخ دستی نوشیدنی ها را پایین می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I stopped reading after thirty or so pages.
[ترجمه گوگل]بعد از سی و چند صفحه دیگر خواندن را متوقف کردم
[ترجمه ترگمان]بعد از سی یا سه صفحه دیگر خواندن را متوقف کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was having an affair with Julie, or so the story goes .
[ترجمه گوگل]او با جولی رابطه داشت، یا داستان از این قرار است
[ترجمه ترگمان]اون با \"جولی\" رابطه داشت یا داستان اینه که
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They raised two hundred pounds or so for charity.
[ترجمه گوگل]آنها حدود دویست پوند برای امور خیریه جمع آوری کردند
[ترجمه ترگمان]دویست لیره برای موسسه خیریه بالا بردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was only an hour or so later that I discovered that my gun was missing.
[ترجمه گوگل]فقط یک ساعت بعد بود که متوجه شدم اسلحه ام گم شده است
[ترجمه ترگمان]فقط یک ساعت و نیم بعد متوجه شدم که تفنگم گم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ferries run every hour or so.
[ترجمه گوگل]کشتی ها هر ساعت یا بیشتر حرکت می کنند
[ترجمه ترگمان]هر ساعت یا هر ساعت می دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There were twenty or so people there.
[ترجمه گوگل]بیست و چند نفر آنجا بودند
[ترجمه ترگمان]در آنجا بیست و پنج نفر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Usually when we're six months or so into a recovery, confidence begins to build.
[ترجمه گوگل]معمولاً وقتی شش ماه یا بیشتر در دوران بهبودی هستیم، اعتماد به نفس شروع به ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]معمولا وقتی شش ماه یا بیشتر به بهبودی نیاز داریم، اعتماد به نفس شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I would put her age at about 50 or so.
[ترجمه A] من سن او را حدود 50 سال مشخص می کردم .
|
[ترجمه گوگل]سن او را حدود 50 سال می دانم
[ترجمه ترگمان]سن او حدود ۵۰ سال یا بیشتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In a day or so he will be as good as new.
[ترجمه گوگل]در یک روز یا بیشتر، او به خوبی جدید خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در عرض یک روز او هم به همین خوبی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The war had ended only a month or so before.
[ترجمه گوگل]جنگ فقط یک ماه قبل از آن پایان یافته بود
[ترجمه ترگمان]جنگ فقط یک ماه پیش به پایان رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• approximately, thereabout, more or less, give or take

پیشنهاد کاربران

میتونه کمتر یا بیشتر از مقدار مورد نظر باشه. صرفا نمیشه گفت بیشتر ه
حدود ۲۰۰ دلار، دو رو بر ۲۰۰ دلار ، ۲۰۰ دلارینا
used after a period of time, a number, or an amount and means about
بعد از یک عدد ، زمان یا مقدار میاد و به معنی تقریبا هست
زمانی استفاده می شود که نمی توانید در مورد یک عدد، مقدار یا دوره زمانی دقیق بگویید و فکر می کنید ممکن است کمی بیشتر از رقمی باشد که ذکر می کنید.
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/or-so
دورو بر. . . ، یا یه همچین چیزی ( عددی )
مثلا:
He has spent 400 dollars or so
دوروبره چهارصد دلار خرج کرده.
She studied 2 hours or so yesterday
دیروز تقریبا دوساعتی درس خوند.
تقریبا
حدودا
خرده ای
کم و بیش
بگی نگی
دقت داشته باشید بچه ها ! ترجمه ی این اصلاح طبق دیکشنری کمبریج میشه : تقریبا / کم و بیش
یک چیزی تو این مایه ها، تقریبا ،
یا همین حدود، حدودا، در حدود، نزدیک به
یا یک مقدار بیشتر
کمابیش
اصطلاح: تقریباً.
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/or - so
یا بیشتر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس