paintbox

جمله های نمونه

1. I carry a pocket size sketchbook and paintbox, or no equipment at all.
[ترجمه گوگل]من یک دفترچه طراحی و جعبه نقاشی با اندازه جیبی دارم یا اصلاً تجهیزات ندارم
[ترجمه ترگمان]من یک کیسه چرمی را به همراه دارم، یا اصلا تجهیزات ندارم، یا اصلا تجهیزات ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Place on the cake drum next to the paintbox.
[ترجمه گوگل]روی درام کیک کنار جعبه رنگ قرار دهید
[ترجمه ترگمان]روی the کنار the قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The whole world is your paintbox, and nothing pleases you more than to contemplate exquisite, natural things.
[ترجمه گوگل]تمام دنیا جعبه نقاشی شماست و هیچ چیز شما را بیشتر از فکر کردن به چیزهای طبیعی و نفیس خوشحال نمی کند
[ترجمه ترگمان]تمام دنیا مال تو است و هیچ چیز بیش از آن که تصور کنی عالی است، چیزهای طبیعی و طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Paintbox is a small box containing dry paint that you mix with water.
[ترجمه گوگل]Paintbox یک جعبه کوچک حاوی رنگ خشک است که آن را با آب مخلوط می کنید
[ترجمه ترگمان]Paintbox یک جعبه کوچک حاوی رنگ خشک است که با آب مخلوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Below is a Gothic fantasy of plunging gorges and isolated mesas - flat tablelands with steep edges - all in paintbox colours.
[ترجمه گوگل]در زیر یک فانتزی گوتیک از دره‌های غوطه‌ور و مساهای جدا شده - زمین‌های مسطح با لبه‌های شیب‌دار - همه در رنگ‌های جعبه رنگ مشاهده می‌شود
[ترجمه ترگمان]در زیر یک فانتزی گوتیک از plunging قرار دارد و تپه های پهن و صاف با لبه های شیب دار - همه در رنگ های paintbox - را جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In his haste to leap out of the way Vincent dropped and broke his paintbox.
[ترجمه گوگل]وینسنت در عجله خود برای پریدن از مسیری که به زمین افتاد و جعبه رنگش را شکست
[ترجمه ترگمان]با عجله برای بیرون پریدن از راهی که وینسنت افتاد و paintbox را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a paintbox is a small flat tin containing a number of little blocks of paint which can be made wet and used to paint a picture.

پیشنهاد کاربران

بپرس