patrimonial

/ˈpætrəˌmoʊnjəl//ˌpætrɪˈməʊnɪəl/

معنی: ارثی، وابسته میرای
معانی دیگر: وابسته میراک

جمله های نمونه

1. In the traditional period, the patrimonial bureaucracy empire implemented simple administrative supervision because of the limit of government cost and technique.
[ترجمه گوگل]در دوره سنتی، امپراتوری بوروکراسی پاتریمونیال نظارت اداری ساده ای را به دلیل محدودیت هزینه ها و تکنیک های دولتی اجرا می کرد
[ترجمه ترگمان]در دوره سنتی، این امپراتوری بروکراسی نظارت اداری ساده ای را به دلیل محدودیت هزینه و تکنیک دولت اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is it a modern, corporatist version of the old patrimonial autocracy?
[ترجمه گوگل]آیا این نسخه ای مدرن و شرکتی از استبداد پاتریمونیال قدیمی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این یک نسخه مدرن از عهد قدیم موروثی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As Mr Fukuyama observes: "There is an inverse correlation between the strength of the centralised state and the strength of patrimonial groups.
[ترجمه گوگل]همانطور که آقای فوکویاما می‌گوید: «یک همبستگی معکوس بین قدرت دولت متمرکز و قدرت گروه‌های پاتریمونیال وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همانطور که آقای Fukuyama مشاهده می کند: \" همبستگی معکوس بین قدرت دولت مرکزی و قدرت موروثی گروه ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is 'traditional' domination exercised by the patriarch and the patrimonial prince of yore .
[ترجمه گوگل]این سلطه «سنتی» است که توسط پدرسالار و شاهزاده پاتریمونیال پیشین اعمال می شد
[ترجمه ترگمان]این سلطه سنتی است که توسط اسقف و the موروثی قدیم به عمل آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gradually his business was becoming larger and better owing to the patrimonial art and his circumspect service with fine launder skill, and the name of Aunt Mary spread very fast.
[ترجمه گوگل]به‌تدریج کسب‌وکار او به‌دلیل هنر پاتریمونیال و خدمات محتاطانه‌اش با مهارت خوب شست‌و‌شو بزرگ‌تر و بهتر می‌شد و نام عمه مریم خیلی سریع منتشر شد
[ترجمه ترگمان]به تدریج کار او به خاطر قدرت موروثی و خدمت محتاطانه او با مهارت کافی شویی و نام عمه مری خیلی سریع پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارثی (صفت)
successive, congenital, hereditary, patrimonial, sex-linked

وابسته میرای (صفت)
patrimonial

تخصصی

[حقوق] موروثی

انگلیسی به انگلیسی

• inherited from one's father or ancestors

پیشنهاد کاربران

پادشاهی مطلق ( شه پدر )
نظام موروثی، پدرسالار، پدرمیراثی، پاتریمونیال ( از ابداعات ماکس وبر )
Patrimonial Contract
در قراردادهای اکتشاف و توسعه نفت و گاز، به قرارداد مرحله توسعه اطلاق میشود که متعاقب قرارداد اکتشافی به اجرا میرسد و به نوعی میراث مرحله اکتشافی برای مرحله توسعه است.
قرارداد پسین.

بپرس