orchestral

/ɒrˈkestrəl//ɔːˈkestrəl/

وابسته به یا توسط یا همانند ارکستر، ارکستری، ارکستروار، وابسته به انجمن نوازندگان، در خور ارکستر

جمله های نمونه

1. The main orchestral brass instruments are the horn, trumpet, trombone, and tuba.
[ترجمه گوگل]سازهای برنجی اصلی ارکستر هورن، ترومپت، ترومبون و توبا هستند
[ترجمه ترگمان]سازه ای بادی اصلی بوق، شیپور، ترومبون، و tuba هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I had written quite a lot of orchestral music in my student days.
[ترجمه گوگل]من در دوران دانشجویی تعداد زیادی موسیقی ارکسترال نوشته بودم
[ترجمه ترگمان]در روزه ای دانشجویی من کلی موسیقی ارکستر نوشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All the orchestral music from 1784 onwards is conceived in broader strokes, while the solo parts become ever more complex.
[ترجمه گوگل]تمام موسیقی های ارکسترال از سال 1784 به بعد با ضربات گسترده تری در نظر گرفته می شوند، در حالی که قطعات انفرادی پیچیده تر می شوند
[ترجمه ترگمان]همه موسیقی های orchestral از سال ۱۷۸۴ به بعد در حرکت های وسیع تر به حساب می آیند، در حالی که بخش های تکی بیشتر پیچیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But he conducted the preludes and important orchestral episodes with admirable breadth and dramatic zeal.
[ترجمه گوگل]اما او پیش درآمدها و اپیزودهای مهم ارکستر را با وسعت و اشتیاق دراماتیک تحسین برانگیز رهبری کرد
[ترجمه ترگمان]ولی او the و episodes ارکستر را با وسعت قابل تحسین و شور و شوق نمایشی اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The styles change, from tribal rhythms and orchestral maneuvers to avant-garde rock fusion; but the impulse toward expression remains constant.
[ترجمه گوگل]سبک‌ها تغییر می‌کنند، از ریتم‌های قبیله‌ای و مانورهای ارکستری گرفته تا ترکیب راک آوانگارد اما انگیزه به سمت بیان ثابت می ماند
[ترجمه ترگمان]این سبک ها تغییر می کنند، از ریتم های قبیله ای و مانورها برای ترکیب راک آوانگارد؛ اما انگیزه ای که به سمت ابراز وجود دارد ثابت باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Today, orchestral musicians wish to assert their identities again, to escape the thrall of the baton at last.
[ترجمه گوگل]امروز، نوازندگان ارکستر می خواهند هویت خود را دوباره تثبیت کنند تا در نهایت از چماق باتوم فرار کنند
[ترجمه ترگمان]امروزه، نوازندگان سازه ای می خواهند دوباره هویت خود را بیان کنند، تا سرانجام از چنگ thrall خلاص شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The orchestral textures vary subtly and the music is alive with incident-written and improvised.
[ترجمه گوگل]بافت‌های ارکسترال به طرز ظریفی متفاوت است و موسیقی با داستان‌نویسی و بداهه‌نویسی زنده است
[ترجمه ترگمان]بافت های ارکستر به طرز نامحسوسی تغییر می کنند و موسیقی در اثر برخورد با written و improvised زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Later he became chairman of the orchestral committee for the Leeds music festival.
[ترجمه گوگل]او بعداً رئیس کمیته ارکستر جشنواره موسیقی لیدز شد
[ترجمه ترگمان]او بعدها رئیس کمیته orchestral جشنواره موسیقی لیدز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The door was open and orchestral music could be heard from a radio somewhere within.
[ترجمه گوگل]در باز بود و موسیقی ارکستر از یک رادیو در جایی در داخل به گوش می رسید
[ترجمه ترگمان]در باز بود و صدای ارکستر از رادیو به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As in other orchestral sections jazz has played a very important part in developing and even inventing new effects.
[ترجمه گوگل]مانند سایر بخش های ارکستر، جاز نقش بسیار مهمی در توسعه و حتی ابداع افکت های جدید داشته است
[ترجمه ترگمان]همانند دیگر بخش های ارکستر جاز نقش بسیار مهمی در توسعه و حتی اختراع تاثیرات جدید بازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This completes our brief description of the orchestral brass.
[ترجمه گوگل]این توضیحات مختصر ما را در مورد برنج ارکستر تکمیل می کند
[ترجمه ترگمان]این کار توضیح مختصر ما از برنج orchestral را کامل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The orchestral world is rife with three-minute fanfares, five-minute fantasies and other musical minutiae.
[ترجمه گوگل]دنیای ارکسترال مملو از هیاهوهای سه دقیقه‌ای، فانتزی‌های پنج دقیقه‌ای و سایر جزئیات موسیقی است
[ترجمه ترگمان]دنیای ارکستر مملو از تخیلات سه ساعته، خیال پردازی پنج دقیقه ای و سایر نکات جزئی موسیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nothing obscures the outlines of an orchestral passage more than a drum roll on an unrelated note.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز بیشتر از یک درام بر روی یک نت نامرتبط، خطوط کلی یک قطعه ارکسترال را پنهان نمی کند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز جز یک بشکه ساز که در یک نشریه نامربوط رخ داده باشد، چیزی را پنهان نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Event: Outdoor orchestral concert with fireworks.
[ترجمه گوگل]رویداد: کنسرت ارکسترال در فضای باز با آتش بازی
[ترجمه ترگمان]رویداد: کنسرت خانگی با آتش بازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to an orchestra; composed for an orchestra
orchestral means consisting of or relating to the music played by an orchestra.

پیشنهاد کاربران

orchestral ( موسیقی )
واژه مصوب: سازگانی
تعریف: ویژگی قطعه‏ای که برای سازگان/ ارکستر نوشته می‏شود و باید توسط سازگان/ ارکستر اجرا شود|||متـ . ارکستری
منتسب به ارکستر بر خلاف بداهه نواز و تکنواز - در آرایش همنوازان

بپرس