overproduction

/ˌoʊvəprəˈdʌkʃn̩//ˌəʊvəprəˈdʌkʃn̩/

معنی: بس فراوری، تولید اضافی یا بیش از حد
معانی دیگر: تولید اضافی یا بیش از حد، بس فراوری، عمل آوزدن کالایی بیش از اندازه ای که بدان نیازمندی هست، محصول زیادی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of production.

جمله های نمونه

1. Overproduction, coupled with falling sales, has led to huge losses for the company.
[ترجمه گوگل]تولید بیش از حد، همراه با کاهش فروش، منجر به زیان هنگفتی برای شرکت شده است
[ترجمه ترگمان]Overproduction، همراه با کاهش فروش، منجر به خسارت های زیادی برای شرکت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Overproduction caused butter mountains and wine lakes.
[ترجمه گوگل]تولید بیش از حد باعث کوه های کره و دریاچه های شراب شد
[ترجمه ترگمان]overproduction باعث بوجود آمدن کوه کره و دریاچه های شراب شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This excess fungal yeast irritates the scalp, causing overproduction of skin cells.
[ترجمه گوگل]این مخمر قارچی اضافی پوست سر را تحریک می کند و باعث تولید بیش از حد سلول های پوست می شود
[ترجمه ترگمان]این مخمر پوست اضافی پوست سر را آزار می دهد و باعث تولید بیش از حد سلول های پوست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In Bence Jones proteinuria there is an oVerproduction of one type of light chain by a single clone of plasma cells.
[ترجمه گوگل]در پروتئینوری Bence Jones تولید بیش از حد یک نوع زنجیره سبک توسط یک کلون از سلول های پلاسما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در Bence Jones، یک overproduction از یک نوع زنجیره نور با یک کلون از سلول های پلاسما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Overproduction of memory chips led to plunging prices.
[ترجمه گوگل]تولید بیش از حد تراشه های حافظه منجر به سقوط قیمت ها شد
[ترجمه ترگمان]استفاده از تراشه های مربوط به حافظه منجر به غرق شدن قیمت ها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When allopurinol is utilized to treat severe urate overproduction, xanthine stones may form, but are rare.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آلوپورینول برای درمان تولید بیش از حد شدید اورات استفاده می شود، سنگ های گزانتین ممکن است تشکیل شوند، اما نادر هستند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از allopurinol برای درمان تولید بیش از حد تولید بیش از حد استفاده می شود، سنگ های xanthine ممکن است شکل بگیرند، اما نادر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hyperuricosuria suggests the presence of uric acid overproduction, while low or normal urate excretion indicates altered renal handling of uric acid.
[ترجمه گوگل]هیپراوریکوزوری وجود تولید بیش از حد اسید اوریک را نشان می دهد، در حالی که دفع کم یا طبیعی اورات نشان دهنده تغییر عملکرد کلیوی اسید اوریک است
[ترجمه ترگمان]Hyperuricosuria وجود تولید بیش از حد اسید اوره را پیشنهاد می دهد، در حالی که دفع نرمال و یا دفع نرمال urate نشان دهنده کنترل کلیه acid اسید اوره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This component of overproduction may therefore be an additional aetiology to that of the clearance defect described above.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این جزء تولید بیش از حد ممکن است یک علت اضافی نسبت به نقص پاکسازی که در بالا توضیح داده شد باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ممکن است این جز تولید بیش از حد اضافی به علت نقص پاک سازی توصیف شده در بالا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. ApoR2 can also be directly obtained from overproduction of the protein in bacteria under limited-iron conditions.
[ترجمه گوگل]ApoR2 همچنین می تواند مستقیماً از تولید بیش از حد پروتئین در باکتری ها در شرایط آهن محدود به دست آید
[ترجمه ترگمان]ApoR۲ نیز می توانند مستقیما از تولید بیش از حد پروتیین در باکتری تحت شرایط محدود آهن به دست آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They used to have milk lakes due to overproduction.
[ترجمه گوگل]آنها قبلاً به دلیل تولید بیش از حد، دریاچه های شیر داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر تولید بیش از حد، از دریاچه های شیر استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To explore the impact of overproduction of natural anti - keratin autoantibody ( AK auto Ab ) on mice.
[ترجمه گوگل]برای بررسی تأثیر تولید بیش از حد اتوآنتی بادی طبیعی ضد کراتین (AK auto Ab) بر روی موش
[ترجمه ترگمان]برای بررسی تاثیر تولید بیش از حد تولید بیش از حد ضد کراتین طبیعی (AK خودکار)بر روی موش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Social Dividend, Overproduction, Monetary System Reform, Socialism, Basic Income.
[ترجمه گوگل]سود اجتماعی، اضافه تولید، اصلاح نظام پولی، سوسیالیسم، درآمد پایه
[ترجمه ترگمان]Dividend اجتماعی، Overproduction، اصلاحات سیستم پولی، سوسیالیسم، درآمد پایه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Live pig appeared the symptom of overproduction.
[ترجمه گوگل]خوک زنده نشانه تولید بیش از حد بود
[ترجمه ترگمان] خوک زنده علائم \"overproduction\" رو پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Furthermore, overproduction was not relieved and credit capital saw a surplus, while the unemployment rate stayed high.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مازاد تولید تسکین نیافت و سرمایه اعتباری مازاد دید، در حالی که نرخ بیکاری بالا ماند
[ترجمه ترگمان]افزون بر آن، تولید بیش از حد تولید مازاد و سرمایه اعتباری مازاد را شاهد بود، در حالی که نرخ بیکاری بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The company takes over production, marketing leather products, primary leisure shoes for men, women, quality assurance.
[ترجمه گوگل]این شرکت تولید، بازاریابی محصولات چرمی، کفش های تفریحی اولیه برای مردان، زنان، تضمین کیفیت را بر عهده می گیرد
[ترجمه ترگمان]شرکت تولید، محصولات چرمی بازاریابی، کفش های فراغت اولیه برای مردان، زنان و تضمین کیفیت را بر عهده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Control over production facilities was given up by major American firms coincident with the shift of most shoe and apparel production to authoritarian countries.
[ترجمه گوگل]همزمان با تغییر بیشتر تولیدات کفش و پوشاک به کشورهای مستبد، شرکت های بزرگ آمریکایی کنترل بر تأسیسات تولید را کنار گذاشتند
[ترجمه ترگمان]شرکت های بزرگ آمریکایی با تغییر بیشتر کفش و پوشاک به کشورهای استبدادی، کنترل بر تاسیسات تولید را به خود اختصاص دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. There is no shop - floor control over production.
[ترجمه گوگل]هیچ فروشگاهی وجود ندارد - کنترل طبقه بر تولید
[ترجمه ترگمان]هیچ کنترل طبقه ای بر روی تولید وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The institutional reason for over production in China′s economic operation and the relative policy option, is a focus point question in current economic theory and practice.
[ترجمه گوگل]دلیل نهادی تولید بیش از حد در عملیات اقتصادی چین و گزینه سیاست نسبی، یک سوال نقطه تمرکز در تئوری و عمل اقتصادی فعلی است
[ترجمه ترگمان]دلیل نهادی برای تولید در عملیات اقتصادی China's و گزینه سیاست نسبی، یک سوال نقطه تمرکز در نظریه اقتصادی فعلی و عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Coordinate with production to aviod shortage and over production.
[ترجمه گوگل]هماهنگی با تولید تا کمبود و تولید بیش از حد
[ترجمه ترگمان]هماهنگی با تولید به منظور کمبود aviod و بیش از حد تولید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Furthermore the module contains registration of and control over production tools.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ماژول شامل ثبت و کنترل ابزارهای تولید است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این ماژول شامل ثبت و کنترل ابزارهای تولید می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. What Stimulates over production of Free Radials?
[ترجمه گوگل]چه چیزی تولید شعاع آزاد را تحریک می کند؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی در مورد تولید of آزاد وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Cushing's syndrome refers to over production of cortisol by the adrenal glands.
[ترجمه گوگل]سندرم کوشینگ به تولید بیش از حد کورتیزول توسط غدد فوق کلیوی اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]سندروم Cushing اشاره به تولید کورتیزول توسط غده های آدرنالی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. It controls the over production of cortisol by the adrenal glands, which include the effect of reducing the immune response, bone density and increase blood pressure.
[ترجمه گوگل]این هورمون تولید بیش از حد کورتیزول توسط غدد فوق کلیوی را کنترل می کند که شامل کاهش پاسخ ایمنی، تراکم استخوان و افزایش فشار خون می شود
[ترجمه ترگمان]آن میزان تولید کورتیزول را توسط غدد آدرنالی کنترل می کند که شامل اثرات کاهش پاسخ ایمنی، چگالی استخوان و افزایش فشار خون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The decreasing leverage of the state allowed capital greater influence over production, credit and ideology.
[ترجمه گوگل]کاهش اهرم دولت به سرمایه اجازه نفوذ بیشتری بر تولید، اعتبار و ایدئولوژی داد
[ترجمه ترگمان]قدرت نفوذ دولت تاثیر بیشتری بر تولید، اعتبار و ایدئولوژی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. First and foremost this involved a whole battery of controls over production and consumption.
[ترجمه گوگل]اول از همه این شامل مجموعه ای از کنترل ها بر تولید و مصرف بود
[ترجمه ترگمان]اول و مهم تر این مساله شامل یک باتری کامل کنترل بر سر تولید و مصرف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Moreover, management did not take the opportunities presented by the new machinery to tighten control over production.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مدیریت از فرصت های ارائه شده توسط ماشین آلات جدید برای تشدید کنترل بر تولید استفاده نکرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مدیریت فرصت های ارایه شده توسط ماشین آلات جدید را برای تنگ کردن کنترل بر تولید، به دست نیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. I'm very lucky because the music company grants me authority over production.
[ترجمه گوگل]من بسیار خوش شانس هستم زیرا شرکت موسیقی به من اختیار تولید را می دهد
[ترجمه ترگمان]من خیلی خوش شانس هستم چون شرکت موسیقی به من قدرت تولید را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. We need to upskill the Indian staff if they're going to take over production.
[ترجمه گوگل]اگر می‌خواهند تولید را در دست بگیرند، باید کارکنان هندی را ارتقا دهیم
[ترجمه ترگمان]ما باید کارکنان هندی را در صورتی که می خواهند تولید را انجام دهند، مورد استفاده قرار دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بس فراوری (اسم)
mass production, overproduction

تولید اضافی یا بیش از حد (اسم)
overproduction

انگلیسی به انگلیسی

• excessive production; surplus production

پیشنهاد کاربران

بپرس