plato

/ˈpleɪtoʊ//plato/

معنی: افلاطون
معانی دیگر: افلاطون (فیلسوف یونانی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a Greek philosopher (427?-347? B.C.).

جمله های نمونه

1. Plato is dear to me, but dearer still is truth.
[ترجمه پارسا اکبری] افلاطون برایم عزیز است اما با این وجود حقیقت عزیز تر است.
|
[ترجمه گوگل]افلاطون برای من عزیز است، اما همچنان حقیقت عزیزتر است
[ترجمه ترگمان]افلاطون عزیز است، اما باز هم حقیقت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Plato demonstrated the incorporeal nature of the soul.
[ترجمه گوگل]افلاطون ماهیت غیر جسمانی روح را نشان داد
[ترجمه ترگمان]افلاطون طبیعت غیر مادی روح را به نمایش می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The ideas of Plato have echoed through the ages.
[ترجمه گوگل]عقاید افلاطون در طول اعصار تکرار شده است
[ترجمه ترگمان]عقاید افلاطون در طول سالیان منعکس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Plato believed that the soul is immortal.
[ترجمه گوگل]افلاطون معتقد بود که روح جاودانه است
[ترجمه ترگمان]افلاطون معتقد بود که روح فناناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Plato draws all the strands of the argument together.
[ترجمه گوگل]افلاطون تمام رشته های برهان را با هم ترسیم می کند
[ترجمه ترگمان]افلاطون همه رشته های بحث را با هم ترسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had rather be damned with Plato than saved with those who anathematized him.
[ترجمه گوگل]او ترجیح می داد با افلاطون لعنت شود تا اینکه با کسانی که او را تحقیر می کردند نجات یابد
[ترجمه ترگمان]او ترجیح می داد با افلاطون که او را فریب داده بود نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Socrates and Plato get mentioned, as do Mars and Apollo.
[ترجمه گوگل]از سقراط و افلاطون و همچنین مریخ و آپولون نام برده می شود
[ترجمه ترگمان]سقراط و افلاطون مانند مریخ و آپولو به آن اشاره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thus far Plato and Aristotle attribute similar statements to the Orphics: body and soul are separable.
[ترجمه گوگل]تا اینجا افلاطون و ارسطو گزاره های مشابهی را به اورفی ها نسبت می دهند: جسم و روح قابل تفکیک هستند
[ترجمه ترگمان]از این رو افلاطون و ارسطو اظهارات مشابهی را نسبت به the نشان می دهند: جسم و روح قابل تفکیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Plato dreamed of an ideal society.
[ترجمه گوگل]افلاطون رویای یک جامعه ایده آل را در سر می پروراند
[ترجمه ترگمان]افلاطون در آرزوی یک جامعه ایده آل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Plato is my friend - Aristotle is my friend — but my greatest friend is truth. Isaac Newton
[ترجمه گوگل]افلاطون دوست من است - ارسطو دوست من است - اما بزرگترین دوست من حقیقت است اسحاق نیوتن
[ترجمه ترگمان]افلاطون دوست من است - ارسطو دوست من است - اما بزرگ ترین دوست من حقیقت است اسحاق نیوتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Plato draws all the strands of the argument together at the end.
[ترجمه گوگل]افلاطون در پایان تمام رشته های استدلال را با هم ترسیم می کند
[ترجمه ترگمان]افلاطون تمامی رشته های بحث را در پایان با هم ترسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Plato wrote that the potentially subversive qualities of music were such that it would not be permitted in the perfect state.
[ترجمه گوگل]افلاطون نوشت که کیفیت های بالقوه خرابکارانه موسیقی به گونه ای است که در حالت کامل مجاز نیست
[ترجمه ترگمان]افلاطون نوشته بود که ویژگی های بالقوه خرابکارانه موسیقی چنان است که در وضعیت کامل مجاز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He borrows from Plato the idea that matter aspires after form.
[ترجمه گوگل]او این ایده را از افلاطون وام می گیرد که ماده در پی شکل می خواهد
[ترجمه ترگمان]او از افلاطون این ایده را که ماده به دنبال شکل است، می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Plato founded an Academy in Athens aimed at the furtherance of such ideas.
[ترجمه گوگل]افلاطون آکادمی را در آتن با هدف پیشبرد چنین ایده هایی تأسیس کرد
[ترجمه ترگمان]افلاطون در آتن آکادمی آتن را با هدف پیشبرد چنین ایده هایی تاسیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Plato was positing an ideal body of irrefutable truth which stands eternally existent far beyond our mortal ken.
[ترجمه گوگل]افلاطون بدن ایده آلی از حقیقت انکارناپذیر را مطرح می کرد که برای همیشه فراتر از جان فانی ما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]افلاطون، یک جسم ایده آل از حقیقت انکارناپذیر است که تا ابد در آن سوی چشم فانی فانی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افلاطون (اسم)
plato

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Programmed Logic for Automatic Teaching Operations
موضوع: کامپیوتر
PLATO منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار آموزشی می باشد.
سیستم آموزشی برمبناء کامپیوتر که از کامپیوترهای بزرگ و ترمینال های نمایش گازی استفاده می کند. این سیستم حاوی هزاران درس است که ۶۵ رشته مطالعاتی برای تمام سطوح از کودکستان تا پایان دبیرستان را ارائه می دهد. برای مثال دور ەهائی در موضوعاتی مانند ریاضیات ، علوم ، انگلیسی ، زبان های خارجی و تاریخ را می توان نام برد. این سیستم توسط شرکت CONTROL DATA ساخته شده است.

تخصصی

[کامپیوتر] منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار آموزشی Programmed Logic for Automatic Teaching Operations

انگلیسی به انگلیسی

• (427 bc-347 bc), greek philosopher, student of socrates and teacher of aristotle (famous for his work "the republic")

پیشنهاد کاربران

PLATO
( programmed Logic for Automatic Teaching Operation )
نوعی سیستم آموزشی بر مبنای کامپیوتر است.
افلاطون ، نام یک فیلسوف یونانی
حتی یک بازی با این نام منتشر شده است
افلاطون
پِ لِی دُ
PLATONIC
پِلِ تانِک
Aristotle : ارسطو
Apostle : حواری
Apostles : حواریون
Plato : افلاطون
Hippocrates : بقراط
Socrates : سقراط
Archimedes : ارشمیدس
Euclid : اقلیدس

بپرس