overemphasize

/ˌoʊvəˈremfəsaɪz//ˌəʊvəˈremfəsaɪz/

بیش از حد تاکید کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: combined form of emphasize.

- This point is so important that it is impossible to overemphasize it.
[ترجمه گوگل] این نکته آنقدر مهم است که نمی توان بیش از حد بر آن تأکید کرد
[ترجمه ترگمان] این نکته آنقدر مهم است که نمی توان آن را نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. In the past the exam had been overemphasized.
[ترجمه گوگل]در گذشته امتحان بیش از حد تاکید شده بود
[ترجمه ترگمان]در گذشته امتحان پایان یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Democrats will complain he overemphasizes punishment at the expense of prevention and treatment.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها شکایت خواهند کرد که او بیش از حد بر مجازات به قیمت پیشگیری و درمان تاکید می کند
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها شکایت خواهند کرد که او با هزینه پیش گیری و درمان مجازات خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I can't overemphasize the cleanliness of this place.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم روی تمیزی این مکان بیش از حد تاکید کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم از تمیزی اینجا خلاص شم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The importance of adequate preparation cannot be overemphasized .
[ترجمه گوگل]اهمیت آمادگی کافی را نمی توان بیش از حد مورد تاکید قرار داد
[ترجمه ترگمان]اهمیت آماده سازی مناسب نمی تواند overemphasized باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The importance of preparation cannot be overemphasized.
[ترجمه گوگل]اهمیت آمادگی را نمی توان بیش از حد مورد تاکید قرار داد
[ترجمه ترگمان]اهمیت آماده سازی را نمی توان نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is hard to overemphasize the importance of this point.
[ترجمه گوگل]تأکید بیش از حد بر اهمیت این نکته دشوار است
[ترجمه ترگمان]درک اهمیت این نکته سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The report overemphasizes the role of the teacher. Children also learn from their parents and from each other.
[ترجمه گوگل]در این گزارش بر نقش معلم تأکید بیش از حد شده است کودکان نیز از والدین خود و از یکدیگر یاد می گیرند
[ترجمه ترگمان]این گزارش نقش معلم را تایید می کند کودکان همچنین از پدر و مادرشان و از یکدیگر یاد می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I think the book overemphasizes the importance of religion in the history of the US.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم این کتاب بیش از حد بر اهمیت دین در تاریخ ایالات متحده تأکید دارد
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم این کتاب اهمیت دین را در تاریخ ایالات متحده مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The importance of car safety cannot be overemphasized.
[ترجمه گوگل]اهمیت ایمنی خودرو را نمی توان بیش از حد مورد تاکید قرار داد
[ترجمه ترگمان]اهمیت ایمنی اتومبیل را نمی توان نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jacob's strictures served as a reminder that neat and tidy land use arrangements may have been over-emphasized.
[ترجمه گوگل]سخت گیری های یعقوب به عنوان یادآوری این نکته بود که ممکن است ترتیبات استفاده از زمین مرتب و منظم بیش از حد مورد تاکید قرار گرفته باشد
[ترجمه ترگمان]باریک بینی جیکوب به عنوان یک یادآور عمل کرد که تنظیمات کاربری زمین های تمیز و تمیز ممکن است بیش از حد مورد تاکید قرار گرفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This point cannot be overemphasized.
[ترجمه گوگل]این نکته را نمی توان بیش از حد مورد تاکید قرار داد
[ترجمه ترگمان]این نکته را نمی توان انکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It can not be overemphasized that many non-biological factors mitigate the influence of fertility patterns upon health and mortality.
[ترجمه گوگل]نمی توان بیش از حد تأکید کرد که بسیاری از عوامل غیر زیستی تأثیر الگوهای باروری بر سلامت و مرگ و میر را کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]نمی توان انکار کرد که بسیاری از عوامل non تاثیر الگوهای باروری را بر سلامت و مرگ و میر کاهش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The importance of adequate preparation can not be overemphasized in view of the substantial delays and costs that could arise through error.
[ترجمه گوگل]با توجه به تأخیرها و هزینه های قابل توجهی که ممکن است از طریق خطا ایجاد شود، نمی توان بر اهمیت آمادگی کافی بیش از حد تأکید کرد
[ترجمه ترگمان]اهمیت آماده سازی مناسب را نمی توان با توجه به تاخیرات قابل توجه و هزینه هایی که ممکن است از طریق خطا به وجود آید، توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's inadvisable to overemphasize this point.
[ترجمه گوگل]تاکید بیش از حد بر این نکته توصیه نمی شود
[ترجمه ترگمان]دور از نزاکت است که این نکته را مطرح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• put excessive emphasis on, stress too much (also overemphasise)
if you overemphasize something, you give it more importance than it deserves or than is considered appropriate.

پیشنهاد کاربران

زیادی اهمیت دادن
زیادی تاکید داشتن، تاکید زیادی داشتن
نادیده گرفتن

بپرس