over there

جمله های نمونه

1. Those foreigners are jabbering away over there.
[ترجمه ] آنجا هست
|
[ترجمه گوگل]اون خارجی ها اونجا دارن دعوا می کنن
[ترجمه ترگمان]آن خارجی ها دارند از آنجا دور می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Leave your things on the table over there.
[ترجمه ایمان] چیزهای خود را آنجا روی میز بگذارید.
|
[ترجمه ترنم] وسایلت را آنجا روب میز بگذار
|
[ترجمه اميرعلي صيادي] وسایل خود را روی ان میز بگذارید
|
[ترجمه گوگل]وسایلت را همانجا روی میز بگذار
[ترجمه ترگمان] وسایلت رو بذار روی میز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You should ask the man over there.
[ترجمه ANA] شما باید از مردی که در انجاست بپرسید
|
[ترجمه گوگل]باید از مرد اونجا بپرسی
[ترجمه ترگمان]باید از مردی که اونجاست بپرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Chuck it over there/into the corner.
[ترجمه گوگل]آن را در آنجا/در گوشه ای بچسبانید
[ترجمه ترگمان]اونجا رو بپیچ به گوشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Would you straighten that picture over there? - It's a bit cockeyed.
[ترجمه گوگل]آیا آن عکس را در آنجا صاف می کنید؟ - کمی حیله گر است
[ترجمه ترگمان]میشه اون عکسی که اونجاست رو درست کنی؟ یکم به هم ریخته ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Can you pass me that thing over there?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید آن چیز را به من منتقل کنید؟
[ترجمه ترگمان]میشه اون چیز رو به من بدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unless I'm very much mistaken, that's Paul's wife over there.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه خیلی اشتباه کنم، همسر پل آنجاست
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه من اشتباه کرده باشم، همسر پل اونجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Put the jam in the jar over there.
[ترجمه گوگل]مربا را در شیشه بریزید
[ترجمه ترگمان] مربا رو بذار تو کوزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. 'Is that John over there?' 'I'm not sure'.
[ترجمه گوگل]"آیا جان آنجاست؟" 'مطمئن نیستم'
[ترجمه ترگمان]این \"جان\" اونجاست؟ مطمئن نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Could you help me move this bookcase over there? You pull and I'll push.
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به من کمک کنید این قفسه کتاب را به آنجا منتقل کنم؟ تو بکش و من فشار میدم
[ترجمه ترگمان]میشه کم کم کنی این قفسه رو ببرم اونجا؟ تو بکش و من هل میدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oh, look, I think that's Harry over there.
[ترجمه رسولی] من فکر میکنم اونیکه اونجاست هریه
|
[ترجمه گوگل]اوه، ببین، من فکر می کنم هری آنجاست
[ترجمه ترگمان]اوه، ببین، من فکر می کنم هری اونجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cement is stacked up over there, and it looks like rain.
[ترجمه گوگل]سیمان در آنجا چیده شده و شبیه باران است
[ترجمه ترگمان]در آنجا سیمان روی هم انباشته شده اند و مثل باران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Look at that man over there.
[ترجمه یه آدم] مردی که آنجا هست را نگاه کن!
|
[ترجمه گوگل] به آن مرد آنجا نگاه کن.
|
[ترجمه گوگل]به اون مرد اونجا نگاه کن
[ترجمه ترگمان]اون مرد رو ببین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Look at those children diving for oysters over there!
[ترجمه گوگل]به آن کودکانی که در آنجا برای صدف غواصی می کنند نگاه کنید!
[ترجمه ترگمان]به اون بچه ها نگاه کن که برای صدف شیرجه میره اونجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• there, in that place

پیشنهاد کاربران

اون ور
معنای دوستان:
اونجا - اون طرف
( اشاره به مکان )
e. g.
How are you, Wayne?
. . .
Twenty boxes of eggs, one hundred chickens.
Where's the boss?
Over there, by the pool.
...
[مشاهده متن کامل]

Don't keep me waiting.
سام علیکم وِیْن، حالت چطوره؟
قربون شما.
بیست جعبه تخم مرغ و صد تا مرغ کشته.
آقا کجاست ؟
( اون ) پشت، دَم استخر.
معطلمون نکنی آ!

Opposit of over here
Over here a place or position near you
We sometimes need extra help to show the listener the place that we are talking about being in or going to. We might point, for example. If the place is not very close, we can say over there. This helps guide the listener to a location a bit further away than they might expect.
"Over there" means somewhere out of reach. You need to stand up and move "over there" to get some object that is "over there" from where you are. In other words, "over there" can be "across the room",
...
[مشاهده متن کامل]
"across the street", or "across the ocean. " It is a relatively far distance as compared to "there. "

در اونجا
به معنی به اونجا نگاه کن فعل ذور
So how is the pendemic situation over there. . ?
در آنجا
که به دور اشاره دارد
درآنجا
اما اشاره به دور دارد
آن طرف ، آنجا
آنجا، آن طرف ،
EXAMPLE :
■ She looks like mom
● ?? Speaking of, where is mama bear
■ She's Over there, waiting for Sara at the rendezvous
اوناها اون جا
آنجا
آن طرف
در انجا
آن طرف یا آنجا
انطرف
مثال
Where is shi now?
Shi is standing " over there" by gift shop
ترجمه
او الن کجا است؟
او انجا "کناره". فروشکاه کادو ایستاده است .
پس یکی از معنی هایش کناره است
آنجا، آن طرف، آن ور ( درواقع اسم اشاره است. )
Look over there.
معنی حمله بالا میشه اونجا نگاه کن.
پس نمیشه گفت معنی over there میشه در آنجا
انجا . انطرف
اشاره به دور دارد:آن طرف، اونجا ، اوناهاش…
اوناهاش، اونجا
ان طرف، در انجا
آن طرف آنجا
آنجا ایستاده
ترجمه صحیحش میشه ( در انجا ) چرا زبان گفتاریتون با کتابیتون یکیه دوستان
معنی لغویش میشه اونجا، اوناهاش، اون طرف. در کل اشاره به دور هست، ولی دور داریم تا دور. به مثال اول توجه کنید:
. why didn't you take a trip to Paris? because of riots over there
you're right. it's better for you to stay over here
...
[مشاهده متن کامل]

معنی: چرا یه سفر پاریس نرفتی؟ به خاطر اغتشاشات اونجا. حق با توئه. بهتره اینجا بمونی.
over there در جمله بالا معنیش اونجا میشه، ولی منظورش از اونجا، کشوری هست که فرد صحبت کننده در اون قرار نداره، و از کشور خودش دوره.
over here در جمله بالا، معنیش اینجا میشه، ولی منظورش از اینجا، کشور ی هست که در حال حاضر داخلش قرار داره.
حالا به مثال دوم توجه کنید:
Mom! my key is out of place, didn't see it? I saw it over there under the table just 2 minutes ago
معنی: مامان! کلیدم سرجاش نیست، ندیدیش؟ همین دو دقیقه پیش دیدمش اونجا زیر میز!
در هر دو مثال بالا، over there به معنای اونجا به کار رفته، ولی در مثال اول، منظور از اونجا، یه کشور دیگس، ولی در مثال دوم، منظور از اونجا، جای خیلی دوری نیست.
پس در کل برای اینکه معنای over there یا over here را بفهمیم، باید ببینیم در چه جمله ای به کار رفته.

انجاست
انجا
ان طرف
آنجا اشاره به مکان دور
برای اشاره به شخصی که با چشم دیده میشود - اون -
آن طرف . آنجا
ان طرف

اونجاست
آنجا، آن طرف، اونا، اوناهاش، در آنجا
آنجا

در آنجا
در آنجا

اونجا
اوناهاش
آنجا
آن طرف
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٤)

بپرس