orienteering

/ˌɔːriənˈtɪərɪŋ//ˌɔːriənˈtɪərɪŋ/

مسابقه ی دو صحرایی (به کمک قطب نما)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a cross-country race in which competitors follow a course in unfamiliar territory by using a map and compass.

جمله های نمونه

1. He has taken up orienteering.
[ترجمه گوگل]جهت یابی را پیش گرفته است
[ترجمه ترگمان]او رشته صحرانوردی جهت یابی را برداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I have regularly competed in orienteering style mountain bike races, in which you decide your own route.
[ترجمه گوگل]من به طور مرتب در مسابقات دوچرخه سواری کوهستانی به سبک جهت یابی شرکت کرده ام که در آن شما مسیر خود را تعیین می کنید
[ترجمه ترگمان]من به طور منظم در رشته صحرانوردی جهت یابی کوهستان رقابت کرده ام که در آن شما درباره مسیر خود تصمیم می گیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Climbing, abseiling, sailing, orienteering, canoeing, catering for individuals or groups.
[ترجمه گوگل]کوهنوردی، کشتی سواری، قایقرانی، جهت یابی، قایق رانی، پذیرایی برای افراد یا گروه ها
[ترجمه ترگمان]صعود، abseiling، قایقرانی، رشته صحرانوردی جهت یابی، قایقرانی برای افراد یا گروه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Contact:. 5 Have a go at orienteering in Calderdale.
[ترجمه گوگل]مخاطب: 5 در کالدردیل به جهت یابی بپردازید
[ترجمه ترگمان]آشنا: [ ۵ ] به رشته صحرانوردی جهت یابی مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The first problem arose when we were orienteering on bicycles one morning.
[ترجمه گوگل]اولین مشکل زمانی پیش آمد که یک روز صبح با دوچرخه در حال جهت یابی بودیم
[ترجمه ترگمان]اولین مشکل وقتی بوجود آمد که یک روز صبح با اسکی صحرانوردی جهت یابی شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Members of orienteering clubs in the region will be on hand to help you get started.
[ترجمه گوگل]اعضای باشگاه های جهت یابی در منطقه برای کمک به شما در شروع کار حاضر خواهند بود
[ترجمه ترگمان]اعضای این باشگاه در این منطقه برای کمک به شما در دست خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Laura McCaffrey Action update Orienteering in the south east September 14-
[ترجمه گوگل]لورا مک کافری به روز رسانی اکشن جهت گیری در جنوب شرقی 14 سپتامبر -
[ترجمه ترگمان]لارا McCaffrey در روز ۱۴ سپتامبر در جنوب شرقی به روز رسانی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I have recently returned from a Polaris orienteering competition, which was held over two days in Exmoor.
[ترجمه گوگل]من اخیراً از یک مسابقه جهت یابی Polaris که طی دو روز در Exmoor برگزار شد، بازگشته ام
[ترجمه ترگمان]من به تازگی از رشته رشته صحرانوردی جهت یابی نشده بازگشته ایم که طی دو روز در Exmoor برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Try your hand at orienteering on an informal afternoon event aimed at families and beginners in the Oldbury Hill area of Kent.
[ترجمه گوگل]سعی کنید در یک رویداد غیررسمی بعدازظهر با هدف خانواده ها و مبتدیان در منطقه Oldbury Hill در کنت جهت یابی کنید
[ترجمه ترگمان]دست خود را در رشته صحرانوردی مربوط به یک بعد از ظهر غیر رسمی با هدف خانواده ها و مبتدی ها در ناحیه Oldbury هیل شهر کنت امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Contact:. 12-13 Try orienteering weekend.
[ترجمه گوگل]مخاطب: 12-13 آخر هفته جهت یابی را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]آشنا: شکل ۱۳ - ۱۳ رشته صحرانوردی آخر هفته را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He had wanted to sample orienteering and I just couldn't get to grips with that.
[ترجمه گوگل]او می خواست جهت یابی نمونه بگیرد و من نمی توانستم با آن کنار بیایم
[ترجمه ترگمان]او می خواست دو orienteering را نمونه کند و من نمی توانستم با آن دست و پنجه نرم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Students' problem solving skills can be strengthened through orienteering, observation and estimation on the campus.
[ترجمه گوگل]مهارت حل مسئله دانش آموزان را می توان از طریق جهت یابی، مشاهده و برآورد در محوطه دانشگاه تقویت کرد
[ترجمه ترگمان]مهارت های حل مساله دانش آموزان را می توان از طریق orienteering، مشاهده و برآورد در محوطه دانشگاه تقویت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I understand that thee-card is the property of Orienteering Association of Hong Kong and a replacement fee of HK$300/card should be paid for any loss or damage.
[ترجمه گوگل]می‌دانم که کارت شما متعلق به انجمن جهت‌یابی هنگ کنگ است و برای هر گونه ضرر یا آسیب باید هزینه جایگزینی 300 دلار HK برای هر کارت پرداخت شود
[ترجمه ترگمان]من درک می کنم که کارت تو ملک انجمن Orienteering در هنگ کنگ است و هزینه جایگزینی ۳۰۰ دلار برای هر گونه زیان یا خسارت باید پرداخت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Orienteering as a new sport, which has attracted many people because of its amusing, and returning-to-nature characteristics, has been widely practiced in universities and colleges.
[ترجمه گوگل]جهت یابی به عنوان یک ورزش جدید که به دلیل ویژگی های سرگرم کننده و بازگشت به طبیعت، افراد زیادی را به خود جذب کرده است، به طور گسترده در دانشگاه ها و کالج ها انجام شده است
[ترجمه ترگمان]ورزش به عنوان یک ورزش جدید که بسیاری از مردم را به خاطر ویژگی های سرگرم کننده و بازگشت به طبیعت جذب کرده است، به طور گسترده ای در دانشگاه ها و دانشگاه ها به کار گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Orienteering development in China is mostly achieved by self-exploration and self-development.
[ترجمه گوگل]توسعه جهت یابی در چین بیشتر از طریق خود کاوشی و خودسازی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]توسعه پایدار در چین عمدتا از طریق اکتشاف و رشد خود به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of wilderness race in which contestants must run through an unfamiliar territory and find checkpoints using only a map and compass
orienteering is a sport in which people run from one place to another, using a compass and a map to guide them between points that are marked along the route.

پیشنهاد کاربران

ورزش جهت یابی ( که افراد در مکانی که با آن آشنایی ندارند به وسیله ی نقشه و قطب نما سعی در پیدا کردن مسیر خود می کنند )

بپرس