organism

/ˈɔːrɡəˌnɪzəm//ˈɔːɡənɪzəm/

معنی: مزاج، اندامگان، ترکیب موجود زنده
معانی دیگر: سازواره، موجود زنده، ارگانیسم، اندامه، سازمان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: organismal (adj.), organismic (adj.)
(1) تعریف: any single living being, such as an animal, plant, fungus, or bacterium.
مشابه: animal, being, creature, individual, life, microorganism, plant

- The water sample contains numerous kinds of tiny organisms.
[ترجمه گوگل] نمونه آب حاوی انواع متعددی از موجودات کوچک است
[ترجمه ترگمان] نمونه آب شامل انواع مختلفی از ارگانیسم های کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: any structure or system that is analogous to a living thing.
مشابه: body, entity, individual, system

- We're discussing the social organism that is our city.
[ترجمه زهره] ما درباره یک سازواره اجتماعی که شهر ماست، بحث می کنیم.
|
[ترجمه گوگل] ما در مورد ارگانیسم اجتماعی که شهر ماست بحث می کنیم
[ترجمه ترگمان] ما در حال بحث در مورد یک ارگانیسم اجتماعی هستیم که شهر ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a living organism
یک سازواره ی زنده

2. the discriminable aspects of each organism
جنبه های قابل تمایز هر سازواره

3. the stock exchange is a large complex organism
بورس سهام سازمان بزرگ و پیچیده ای است.

4. It was an infectious organism that he studied.
[ترجمه زهره] این یک اندام عفونی بود که او مطالعه کرد.
|
[ترجمه گوگل]این یک ارگانیسم عفونی بود که او مطالعه کرد
[ترجمه ترگمان]این یک ارگانیسم infectious بود که مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This organism is too small to be seen with the naked eye.
[ترجمه گوگل]این ارگانیسم بسیار کوچکتر از آن است که با چشم غیر مسلح دیده شود
[ترجمه ترگمان]این موجود کوچک تر از آن است که با چشم برهنه دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The army is an extremely complex organism.
[ترجمه گوگل]ارتش موجودی بسیار پیچیده است
[ترجمه ترگمان]ارتش یک ارگانیسم شدیدا پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The amoeba is a very simple organism.
[ترجمه گوگل]آمیب موجودی بسیار ساده است
[ترجمه ترگمان]The یک موجود بسیار ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Simple antibiotics are effective against this organism.
[ترجمه گوگل]آنتی بیوتیک های ساده بر علیه این ارگانیسم موثر هستند
[ترجمه ترگمان]آنتی بیوتیک های ساده در مقابل این ارگانیسم موثر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ameba is a very simple organism.
[ترجمه گوگل]آمیب موجودی بسیار ساده است
[ترجمه ترگمان]ameba یک ارگانیسم ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The organism has small leaf-like appendages.
[ترجمه گوگل]ارگانیسم دارای زائده های کوچک برگ مانند است
[ترجمه ترگمان]ارگانیسم دارای appendages کوچک مانند appendages است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The organism of a hive yields integration for its community of worker bees, drones, pollen and brood.
[ترجمه گوگل]ارگانیسم یک کندو برای جامعه زنبورهای کارگر، پهپادها، گرده ها و نوزادان خود یکپارچه می شود
[ترجمه ترگمان]ارگانیسم از کندو برای جامعه خود از زنبوره ای کارگر، هواپیماهای بدون سرنشین، گرده و brood تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The motivational system of a higher organism is complex, comprising several distinct types of mechanism expressed through differing behavioural means.
[ترجمه گوگل]سیستم انگیزشی یک ارگانیسم بالاتر پیچیده است و شامل چندین نوع مکانیسم متمایز است که از طریق ابزارهای رفتاری متفاوت بیان می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم انگیزشی یک ارگانیسم بزرگ تر پیچیده است، که شامل انواع مختلفی از مکانیزم بیان شده از طریق ابزارهای مختلف رفتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thus homoeopathy seeks to restore the organism to harmony and balance.
[ترجمه گوگل]بنابراین هومیوپاتی به دنبال بازگرداندن ارگانیسم به هارمونی و تعادل است
[ترجمه ترگمان]بنابراین homoeopathy به دنبال احیای ارگانیسم برای هماهنگی و تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مزاج (اسم)
disposition, temper, temperament, health, mood, blood, condition of health, posture, kidney, organism

اندامگان (اسم)
organism

ترکیب موجود زنده (اسم)
organism

تخصصی

[عمران و معماری] سازواره
[زمین شناسی] ارگانیسم،گیاه یا جانور زنده
[بهداشت] زیستمند - ارگانیسم
[پلیمر] موجود زنده

انگلیسی به انگلیسی

• living creature; mechanism, that which functions like an organism with a system of interdependent parts
an organism is an animal or plant, especially one that is so small that you cannot see it without a microscope.

پیشنهاد کاربران

In biology and ecology, an organism ( in Greek organon = instrument ) is a complex adaptive system of organs that influence each other in such a way that they function as a more or less stable whole and have properties of life.
...
[مشاهده متن کامل]

ارگانیسم در زیست شناسی و بوم شناسی، یک سیستم سازگار پیچیده از اندام هاست که بر یکدیگر تأثیر می گذارند، به گونه ای که به عنوان یک کلِ کم و بیش پایدار عمل می کنند و دارای ویژگی های حیات هستند.

اینو میشه جاندار معرفی کرد با جانور فرق داره.
چون شامل هرچیز زنده میشه مثل microorganisms که از دو واژه جاندار میکروسکوپی تشکیل شده تا گیاهان حشرات و. . . رو شامل میشه. پس هر جانوری یه organism هست.
ولی هر organism لزوما یک جانور نیست.
Trees have a birthday just like any other type of organism
درختان هم نیز مث هر موجودزنده دیگری روز تولد دارند
برای موسیقی، ارگانیسم چه معنی میده؟
تک - اندامه
ارگانیسم
اندامگان
organism ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: اندامگان
تعریف: 1. مجموعۀ اندام های تشکیل‏دهندۀ موجود زنده|||2. موجود زنده اعم از گیاه و جانور و میکرب
جاندار
اندامگان
an individual animal, plant, or single - celled life form
living thing
creature
life form
entity
روانشناسی:
culture and organism
فرهنگ و نظام اجتماعی
موجود زنده
جاندار
اندام واره
جاندار ، زیست کننده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس